-
بحث مسئولیت نیست من خودم فکر نمیکنم که همه کارارو من باید انجام بدم
انتظار خانوادم خیلی زیاد شده یه جورایی فکر میکنن من نباید پس اندازی داشته باشم در حالی که خودمم میدونم این اشتباه پس آینده من چی میشه ؟:81:
بازم دارم این کارو میکنم که مسئولیتا رو بسپارم به بقیه
ولی با عذاب با متلک با گریه :54:
-
سلام خانوم سلیمانی.
من یک دوست دارم هم فامیل شما، ایشونم همینطوری هستن با اینکه متاهل هستن اما بخاطر افسردگی همسرشون همه بار زندگی رودوششونه.
البته دوستم مثه شما کم سن و سال نیستن، چهل سالشونه!ایشون که خودشون از زندگیشون راضی نگه داشتن، و همه مسولیت ها رو قبول کردن. اما امیدوارم شما بتونین مشکلتون زودتر با یک روش درست و منطقی، حل کنین.
بنظرم شما هم کمی با خانوادتون تعارف دارین، یا شاید لحن درستی برای بیان خواسته هاتون انتخاب نکردین.
میشه بگین دقیقا چه کلماتی و برای بیان خواسته هاتون انتخاب کردین؟ و با چه لحنی؟
""مثلا یروز میتونین در کمال آرامش همه خانواده رو جمع کنین، و بهشون بگین یزمانی این خانواده نیاز به کمک مالی من داشت، منم از هیچی دریغ نکردم، بی منت تمام حقوقم و صرف امور خانواده کردم، اما حالا احساس میکنم این خانواده نیازی به حقوق من نداره، از یک طرفم من دختری در آستانه ازدواج هستم، باید برای هزینه های خودم حداقل جهیزیه خودم، یسری پس اندازی داشته باشم، لطفا بذارین، مسولیت هایی که برای مدتی جابه جا شده بود برگرده سرجاش، پسر خانواده، پسر خانواده باشه، دختر خانواده دختر خانواده باشه.
چنانچه دوباره احساس کردم خانواده واقعا نیاز به کمک من دارن، طبق روال قبلم تنهاشون نمیذارم و کمکشون میکنم. اما الان خودم نیاز دارم، اگه گفتن جهیزیه لازم نداری، میتونین بگین میدونم که تو اسلام گفته شد جهیزیه وظیفه زن نیست، اما عرف جامعه طوریه که این دختر هست که باید جهیزیه اشو تهییه کنه و خلاف جهت سیر عظیم جامعه هم نمیشه حرکت کرد.
شما که نمیخواین فقط بخاطر این مسله ای که خودمم میتونم حلش کنم، دخترتون دچار مشکل بشه؟یا فردا بخواد از خانواده همسرش سرکوفت بشنوه؟
همانطور که من خوشبختی شمارو میخوام، شما هم خانواده من هستین خوشبختی منو میخواین."""
خانوم سلیمانی شما گفتین خانوادتون، اجازه خرج حقوقتون حتی برای خرید های شخصیتون و بهتون نمیدن درسته؟
سوالی برام پیش اومد، آیا وقتی خانوادتون خودشون کار میکنن و حقوق دارن، برای خودشون خریدی ندارن؟ حداقل خرید لباس؟
اگه جواب سوالم بله است، شما میتونین از خرید های کوچیک شروع کنین، مثلایروز برای خودتون یک عدد شال بخرین، میتونین یک شال هم برای مادرتون بخرین، شال مادرتون و کادو کنین، بعد برین خونه با لبخند براشون تعریف کنین که همینجوری امروز هوس کردم برای خودم یک شال بخرم، یک مدتی بود از این همه کار و مشغله زندگی خسته شده بودم، گفتم امروز یک ساعتی به خودم و روح و روان خسته ام استراحت بدم، الانم خیلی خوشحالم و ذوق دارم، چون خیلی تو روحیه هم تاثیر مثبتی گذاشت، همینطوری که یکمی قدم زدم، گفتم یک هدیه کوچیکی هم برای خودم بگیرم، بخودم جایزه بدم، بعدشم شالتو در بیار و به مامانت با ذوق نشون بده، سرت کنه و بگو بهم میاد مامان جون؟
بعدش هم کادو مامانتم بهشون بده و بگو مامان یکی هم برای شما گرفتم دیدم مامان خوبم که خیلی برامون زحمت میکشه بگیرم.بعدشم با ذوق و شوق تقدیمشون کنین.
