-
من هم يه خانوم كه شمارشو از تو گوشي همسرم گرفته بودم و توي وي چت اسمو فاميلشو عكسشو ديده بودم بهم چند بار اس زد زنگ زد (احتمالاً شمارمو از تو گوشي همسرم گرفته بود )
ولي من ج ندادم خيلي پاپيچم شد كه باهم حرف بزنيم الان بعد گذشت چند ماه انگار بهم زدن و با خودم ميگم خوب شد ج ندادم چون قبح كار از بين ميرفت و ديگه بدون ترس اينكارارو انجام ميداد،
من بعنوان كسي كه اين تجربه رو داره ميگم باهاش تماس نگير بيخودي داغون ميشي
-
درود بانو
خداوکیلی این بیکاری بددردیه اگه به من باشه همه زنها را به صف میکنم میفرستمشون بیگاری کنن :58:
ول کن تورو خدا این چیزا چیه میگی برای خودت خوب اومدو پیگیری کردی مثلا که چی بشه؟چه نتیجه ای میخوای بگیری اگه جدی باشه که خودت از تغییرات شوهرت متوجه میشی وگرنه یه سلام علیک و دوتا پیامک باشه فقط خودت عذاب میکشی.
با سپاس بسیار از بانو Sahar51 گرامی بخاطر جواب زیبایی که دادن
-
مرسی از همه دوستان
من بیخیال شدم و پیگیری نمیکنم
ولی وقتی میبینم همسرم عکس های تکیشو کات کرده رو صفحه دسکتاپش هست و مخصوص سند هست واسه یک نفر من حساس میشم
وقتی میبینم که همسرم به هیچ وجه نمیزاره به گوشیش و سیستمش دست بزنم منحساس میشم
وقتی از کارش وجزییات کار و رفت وآمدش بهم نمیگه و مشکوک هست من حساس میشم
من دقیقا همین کارای همسرمو با خودش کردم
رمز گوشیمو عوض کردم
هرجا رفتم و میرفتم بهش اطلاع ندادم
پای نت و گوشیم خودمو زیاد مشغول کردم
تا جایی که دیگه بهم گفت دوست پسر گرفتی؟منم بهش گفتم مگه تو این جور هستی دوست دختر داری؟؟؟
کلا اختیار زندگیم از دستم رفت
مثل موج سینوسی شد رفتارام
همه اینا منو حساس کرد
البته چون مشکلات دیگم زیاده و نمیتونم اونا رو تغییر بدم انگاری دارم رو این بیشتر زوم میکنم
-
سلام اولا همیشه یه سری آدم عقده ای هسن که خودشون زندگی ندارن می خوان زندگی دیگران رو هم بگیرندوما تو باید با شوهرت صحبت کنی درباره ی دغدغه هات اگه به اون نگی به کی می خوای بگی آخههر چی بیشتر بهش گیر بدب بیشتر اعتماد بینتون کمرنگ تر میشهمثلا طرف می گفت اول زندگی رمز ایمیل شوهرمو گرفتم خب این چه فایده ای دار غیر از خدشه دار کردن اعتماد بینشونراهش این نیست خبخبره ها می دونی چی کار می کنند خیلی زیر پوستی بر شوهرشون حکومت دارن یعنی می گن تو هر کار بگی میکنیم ولی طوری افکار همسرشون رو هدایت می کنن تا به دلخواهشون ختم بشهتو باید هوای شوهرتو اساسی داشته باشیمگه مهم تر از اون تو زندگیت هست
- - - Updated - - -
البته من با نظر خانوم سارا هم موافقم
-
كاملاً دركت ميكنم منم هرچي ميام باهاش خوب شم نظرم نسبت بهش خوب شه با اس بازياشو تلفن مشكوك صحبت كردناش و عكس تكي گرفتناش دوباره نظرم عوض ميشه، ولي خواهش ميكنم اگه تصميمت زندگي كردن باهاشه و زندگيتو دوست داري كنجكاوي نكن خيييييلي بده كه بفهمي داره چي به سرت مياد و از دستت هم هيچكاري برنمياد و اينو بدون اونا تا خودشون نخان جلوشونو گرفتن خيلي سخته من هميشه با اين جمله خودمو آروم ميكنم ((سه گروه از زنانند که خداوند عذاب قبر را از آنان برطرف کرده و با فاطمهزهرا(س) در قیامت محشور خواهند شد؛ یکی از آن سه گروه زنانی هستند کهبر بداخلاقی همسرشان صبر میکنند)).
