RE: مشکل حادی دارم کمکم کنید
كاملا با نظر دوست عزيز مقدم موافقم و به خاطر ابراز همدردي حامد متاسفم به نظر من به قول دوستمون مقدم اين مسئله نه تنها مسكن نيست بلكه خود نيز باعث يك بيماري روحي مي شود
بهزاد عزيز خودت با يك درنگ سطحي مي توني متوجه بشي كه از سوالي كه مطرح كردي از هر 10 نفر حداقل 9 نفرشون دارن مي گن كارت اشتباست پس سعي كن به اين مشكل بيشتر دامن نزني و زودتر دوري كني كه بسي مشكل ساز است و بيشتر به سختي هايت و ناراحتيهايت افزوده مي شه تا اينكه مسكن شود :72::305:
RE: مشکل حادی دارم کمکم کنید
سلام
من فکر می کنم همسرت خیلی تو ررو دوست داره بعضی وقت ها خودت رو به جای اون بگذار وقتی با کلی عشق و آرزو خودش رو آماده ازدواج می کرد رفتار شما باعث سرشکستگی اون شده و ضربه بزرگی بهش زده اما باز هم به زندگی وفادار مونده ( این وفاداری یک خصوصیت بسیار عالیه)به نظر من رفتار اون یه واکنش منفعلانه در باره رفتار شماست به خصوص اگر بعدها هم این رفتار جبران نشده باشه
علت فراری شدن آقایون از منزل هم اینه که توی منزل به اونها خوش نمی گذره اگه سعی کنی محیط خونه رو طوری مهیا کنی که احساس آرامش کنه خود به خود به زندگی دلگرم میشه و بیشتر به شما توجه می کنه
در مورد سوال دوم هم باید بگم اگر اون آقا اهل زندگی بود و به خانواده حرمت می گذاشت حریم زندگی دیگران رو آلوده هوس خودش نمی کرد
برای اینکه بتونی به تردید خودت غلبه کنی بین کسی که با تمام مشکلات به زندگیش وفادار مونده را با کسی که خائنانه وارد زندگی دیگرون شده مقایسه کن
باز هم میگم مطمئن باش همسرت تو رو دوست داره وگرنه این همه وقت به زندگی مشترکش ادامه نمی داد
اگر رفیق شفیقی درست پیمان باش
حریف خانه و گرمابه و گلستان باش
تو شمع انجمنی یک زبان و یکدل شو
خبال و کوشش پروانه بین و خندان باش
RE: مشکل حادی دارم کمکم کنید
بهزاد سلام
امیدوارم که خوب باشید کجای ؟
به خدا نگو مشکلات بزرگی داری....
به مشکلات بگو که چه خدای بزرگی داریم......
RE: مشکل حادی دارم کمکم کنید
سلام بهزاد
معمولا مشکلات ما ناشی از روش ما در برخورد با مسائل هست. این حق هر دختر و پسری هست که برای زندگی خود تصمیم بگیرد، و شما در این مسیر با مشکلاتی روبرو شده اید، اما از اول طرز برخورد شما احساسی بوده است و این ریشه مسائل بعدی شما نیز بوده است.
به هم زدن عروسی، تصمیمی نیست که به مشکل شما کمک کرده باشد. و اکنون نیز ارتباط با آن آقا پسر ، مشکلی به مشکلات جدید شما اضافه می کند که حتی بزرگتر از مشکل اصلی شماست.
به نظر من ضرورت دارد که شما حضوری به یک مشاور خانواده مراجعه کنید. تا مهارتهای حل مسئله را بیاموزید( این به معنی بی تقصیر بودن شوهرتان نیست، این به معنای آنست که شما چگونه بتوانید کمک کنید تا از راه صحیح زندگیتون بهتر شود).
فراموش نکنید، اگر در تصمیم اول زندگی سرتان را بالا می گیرید و می گوئید پدرم اشتباه کرده و به اجبار مرا به همسری ایشان در آورد و اینگونه اشتباه پدرتان را جار می زنید، ولی در این مورد شما در درون متوجه این مسئله می شوید که اشتباهی در حال تکرار است و این بار این شما هستید که باید به خاطر روش اشتباه سرتون را به زیر بگیرید.
همسر شما نیز اشتباهات زیادی کرده و می کند. او نیز به مهارت نیاز دارد. اما باید از یکجا شروع شود. و به نظرم شما از انگیزه و انرژی لازم جهت بهبود زندگی برخوردارید.