توی همین تالارمشکلات بعضی ها رو می بینیم که حتی تصور بودن توی او موقعیت وحشتناکه اون وقت رویای عزیز شما میآید میگید چطوری میوه بذارم دهن شوهرم....خب الان این مشکله؟ یا موقعیتتون بحرانیه؟ کارشناسا بیان نظر بدن...:162:
نمایش نسخه قابل چاپ
توی همین تالارمشکلات بعضی ها رو می بینیم که حتی تصور بودن توی او موقعیت وحشتناکه اون وقت رویای عزیز شما میآید میگید چطوری میوه بذارم دهن شوهرم....خب الان این مشکله؟ یا موقعیتتون بحرانیه؟ کارشناسا بیان نظر بدن...:162:
اهم! من به عنوان کارشناس اومدم نظر بدم :18:
خب مگه چه اشکالی داره که آدم اینقدر به فکر زندگیش باشه. حتما که نباید بزاریم اوضاع بحرانی بشه تا به فکر بیفتیم.
گذشته از این؛ به شخصه فکر می کنم ایجاد همچین تاپیکهایی به حسن مهم داره. اکثر کسانی که میان همدردی یه جورایی بهش عادت می کنن و روزانه تعداد زیادی از همین مشکلات وحشتناک رو میخونن که خود به خود باعث بروز نوعی بدبینی و نا امیدی میشه.
تاپیکهایی از این دست به آدم یادآوری می کنن علارغم همه مشکلات، زندگی هنوز هم می تونه شاد و فانتزی باشه. خوبه آدم گاهی یه زندگی ساده رو تصور کنه با مشکلات میوه ای!
خب عزیزم هرکسی یه خصوصیاتی داره خب دوسن نداره دیگه ... به همین راحتی .... باید به نظرش احترام گذاشت چرا با اصرار زیاد ناراحتش میکنی ؟؟؟؟
سلام
همسر شما با اینکار بشدت حس میکنه که استقلالش در خطره و به نوعی این محبت ها کم کم تبدیل میشه به دخالت
مادر منم یه زمانی خیلی بیش از حد به من محبت میکرد و بعضی مواقع دیگه محبتش خیلی افراطی میشد و هنوزم این حالت کمی تا حدودی پابرجاست
من وقتی سر سفره مینشستم فرمانهایی رو که معدم باید میذداد رو معمولا مادرم میداد
مثلا سبزی بخور نون بخور آب نخور دوغ بخور بذار سرد بشه زود بخور تا سرد نشده و ....
من این وسط میموندم که نقش من چیه و کم کم به این نتیجه رسیدم که غذامو مدتی جدا بخورم چون وقتی عصبانی میشدم و اعتراض میکردم که چرا داری با من اینطوری رفتار میکنی اوضاع بد تر میشه و مادرم رنجیده خاطر میشد و تیکه کلامش این بود که اینم نتیجه محبت های من و به طبع اون منم احساس بدی نسبت به خودم پیدا میکردم که مادرم هدف بدی نداره و فقط میخواد محبت کنه
ولی باورتون نمیشه که وقتی مثلا دلتون میخواد کاری رو بکنید یه نفر بگه نکن و برعکسش چه حالت بدی بوجود میاره
توی جمع های مردونه هم اگر پسری مادرش ازین کارا بکنه مسخره میشه اونم از بدترین نوعش و مورد تحقیر دوستاش قرار میگره که فلانی بچه ننه است (ببخشید بخاطر ادبیات)
حالا دیگه بیچاره شوهر شما من نمیتونم اون لحظه تجسم کنم که وقتی توی یه جمع شروع میکنید میوه میذارید توی دهنش چقدر احساس بدی بهش دست میده و همیشه به این فکر میکنه که الان اطرافیان دارن درموردش اینطور فکر میکنن که این نره غول باید مثل بچه ها غذا بذارن دهنش (بازم ببخشید بخاطر ادبیات و زبان فارسی )
این کار شما مثل دوستی خاله خرسه است اگه دقت کرده باشید مضمون این داستان این بود که محبت خیلی خوبه ولی محبت بیش از حد و نابجا ممکنه بدترین پیامد رو در پی داشته باشه