البته من ميدونم چقدر تحمل اين رفتارا سخته و هميشه با خودم ميگم تحمل اعتياد خيلي راحت تر از تحمل شكو خيانته .
دعا ميكنم خدا همه آقايوني كه اينطوري هستن رو سمت خودش بكشونه .
من خودم كلي مشكل دارم نميدونم دارم درست راهنماييتون ميكنم يا نه بازم از مشاوران مجرب كمك بگيرين .
از صميييييم قلب براتون آرزوي بهترين روزها رو ميكنم mina عزيز
-
من حرفای شما دوستان رو قبول دارم و از احساس همدردی تون ممنونمم
Sahar51
عزیز
واقعا براتون ناراحت و متاسفم.منم مثل شما ازدواج دومم هست و مثل شما مستقل هستم
به همسرم دیروز گفتم باید واسم روابط و کارات شفاف سازی بشه
واقعا خوشی زد زیر دلش.
بهم میگه حساس و بدبینی
بهم محبت زبونی و تو ظاهر داره
ولی دلم باهاش نیست
کاراشو همش توجیه میکنه
میگه زندگیشو من براش خیلی مهمیم
پس چرا مخفی کاری داره؟؟؟؟؟
چرا از خط قرمزا عبور کرده؟؟؟؟
بهش گفتم از خط قرمزای من زیادی عبور کردی.ازت متنفرم و ادامه بدی ازت جدا میشم
اطمینان سخته
بهم میگه خوب هر چی میگی من قبول دارم
فکر کنید شوهرتون بگه قول دادم بره سر کار دیگه:97:
یعنی انتهای منتو دیگه:58:
زیادی دارم بهش گیر میدم.دنبال یک همه پرسی قطعی و محکمم که بهم بگن جدا شو
-
اخرش بلایی که یرم نباید میامد اومدش
اون دختره به خواهرم پیام داده حالا حقیقت یا دروغ یک چیزایی گفت که نباید میگفت
کل خانوادم فهمیدن و ابروم رفت.خانوادم اصرار به جدایی من دارن
واقعا حرفایی که زده شد از طرف همسرم فقط واسه یک اشتباه یک هفته کمتر بود ولی کارایی که واقعا وحشتناک بود
تا حدودیشو خودم میدونستم
جلوی خانوادم به خاطر ابرو و علاقه خودم به زندگی و دیگه نمیخام شکست رو تجربه کنم وایسادم
ولی همسرم با اینکه گفت غلط کردم و ببخشید ولی چون ابروش پیش خانوادم رفته و خانوادم به مامانش گفتن لج کرده
کلا همسرم پررو هست.پشت سر خانوادم بدترین حرفا و تهدید ها رو کرده
میگه تو رو اگه از دست بدم از همه انتقام میگیرم
شرایط بدی دارم همایت خانوادمو واقعا نیاز دارم چون به همسرم نمیتونم هیچ جوره اعتماد کنم
خیلی کلک و دروغگو هست
بین جدایی و اصلاح زندگی موندم.و این حرفا و کارا از هر دو طرف داره بهم فشار عصبی شدید میاره
-
درود بانو
هرکی خربزه میخوره پای لرزشم باید بشینه :72:
این تقصیر شما نبوده دختره پیاک داده بخواهرتان و ایشون به خانوادت گفته و اونا هم تحت تاثیر احساسات قرار گرفتند و به خانواده شوهرتان گفتن.
شما فعلا آرام باشید.شوهرت دست پس میگیره که پیش نیوفته بهش یادآوری کنید کار اشتباهش باعث شد زندگیتان به این مرحله برسه.شما نياز مبرم به مراجعه حضوري هردو به مشاور داريد:72:
حتما به مشاور مراجعه کنید
-
خيييلي ناراحت شدم برات ، ولي آخه اين شماره ي خاهرتو چطوري گير آورده ؟
نميتوني بگي چيا بهش گفته كه آبروي تو رفته ؟؟؟
كاراي همسرت طبيعيه اصولاً مردا وقتي كاري از دستشون بر نمياد شروع به تهديد ميكنن كه هيچكدومشم عملي نميكنن ،
يعني الان اين خانوم چي ميخاد منظورش دقيقاً چي بوده ؟
ميدونم شرايطتت سخته ولي تو عصبانيت تصميم نگير بذار آروم شي
-
عزیزم شماره خواهرتو از کجا آورده؟ نمی تونی بگی چی گفته؟