اگه با روی باز استقبال کردن که هیچی، ولی اگه باهاتون بحث کردن که چرا پول هاتونو هدر دادین یا ولخرجی کردین، میتونین اینکارو بکنین.
یهو یکمی خودتون و ناراحت نشون بدین انگار دلخور شدین و به مادرتون با دلخوری بگین، مامان یعنی شما میگین من از صبح تا شب میرم سر کار حق ندارم یکدونه شال برای خودم بگیرم؟ پس برای چی این همه زحمت میکشم، خودمو خسته میکنم؟
بعد میتونین اون محیط و ترک کنین و باز هم چند وقت دیگه برای خودتون خرید کنین. ( ببنین شما وقتی برای خودتون خرید میکنین، و خانواده دعواتون میکنن، شما بحرفشون گوش میدین و دیگه اینکارو نمیکینن و گریه میکنین یا داد و بیداد میکنین در صورتی که اصلا نیازی نیست اینکارو بکنین چون این حق شماست و کسی هم شمارو بابت خرج حقوق خودتون نمیتونه سرزنش کنه، پس لازم نیست از اینکار دست بکشین، فقط حرفتونو بزنین و بحث نکنین دیگه سکوت کنین و باز هم برای خودتون خرید کنین.)
میتونین هم اول از خرید وسایل کوچیک برای خودتون شروع کنین و کم کم دیگه حقوقتونو بهشون ندین، حقوقتون تو حساب خودتونه، پس خانواده فقط میتونن از خودتون بخواین.
بنظرم برای نگهداشتن حقوقتون برای خودتون نه گریه کنین نه التماس فقط مفعلانه رفتار نکنین کمی اقتدار داشته باشین و رو حرفتون واستین. یعنی مثلا اگه تصمیم گرفتن پس انداز داشته باشین، پس اینکارو بکنین منتظر اجازه نامه نباشین. وقتی هم کسی ازتون حقوقتون و خواست بگین من که گفتم بهتون که حقوقمو لازم دارم.
خانواده اتون واقعا هیچ نیازی بحقوق شما ندارن؟ مثلا برای چه کارهایی از حقوق شما استفاده میکنن؟ همه خانواده حتی برادرتون هم حقوقشون برای امور همه خانواده استفاده میکنن؟ یا فقط شما اینطوری هستین؟
یکار دیگه ای هم میتونین بکنین، همه حقوقتون و در اختیارشون نذارین، یک حساب باز کنین و مقداری از حقوقتوتو بریزین تو حسابتون، و بخشیشو بدین، کم کم مقداری که باید بحسابتونو بریزین و بیشتر کنین تا جایی که خانواده عادت کنن دیگه رو حقوق شما حساب جدی ای باز نکنن و شما بتونین تمام حقوقتونو برای خودتون پس انداز کنین.
باید تو این راه خیلی صبور باشین.
-
سلام دختر بیخیال
تمام حرفای شما کاملا درسته
من حتی خریدای که شما گفتین رو انجام حتی کادو برا مامان یا بقیه اما جای تشکر بحث ولخرجی شد
من متاسفانه تا میخام با روی خوش با خانواده صحبت کنم یه چیزی میگن که عصبی میشم
اون موقعی که من تمام حقوقم رو خرج خونه میکردم واقعا لازم بود اما الان نه
بابت خرید خونه چکایی داده بودم که اونا رو پاس میکردم و آخر این این ماه آخریشه
ووقتی بهشون میگم چکا که تموم بشه دیگه پس انداز میکنم
یه جورایی منو مسخره میکنن تنها کاری که میتونم بکنم بزارم از جمعشون برم تو اتاق
الان خیلی خوب شدم تو این هفته چندبار برای خودم خرید کردم اما بازم متلکا هست که من به فکر زندگی نیستم و ازاین حرفا
در حالی که من یه دخترم و شاغل باید شیک باشم باید به خودم برسم
رفتاراشون باعث شده که حقوق واقعی دو بهشون نگم آیا این اشتباهه ؟
مثلا مادر من داشتن چند تا مانتو رو با هم بد میبینه یعنی تا قبلی پاره نشد حق خرید بعدی رو نداری
و دائم باید یه مانتو و یه رنگ پوشید که من اصلا دوست ندارم من عاشق تنوعم و با تنوع روحیه میگیرم
