نقل قول:
نوشته اصلی توسط
samanft
سلام خانم صدف،مادرتون باید قدر دختری مثل شما رو بدونه،تو زمونه ای که دخترای همسن شما میرن سمت این کارها حالا شما باید دنبال اصلاح کردن مادرتون باشید و از عواقب کارهای اون بترسید،این نشون از حساسیت و بهم ریختن شما نشون از احساس مسئولیت شماست،من با این حرف که میگن تو گوسی مادرتون کاوش نکنید (ویا چیزهای دیگه )کاملا مخالفم،شاید اگر شما این کاوش رو 2 سال پیش کرده بودید و پی به این می بردید که کار داره به جاهای باریک میکشه الان این اتفاق بد نیفتاده بود،اتفاقی که افرادی که انجامش میدن عذابش هم این دنیا گریبانشونو میگیره هم اون دنیا(اسمشو نمیخام بیارم) اما حالا که این عمل زشت اتفاق افتاده باید جلشوشو بگیرید،چون تا الان حتما این ارتباط عمیقتر شده،با داییتون حتما در میون بذارید اما کاملا خونسرد این کار رو کنید ،بدون اینکه بخاید ابروی مادرتون رو ببرید،(نذارید هیجان تو وجود شماباعث بشه کسای دیگه هم از این ماجرا خبردار شن چون اون وقت برا مادرتون بد میشه) و منطقی این قضیه رو پیش ببرید.واقعا شرایط سختی هستش و باید بر اساس لحظه تصمیم گیری کنید،ایشالا مشکلتون حل بشه
آقا سامانما دایی ایشان را نمی شناسیم.
احتمالش زیاده که یک برادر نتونه در چنین موقعیتی واکنش منطقی نشون بده!!!
و وقتی هم پرده حیا پاره بشه (نه اینکه فکر کنید فقط به خاطر آبرو می گم) اون شخص راحت تر از گذشته به کارش ادامه می ده چون دیگه چیزی برای از دست دادن نمی بینه! اونم پرده حیا بین خواهر و برادر!!!!
صدف جان آدم تا حرفی را نزده همیشه می تونه اون حرف را بزنه.ولی وقتی دیگه اون حرف را زد هیچ وقت نمی تونه به عقب برگرده و اون را پاک کنه.
ضرر که نداره.شما فعلا هیچ حرفی نزن.حالا اگر بعدا تمام راه ها از جمله مشاوره و... را رفتی و نتیجه نگرفتی می تونی به این گزینه هم فکر کنی.
بهتره هرچه سریع تر عضو انجمن آزاد بشی. چون من در شما صبر و تحمل را نمی بینم.و ممکنه اشتباهی انجام دهی که جبرانش بسیار سخت باشد.آن هم در این موضوع حساس!
بهتره از طریق راهکارهای منطقی وارد عمل بشی که کمترین عوارض را داشته باشد. زود تر عضو انجمن آزاد شو عزیزم.