(البته یه دوستی دیگه هم داریم و اون دوستی با خاله قزی هستش که به مراتب خطر ناکتره و اصلا توصیه نمیشه :apthy:)
حالا خود دانید
سلام به همه ی دوستان خوبم:72:
فک می کنم دوستان متوجه منظور من نشدن شاید هم من موضوع رو درست مطرح نکردم
دلیل عدم صمیمت برخی از زوجین دربرابر همسرشان چیست؟
ممنون از آقایونی که مطلبم رو خوندن و نظرشون رو نشوتن
آقای بابک 1369
همسر من از اون دست آقایونه که دوست داره بهش محبت کنم و این رو بارها بهم گفته
اما وقتی می خوام براش کاری کنم یه ترسی تو وجودشه ،ترس از صمیمت
شیدای عزیز
میوه پوست گرفتن رو خودش ازم می خواد انجام بدم دوست داره توی جمع براش میوه پوست بگیرم
اما هیچ وقت توی جمع میوه توی دهنش نذاشتم
خانوم شین عزیز
شما درست میگی اما :آیا بحران بدون پیش زمینه بوجود میاد؟
چرا باید منتظر بمونم مشکلات ریزم تبدیل به بحران بشه بعد دنبال راهکار باشم
پس از نظر من پیشگیری بهتر از درمانه
شاید مثالی که زدم جالب نبود اما خانومهای زیادی هستن که با ترس از صمیمیت همسرشون روبرو هستن
میدونن همسرشون آدم احساسیه اما این احساسات رو بندرت نشون میده
آقای معاون کلانتر
من مثل مادر شما با همسرم رفتار نمیکنم هیچ وقت هم توی جمع میوه نذاشتم دهنش
همسرمن خودش بهم میگه چون تو محیط مردونه کار کردی دوست دارم توی خونه زنونه رفتار کنی
آیا وقتی میخوای میوه رو توی دهنش بزاری احساس انقباض در عضلات صورتش میکنی؟ یا مثلا سرش رو بی حرکت میکنه و نگاهش به جای دیگست و فقط دهنش رو باز میکنه؟؟ :311:
شوخی کردم:18:
اصل محبت کردن بدون شک ضروری و انکار ناپذیره ولی نحوه و زمان ابراز اون هم خیلی مهم و حیاتی هست و درصورتی که رعایت نشه ممکنه نتیجه ی عکس بده
نسخه ی دقیق نمیشه برا شما پیچید و این برمیگرده به هنر شما که با توجه به شرایط و بازخوردی که میگیرین چطور رفتار کنین، مثلا زمانی که خیلی خسته هست و حوصله نداره و یا زمانی که به دلیلی ناراحت از سرکار برمیگرده چنین کاری نکنین یا مثلا اگه جمعه خانوادگی باشه با جمع دوستانه، برخوردهای متفاوتی میخواد (این مثالا رو زدم که خودتون با توجه به شرایط چطور تصمیم بگیرین)
و اینکه درکل سعی کنین اینگونه رفتار ها رو بیشتر به زمان خلوتتون شیفت بدین، اگه آدم حساسی هستین که با چنین عکس العملی از شوهرتون زود به هم میریزین باید بیشتر مراقب باشین :72:
با سلام
بهتره با هم گفتگو داشته باشید ، در شرایط عشقولانه بهش بگید نمی دانید چرا پس می زند وقتی خودش اعلام کرده که دوست داردبرایش میوه پوست بگیرید ؟ کلاً سعی کنید باب گفتگو در خصوص انتظارات و علائقش در رابطه با خودتان را باز کنید و بفهمید چگونه رفتاری را می طلبد . مثلاً ممکن است ایشان فقط مایل باشد شما میوه را پوست بگیرید و جلوی دستش بگذارید ، نه توی دهنش بگذارید .
بطور خلاصه با گفتگو در شرایط مساعد بفهمید که چه رفتاری از سوی شما را به چه دلیل دوست دارد و چه رفتاری از شما را به چه دلیل دوست ندارد و چه رفتاری را دلش می خواهد برایش انجام دهی و سعی کن درست منظورش را متوجه شوی
بنا به درخواست مراجع قفل می شود