سلام خانمی میشه بگی شما چند سالتونه و همین طوزر همسرتون؟
میدونی همسر من هم با خواهرم دقیق همین جوری بود من هم چون دلم واسه خواهرم می سوخت که تنها می موند دوست داشتم این توجه رو ...باهامون مسافرت میامد و حتی جالبه که بدونی تو مسافرت به جای این که به دل من باشه به دل خواهرم بود...اون رو هم با ماشینش می برد این ور اون ور تا جاییکه خواهرم پاش رو از گلیمش درازتز کرد و راز شخصیش رئ به همسرم گفت...و بعدا متوجه شدم که همسرم کلی با خواهرم درد و دل می کنه از زندگیم می گه...بدی موضوع این شد که همسرم فکر می کرد خواهرم زرنگتر و بهتره ...خلاصه این که سر موضوعی یه دعوایی با هم کردن که الان 4 سال با هم حرف نمی زنن....
من احساسم اینه که خواهر شما به چشم همسرتون واقعا به چشم یه خواهره...ولی میدونی نذار مدیریت این موضوع از دستت خارج شه یعنی لزومی نداره که مثلا همسرت با اون جایی تنها بره یا شب خونتون بمونه یا این که ابدا از خصوصیات خوب یا بد اون جلو همسرت نگو....گاهی به خواهرت متدکر شو که همسرت رو به اسم ک.چک صدا نزنه...اون وقت این توجه ها همیشه سالم میمونه....به نطرم باید سیاست داشته باشی و از همه مهمتر این که ابدا همسرت متوجه حساسیت شما نشه....
من هر چی بلا سرم اومد سر این بود که دلم برا خواهرم می سوخت...و بی سیاست عمل کردم....