نوشته اصلی توسط
صبا_2009
اینجور ایده آل گرایی دقیقا مقتضای سنت هست کاملا حرفات رو درک میکنم. خودمم دقیقا یه روزایی همینجوری فکر می کردم.
نکته اول: اینکه امروز شما تصمیم بگیری ازدواج کنی معنیش این نیست که مثلا 3 ماه دیگه سر سفره عقد نشستی و با فرد ایده آلت ازدواج می کنی. ممکنه تا 4 سال دیگه هم همچنان مجرد باشی و فردی با شرایط منطبق با شما سر راهت قرار نگیره.
درسته اما وقتی تصمیم میگیریم ،مدت آشنایی که شروع میشه!! فقط زیر یک سقف نمیریم و تاحدودی وظایفا و مسولیت ها نسبت بهم محدود تره! ولی درکل آشناییت ها شروع میشه و اینجاست که اخلاقیات حرف اول و میزنه!
نکته دوم: وقتی عادت به تنهایی و درون گرایی داری تا وقتی که کسی تو زندگیت نیست چطور می خوای این عادت رو برطرف کنی و خودت رو محک بزنی که عاداتت برطرف شده. ببین یه ورزشکار کی می تونه ادا کنه که سطحش رو پیشرفت داده؟ وقتی که تو تمریناش دقیقا تو شرایط مسابقه قرار بگیره.
تو مسابقات همیشه آدم ها برنده نمیشن، گاهی بازنده میشن!!
اگه من تو زندگیم بازنده بشم چی؟
میتونم این مسابقه و فعلا با دوستام و اشنایانم شروع کنم.
زندگی زناشویی و کلا زندگی همیشه حالت پویا داره. یعنی هیچ وقت به اون مرحله نمی رسی که هیچ مساله ای واسه حل کردن نداشته باشی و پات رو بندازی رو پات و بری دنبال خوشی. همیشه یه چالش وجود داره که باید یادبگیری به صورت آنلاین (یعنی همزمان که موتور زندگی روشنه، پره ها داره می چرخه باید دستت رو ببری تو موتور و ایرادش رو برطرف کنی) حلش کنی.
میدونم زندگی پر از مشکله ، و هیچوقت تمام نمیشن وهمیشه فقط شکلاشونه که عوض میشه.
اما من میخواستم مشکلات در حال حاضرم و حل کنم!
در مورد آینده فعلا کاری از دستم برنمیاد.چون هنوز نمیدونم چه مشکلاتی سر راهم قرار میگیره!
درسته که ما از آینده خبر نداریم ولی دلیلی وجود نداره که فرصت های حال رو بسوزنیم به امید آینده، قبول داری؟