-
من دخترم و تا حدی نگرانی های شما درباره مخالفت های خانواده ها رو میشناسو قبول دارم،بعضیا زنگ اول خواستگار رو بمنزله ازدواج و رفتن خواستکار رو بمنزله نخواسته شدن دخترشون میدونن بدون توجه به اینکه شاید اون ادم اصلا برای دخترشون مهم نباشه
اما میشه باکم تر توجه کردن به این موضوع و در چهر پنج جلسه به شناخت خوبی رسید،فقط هم خودتون باید صادق باشید و هم از طرفتون بخواید تا صادق باشه، درغیر اینصورت شاید در عرض چندماه هم نشه به شناخت صحیح رسید
و موضوع مهم دیگه اینکه معیارهای اصلیتون که بهیچوجه نمیتونید ازشون بگذرید رو برای خودتون لیست کنید تا در عرض چهار پنح بار ملاقات تحت نظارت خانواده بهش برسید و در اخر هم برای محکم کاری بامشاور به نتیجه نهایی برسید
بازهم میگم من هم طرز فکر شما رو داشتم یا دارم و فکر میکردم با بیرون رفتن میشه به نتیجه رسید. ولی متاسفانه تو جامعه ما علاوه بر ایجاد وابستگی ها اثرات بدی که از طرز تفکر مردم و حتی همون پسر برای دختر پیش میاد،نتیجه مثبتی حاصل نمیشه.
-
سلام
امید عزیز حق با شماست خواستگاری سنتی برای خیلی از خانواده ها در چند جلسه خلاصه میشه
مخصوصا شهر های کوچک که کل مراسم خواستگاری تا ازدواج نهایتا 3 تا 4 جلسه است !!!
نگرانی های شما رو من با پوست و خون لمس کردم و بهتون حق میدم
من برای خودم به این نتیجه رسیدم که یک مدت کوتاه رو برای آشنایی مختصر با طرف مقابل باید طی بکنم بعد به خواستگاری رسمی برم
متاسفانه نمیتونم این موضوع رو باز کنم چون بازخورد بدی داره
من و شما مدتیه توی این تالار هستیم و کاملا به این قضیه واقف هستیم که دوستی چه اثر مخربی داره
منظور من اصلا و ابدا دوستی نیست و هیچوقت اینکار رو نخواهم کرد (بزرگترین ایراد دوستی بوجود آمدن وابستگیه)
یعنی بدون برقرار کردن رابطه عاطفی خاص جلساتی رو برای صحبت با دختر که حس میکنم گزینه مناسبی برای ازدواج هست صرف خواهم کرد (به هیچ عنوان قصد برقراری روابط فیزیکی و جنسی رو هم ندارم حتی توی دوران عقد و قبل از ازدواج )
اگر معیار های اولیه من رو داشت به خانواده اطلاع میدم و مراسم خواستگاری و مابقی ماجرا
یکبار هم این شیوه رو تجربه کردم و با دختری وارد صحبت شدم و چون معیارهای هم رو نداشتیم این ماجرا ادامه پیدا نکرد و هیچکس وابسته نشد و لطمه و ضربه ای نخورد
شما هم میتونید به این شکل اقدام کنید و بدون صحبت از مسائل عاطفی و جنسی با طرف مقابل مثل دو نفر آدم عاقل و بالغ که 26 سال سن دارند در مورد ازدواج صحبت کنید و چند جلسه هم به مشاور مراجعه کنید و مابقی ماجرا ...
-
من یک پیشنهاد خوب دارم که برای خودم خیلی مفید بود. من تصمیم گرفتم قبل از اینکه کسی را انتخاب کنم به مشاوره قبل از ازدواج بروم و هم در مورد خودم شناخت بهتری به دست بیاورم و هم در مورد معیارهای همسر مناسبم صحبتی داشته باشم. همچنین با این نوع مشاوره می توانید شناخت علمی و دقیق و اثبات شده ای از زنان به دست بیاورید.
دو کتاب مشاورم به من معرفی کرد که خیلی خوب بود :
رازهایی درباره مردان
رازهایی درباره زنان
نوشته باربارا دی آنجلیس
یک توصیه دیگر : اینکه با خانواده و اقوام رفت و آمد داشته باشید و در جریان زندگی آنها باشید به شناخت خانم ها و نیز به شناخت از خود ازدواج کمک شایانی می کند. همچنین یکی از بهترین منابع شناخت دخترها مادر و خاله و عمه شما هستند.
یادمه مادر من از دو سال قبل از ازدواج برادرم دائما با او راجع به شناخت دخترها و چگونگی شناختن دختر مناسب صحبت می کردند. و برادرم توانست همسر مناسبش را پیدا کند. ببین آقای امید من خودم خانم هستم پس بگذار یک چیزی را به شما بگویم : هر چه هم که با دخترها مرتبط باشی به اندازه من که دختر هستم زندگی ات را با دخترها نمی گذرانی. پس به اندازه خود ما خانم ها از زندگی ما و مختصات آن خبر نخواهی داشت. برای همین می گویم از زنان خانواده ات و اقوام نزدیکت استفاده کن.
یک راه دیگر هم هست : وبلاگ هایی بخوان که دختران و زنان نویسنده آن هستند. در وبلاگ ها افراد خصوصی ترین احساسات و اتفاقات زندگی و افکار خود را بیان می کنند. مطمئن باش ضرر نمی کنی.
-
مشکل تو مشکل خیلی از ماها هست و به نظر من جوابی براش وجود نداره یا اگر هم داشته باشه این تالار از این مدل جواب ها خوشش نمیاد و همش دنبال آرمانگرایی و جملات و راهکارهای کتابی هست!!
فقط تنها توصیه من اینه که با یه دختر روشنفکر از یه خانواده تحصیل کرده ازدواج کن که هم فرصت شناخت داشته باشین و هم قبل از عقد درباره ریزترین مسائل جنسی هم بتونید با هم صحبت کنید!