آخه مادر من خودش اصلا بخودش نمیرسه و پیرتر از سنش نشون میده (شاید بخاطر اینه )
شاید من زود اعصبانی میشم از کوره در میرم
آخه من درس خوندم کار کنم مستقل باشم
اما الان هیچ استقلالی ندارم
انگار واقعا از خانوادم خرجی میگیرم
باورتون نمیشه بیشتر شبا با اعصاب خورد و گریه میخوابم
خانواده ما خیلی بهم وابسته و عاشق همیم اما این مشگل منو داغون کرده
خستم خسته
مثلا من دیشب رفتم یه کفش خریدم اومدم خونه دادشم برگشته میگه خدایا این شوهر کنه ما راحت بشیم (انگار با پول اون من خرید کردم )
بارها بهشون گفتم من یه دخترم باید به خودم برسم اما کو گوش شنوا
حرفاشون متلکلشون از هزار تا فحش برای من بدتره منو میسوزونه
:54::54::54::54::54::54:
یه چیزی یادم اومد بگم
شهریه دانشگامو که بابام میداد اون موقع من میگفتم بابای ایشالا همشو جبران میکنم
20برابر اونو جیران کردم ولی پیش بابام هزار سال دیگم جبران نمیشه
واین حرفیه که همیشه میگن تو حتی شوهرم کنی باید حقوقت واسه ما باشه
از همون اول باشوهرت صحبت میکنیم
من خیلی نگران آینده ام هستم :323:
خدارو شکر میکنم که انقد سربلندم کرده تو کل فامیل از من تعریف میکنن
خداروشکر بهم لیاقت داد که بتونم این کارو انجام بدم
-
خب مثلا وقتی برادرتون این حرف و میزنن، بهشون میگین اشکالش کجاست من که با پول خودم خرید کردم؟
شما هم که نیازی به حقوق من دیگه ندارین.
در جواب شما چی میگن؟
راستش یکمی حرفتون برای من نامفهومه، حتی پدر یک خانواده هم کار میکنن برای خودشون میتونن خرج کنن، و کسی بهشون چیزی نمیتونه بگه، چون حقوق خودشونه.
خودشون براش زحمت کشیدن و در حد نیاز میشه خرج کرد.
بنظرم اگه بنظرتون خانوادتون رفتار منطقی ای ندارن، و فقط حرفاشون شمارو آزار میده، شما فقط بگین شما که به پول من نیازی ندارین و بعدشم حقوقتونو پس انداز کنین .
سعی کنین یک مدتی نسبت به این حرفا بی تفاوت باشین، شاید دیگه کنایه هاشون تموم بشه.
اما سعی کنین بخودتون صدمه نزنین، آخه با گریه که چیزی درست نمیشه جز اینکه یک چیزیم به مشکلاتتون اضافه میکنه.بیشتر به روح و روانتون آسیب میزنه! بجاییکه حساس تر و زودرنج تر بشین سعی کنین صبورتر و قوی تر بشین.
به امید فردایی بهتر برای شما :)
-
خانم سلیمانی عزیز من فکر میکنم شما یه کم زیادی حساسین و هر حرفی رو به خودتون میگیرید و اونو متلک حساب میکنید در صورتی که میتونید اونو یه شوخی در نظر بگیرید و راحت از کنارش عبور کنید یا نه اصلا بهانه ای برای خندیدن و خوش بودن قرار بدید مثلا حرفی که برادرتون در مورد کفش خریدن شما گفته . علاوه بر اون احساس میکنم چون خانواده تون یه مدت در تنگنا و فشار مالی قرار داشتند . برای همین به این فشار یا قناعت بیش از حد عادت کردند و برای همین ولخرجی رو نمی پسندند . پیشنهاد من اینه که در کنار پس انداز ی که حتما باید داشته باشید از خرید های هر چند وقت یکبار هم غافل نشید و حتما اینکار رو برای مادر تون هم انجام بدهید . و ایشون رو هم از یکنواختی در بیارید حالا که توانش رو دارید . ولی مواظب باشید که اینکار از حدش خارج نشه . مطمئنا اونا به این شرایط هم عادت میکنند . ولی صبر و حوصله لازمه و نیازی هم به عصبانیت و گریه اصلا نیست .
