سلام دوست عزیز
من تایپیکتونو خوندم و واقعا ناراحت شدم که الان تو این سن این همه استرس دارین و شب و روزتون داره به اضطراب میگذره... به جای اینکه الان دنبال کارای خوب و مثبت باشی و مهارتتو بالا ببری داری میشینی غصه میخوری اضطراب داری..... شما یه اتفاق بد براتون افتاده... حالا افتاده کسی نمیتونه شرایط اون وقت شمارو درک کنه حالا خلاء عاطفی بود حالا کنجکاوی بود... اشتباه بود ... اصلا بگیم هوس بود.... خب عزیزم الان استرس شما به همه ابعاد زندگیت وارد میشه...ببین الان چی کار میتونی کنی...هیچ کس این حقو از شما نمیتونه بگیره که ازدواج نکنی.... حالا یه کاری کردی هیچ انسانی نمیتونه بگه شما حق نداری تشکیل خوانواده بدی.... به عنوان یه دوست بهت میگم اگه قبول کنی... دیگه این چیزارو سعی نکن تجربه کنی...و اصلا به فکر دوست پسر نباش .. الان که آسیب پذیری ممکنه اتفاقای بد تری برات تو یه رابطه دیگه پیش بیاد....
اما در باره ازدواج .... عزیزم خیلیا هم هستن واقعا براشون مهم نیست همسرشون رابطه داشته یا نه....من اصلا وارد بحث درست یا غلطش نمیشم.... اما هستن اینو من مطمئنم... مهارت های زندگیتو بالا ببر یاد بگیر چطور یه زندگی رو مدیریت کنی و ....زندگی جنبه های دیگه ای هم داره انقدر اظهار عجز نکن...
فقط متاسفم که یه زن اگر یه بار یه اشتباه کنه همه وجودش ... پاکیش... نجابتش... هویتش ... با یه تیکه کاغذ سلامت باید اثبات بشه....
دختر خوب بیشتر مراقب خودت باش و الان رو خودت بیشتر کن ... خدا بخواد ازدواجم میکنی