-
سلام خانم محترم.خواهش میکنم.این کارایی که این اقا می کردند دقیقا نشون میده شما مورد توجه ایشون بودید حالا دوستی یا ازدواجش بماند که شما گفتید ازدواج بوده انشالله.خواستم بگم توی پست اول پرسیدید یه اقا یه خانمو بخواد چه کارایی میکنه شما که جوابشو میدونستید.
خب ببنید این که ایشون توی مسیر شما سبز میشدند و.. شما که ایشون رو مثلا روز بعدش توی محل کارتون میدید یه سلامی می کردید..بعدش اون اقا اگه قصد اشنایی بیش تر داشتند به احتمال زیاد دفعه ای بعدی پیش قدم میشدند برای سلام کردند.بعدش وقتی همو بیرون میدید توی مسیر نگاهتون یه لحظه کافی بود به هم گره بدید قطعا اون اقا یا شما یکی سلام می کرد دیگه
بعدش واقعا تا همین حد کافی هستش برای این که یه اقا واقعا یه خانمو برای ازدواج بخواد و این طوری زیر دلش قرص میشه که بره حرف دلشو به اون خانم بزنه شک نکنید.اگه کسی نخواد دیگه بیش تر از این هم بشه فایده ای نداره این طوری شان شما میاد پایین.این که این اقا هم چرا دیگه رفتند خبری نشده انشالله خیری در کار بوده.
متاسفانه این مشکلی که شما دارید رو یکی از اشناهام که پسر بود در برخورد با خانمی که مورد علاقش بود داشت ناخوداگاه طرف رو طوری نگاه می کرد اون خانم مطمئنم بیش تر می ترسید !!!
شما یکم از نظر ذهنی روی خودتون کار کنید ..دفعه ی بعد توی این شرایط قرا گرفتید با یه سلام و یه نگاه و نهایتش یه لبخند محبت امیز و سر سنگین جواب اون طرف مقابلتون رو بدید. در همین حد کافیه.با با تمرین ذهنی و قرار گرفتم مجدد توی همچنی وضعیتی میتونید بر این مشکل غلبه کنید.
انشالله با ازدواج با فردی که برای شما ساخته شده شما هم خوشبخت تر بشید.
-
[quote=فدایی یار;337436]سلام خانم محترم.خواهش میکنم.این کارایی که این اقا می کردند دقیقا نشون میده شما مورد توجه ایشون بودید حالا دوستی یا ازدواجش بماند که شما گفتید ازدواج بوده انشالله.خواستم بگم توی پست اول پرسیدید یه اقا یه خانمو بخواد چه کارایی میکنه شما که جوابشو میدونستید.
[quote=فدایی یار;337436]سلام خانم محترم.خواهش میکنم.این کارایی که این اقا می کردند دقیقا نشون میده شما مورد توجه ایشون بودید حالا دوستی یا ازدواجش بماند که شما گفتید ازدواج بوده انشالله.خواستم بگم توی پست اول پرسیدید یه اقا یه خانمو بخواد چه کارایی میکنه شما که جوابشو میدونستید.
بازم از راهنماییتون ممنونم
درسته ولی منظورم بیشتر این بوده که آقایون دقیقا لیست کنن بگن چه کارایی رو برای ابراز علاقه غیرمستقیم انجام میدن و اینکه چرا هیچوقت چیزی نگفت ؟ بااینکه هربار احساس میکردم میخاد چیزی بگه هربار(نه یکی دوبار) منتظر بودم خیلی هم دستپاچه میشد بارها خودمو سرزنش کردم شاید انتظارداشته من چیزی بگم
-
خواهش میکنم.
ببنید واقعا شما فکرتون رو درگیر چیزی کردید که اصلا ممکنه وجود خارجی نداشته باشه !! مثلا شاید اون هم مسیر شدن ها اتفاقی بوده
اصلا اتفاقی نبوده باشه و عمدی بوده..شاید اون اقا به این نتجیه رسیدن شاید به درد هم نمی خورید بنا به هر دلیلی به غیر اینی که شما دارید فکر می کنید این که مثلا شما پیش قدم نشدید !!!
پس لطفا ذهنتون رو درگیر این چیزا نکنید.
ببینید من از خانمی که خواستگاری کردم و ایشون هم کلاس بنده بودند و همو 4 سال میشناختیم ولی خب هیچ وقت هم کلام هم نشده بودیم..بعدش من شاید یه قبل خواستگاری که توی فکر بودم چطوری ازشون خواستگاری کنم و.. به روز با ایشون توی خیابون رو در رو شدم ایشون تا منو دیدند راهشون رو کمی کج کردند رو به روی هم بودیم و متمایل شدند..من پیش خودم هزار تا فکر کردم !! خدایا ایا به خاطر سر سنگین بودنش بود ایا به خاطر این بود از من خوشش نمی اومد ایا ایا ؟؟؟!! هزار تا از این فکرای الکی !!
بعد خواستگاری متوجه شدم اصلا ایشون به من علاقه مند نبودند به همین سادگی !! من بی خودی کلی فکر پیش خودم کردم..
به شما هم توصیه میکنم برای اتفاقی که نیفتاده الکی فکر نکنید..
اها اینو میخواستم بگم که ببنید با این که اون خانم هم با من برخورد سردی داشتند ولی من دلمو زدم به دریا و ازشون خواستگاری کردم چون اون قدر در تصمیمم یقین داشتم و ایشونو مناسب میدونستم..شما هم مطمئن باشید اگه واقعا کسی نیتش برای ازدواج با شما باشه بازم با این برخورد های شما یه اقدامی می کرد..پس نگران نباشید.