-
سلام کاملا حرف شما درسته
من خیلی به خودم سخت میگیرم
دارم خوب میشم خداروشکر :43:
-
با سلام
من با توجه به صحبت ها و راهنمایی های شما خیلی آروم شدم
سعی کردم با همه خانواده آروم باشم و مخصوصا با مادرم رفیق شم
اما متاسفانه بازم من دارم عذاب میکشم
نمونه اش دیشب داداشم و بابام تو خونه نشستن بعد انتظار دارن من برم عابر پول بیارم
من خستتتتتتتتتتتتتتتتتتتتممم مممممممممممممممم
من میخوام دختتتتتتتتتتتتتتتتتتتتررر ررررررر خونه با شم :54:
بابام میگه من حوصله ندارم
داداشمم که اصلا وظیفه اش نیست
مامانم هر روز به من میگه خرجی ندارم
انگار من شوهرشم :54:
من دارم عذاب میکشم
اما من با دلسوزی امروز صبح از عابر برا مامانم پول اوردم
اما لج کردم که قسط نمیدم
من تصمیم گرفتم حقوقمو پس انداز کنم که ماشین بخرم
اما همشون دیشب برگشتن میگن نه باید بدی خونه ما قسط داریم
خیلی عذاب میکشم
یکی نیست بگه پس من چی من 25 سالمه پس زندگی نمیخوام :54:
- - - Updated - - -
بابام یه جورایی کلا مسئولیتاشو فراموش کرده
فقط میره سر کار
دیگه کاری به هیچی نداره
چند سال بیکار بود پشتش بودم شاید بخاطر اونه که میگه اگه کارم نکنم بازم بچه ها هستن
من داغون شدم من عصبی شدم میخوام آروم باشم اما اعصبانیم میکنن
میگن وظیفه تو
آخه کدوم دختر وظیفه شه خرج خونه قسط خونه بده
حسرت همه دخترارو میخورم همه دوستام
-
ممنونم بابت این همه پاسخ های شما
واقعا الان حالم خیلی خوبه :311:
:97:یعنی خدایش باید آدم یا بکشه یا خودکشی کنه یا عاشق باشه یا متاهل باشه که سوالش مهم باشه :97:
- - - Updated - - -
من مسئله عاشقی هم دارم
خوشبختانه مشکلی تو این قضیه ندارم
اگه میدونید باید باشه
که قاطیش کنم تا جواب بدید :58::54:
- - - Updated - - -
جواب ندیدا کفره :305:
-
سلام
چقدر سخته آدم هر 24 ساعت سه تا پست بیشتر نمی تونه بزاره موندم چی کار کنم
اما بحث شما:
اول اینه چرا اینقدر شاکیی :58:
خوب معلومه چرا پست نمیگذارند چون جوابتو دوستان دادن اکثرا هم محدودیت ارسال دارند
فقط به صبر پشتکار و حوصله نیاز داری
همون طور که آروم آروم رفتی تو آروم آروم هم بیا بیرون
راهی که انتخاب کردی عالیه
تو مواردی که فورس هست و روز مره است فعلا کمک کن
ولی تو قضیه خونه و قسطها نه
بیخیال شو
مطمئنا پدرت اگر کار می کنه و خرج نمی کنه برای شما یا
1- پس انداز می کنه
2-همه پولشو برای خودش خرج میکنه
قسطها صداش بعدا در میاد چند قسط که عقب بیفته بانک که سراغ شما نمی اید سراغ پدرتان می رود
وای الان همه فکر می کنند من چه آدم سنگدلیم:58::58::58::311::81:
ولی نکته : شرمنده این اصطلاح بی ادبی رو به کار می برم : گاو نه من شیرده نشو این همه سال خوبی کردی خرابش نکن
آروم آروم بیا از نقشت بیرون
-
دوست خوبم سلام . به نظر میرسه با اینکه پدرتون سر کار میره ولی هنوز هم خانواده به کمک شما نیاز داره . واینطور نیست که کلا از شما سو استفاده میشه . وقتی مادرتون خرجی خونه رو از شما میخواد معنیش اینه که در امد پدرتون کافی نیست . شما که هزینه های خانواده دستتونه بهتر میدونید که درامد پدر تون چقدره و صرف چه چیزهایی میشه . پس اگه میبینید که هنوز بهتون نیاز دارند مجبورید اینکار رو بکنید و بدون منت هم اینکار رو بکنید . قبلا جایی گفتید که خانواده برای تحصیل شما هزینه کردند و حالا هم انتظار برگشت هزینه شونو دارند . اگه اینطوره و خانواده با وجود تنگ دستی هزینه تحصیل شما رو فراهم کردند . حالا این وظیفه شماست که جبران کنید . فراموش نکنید که بعد از ازدواجتون دیگه توان کمک و جبران خیلی کمی خواهید داشت . حقی که پدر مادر به گردن ما دارند خیلی بالاتر از اینهاست . اونها بدون منت شیره جانشون رو به ما دادند . ولی افسوس که ما هیچ کاری براشون نکردیم خوش به حال شما که این سعادت رو دارید .