دختری که بهم جواب منفی داده رو هر روز میبینم. چطور برم خواستگاری یکی دیگه؟

خب نمیشه همیشه از دختر برای رد خواستگار دلیل خواست. اومدیم و دلیل اصلیش این بود که اصلاً از قیافه ی خواستگار خوشش نمیاد یا دلایل دیگه که کاملاً شخصی و سلیقه ایه. چه لزومی داره پسر بپرسه. دختر یا راستش رو می گه و پسر با شنیدنش حالش بدتر می شه یا دروغ می گه که پسر به علت دریافت اطلاعات غلط در مورد دلیل جواب رد گیج و گمراه می شه. من به عنوان یک پسر به کسی مثل همکار که شناخت نسبی ازم داره و مدت زیادی من رو دیده فقط یکبار پیشنهاد می دم. اگر طرف نا آشنا بود خب می شه گفت هول شده یا بدون شناخت جواب منفی داده. در مورد این خانم احتمال زیادی داره که جواب منفی ایشون قطعی بوده باشه. بالای 95 درصد جواب منفیشو تکرار می کنه در صورت درخواست مجدد. ولی این دوستمون اگر ظرفیت و توان خواستگاری مجدد رو داره حتماً این کار رو انجام بده. من به شخصه جای ایشون باشم این کار رو نمی کنم.

سلام به همگی و تشکر

خیلی راغب نیستم که به ایشون ÷یشنهاد مجدد بدم . یکی از دلایلم مشکلاتی هست که ممکنه بر اثر اصرار من و مخالفت احتمالی ایشون براشون بوجود بیاد.

خدای نکرده معذب باشن ونتونند محیط رو تحمل کنند. دلم نمیخواد بخاطر من اذیت بشن یا کارشونو از دست بدن.

دروغ چرا .منتظر بودم توی این مدت خودشون علت رفتارشونو توضیح بدن تا من هم بتونم خودمو جمع و جور کنم. چند روز پیش در مورد زندگی صحبت میکردیم . بین صحبت هاشون اشاره کردند که کسی که آدمو میخواد باید خیلی بخواد و عاشق باشه و از این حرفها که منم گفتم این رفتارها برای آدمهای 34 ساله نیست

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط gol_pesar

سلام به همگی و تشکر

خیلی راغب نیستم که به ایشون ÷یشنهاد مجدد بدم . یکی از دلایلم مشکلاتی هست که ممکنه بر اثر اصرار من و مخالفت احتمالی ایشون براشون بوجود بیاد.

خدای نکرده معذب باشن ونتونند محیط رو تحمل کنند. دلم نمیخواد بخاطر من اذیت بشن یا کارشونو از دست بدن.

دروغ چرا .منتظر بودم توی این مدت خودشون علت رفتارشونو توضیح بدن تا من هم بتونم خودمو جمع و جور کنم. چند روز پیش در مورد زندگی صحبت میکردیم . بین صحبت هاشون اشاره کردند که کسی که آدمو میخواد باید خیلی بخواد و عاشق باشه و از این حرفها که منم گفتم این رفتارها برای آدمهای 34 ساله نیست

---

آقای گل پسر دیدید حدس من درست بود؟ ایشون به شیوه خودشون و خیلی از خانومای دیگه( ناز کردن که الزاما تاییدش نمیکنم) منتظر بودن ببینن چقدر میخوایدشون! 34 سال که سنی نیست. عشق و علاقه هم که سن و سال نمیشناسه!...از من گفتن بود. ایشون اگر میخواست محیط کار براش سخت نشه با خواستگار سابقش گرم و صمیمی برخورد نمیکرد. شاید نمیخواسته شما رو از خودش برونه و از خودش نا امید کنه.

من اومدم اینجا با دوستان مشورت کنم چطور ذهنم رو از فکر ایشون پاک کنم تا بتونم با کس دیگه ای شروع کنم.

من حدود 10 سال پیش عشق رو تجربه کردم و نمیخوام اون رو دوباره به اون شدت تجربه کنم. آرزومه که بعد از ازدواج عشق دو طرفه وجود داشته باشه ولی نمیخوام در این شرایط این اتفاق بیفتد.

الان هم اگه به همین صورت ادامه بدم میدونم دوباره گرفتار میشم. گفتم که یه مقدار بیشتر از حد نرمال احساساتی هستم و اگه کنترل روی احساس خودم نداشته باشم و تا حدی بهش پر و بال بدم اذیت میشم.

دوستان در مورد راه حل مشکل اصلی نظر خاصی ندارند؟

راه اصلی اینه که شما هر روز در مورد مسائل غیر کاری با ایشون صحبت نکنید. چه لزومی داره که ادم با همکارش اینقدر صحبت کنه. اگر واقعا نمی خواهید به هر دلیلی (ترس از جواب نه شنیدن یا مطمئن بودن از جواب و ....) دوباره تقاضاتون رو مطرح کنید پس به این رابطه صمیمی پایان بدید.

اگر هم از عاشقی می ترسید به نظرم راهش فرار نیست. شاید اگر یکبار دیگه شما تقاضاتون رو مطرج کنید و ایشون جواب رد بدن هم شما با خیال راحت دل می کنید و هم ایشون متوجه می شوند که نباید با خواستگار سابق راحت و صمیمی برخورد کنند. اگر هم ایشون این صمیمیت رو برای این دارن ادامه میدن که شما رو از دست ندهند پس با تقاضای دوباره شما تکلیف هر دوتون مشخص میشه. البته این راه حل دوم در صورتیه که فرض راه حل اول غلط باشه.

ببینید همون طور که دوستان گفتن راه حلش دوری کردنه
اگه مجبورید که رابطه کاری داشته باشید پس حداقل سعی کنید رابطه محدود و رسمی باشه البته چون شما گرفتار احساس به ایشون شدید کاش همین حد رسمی رو هم می شد قطع کنید به هرحال حداقل، صمیمت و ساعت های طولانی حرف زدن رو کنار بذارید. اگر کم کم تو فکر دور شدن از ایشون باشید که چه بهتر


یه راه حل فوق العاده ایجاد تفریحات و معاشرتهای خارج از محیط کاریه به نظر می رسه زندگی شما محدود به کارتونه و طبیعتا ارتباطتون محدوده به همین خانم پس خیلی ذهنتون رو درگیر خودش کرده



باید برای خودتون برنامه های متنوع بزارید از این گروه های کوه نوردی و دوچرخه سواری و غیره که این روزها زیاد هستند تو اینا ثبت نام کنید واقعا لذت بخشه و سالم ترین تفریحم هست حالا می تونید از برنامه های سبکشون شروع کنید تا حدی که خودتون می تونید.

باشگاه برید ورزشی که دوست دارید انتخاب کنید به هر حال باید در طول روز با تعداد افراد زیاد دیگه ارتباط اجتماعی داشته باشید و یکیش ایشون باشه در اینصورت وقتی تنها میشید فقط خاطرات ایشون تو ذهنتون نمیاد



و وقتایی که میاد تو ذهنتون از تکنیک توقف فکر که تو همین سایت هست استفاده کنید و به افکارش پر و بال ندید


در مورد راه حل خودتون به نظر من درسته این راه حل در حالت کلی غلطه چون همون طور که خودتونم گفتید در مورد اون نفر سوم انسانی نیست و دیگه اینکه معلوم نیست باعث حل مشکل بشه
اما
اما در یک صورت می تونه کمک کننده باشه
شما بدون ایجاد رابطه احساسی و درگیر کردن احساس طرف مقابلتون سعی در شناخت و پیدا کردن فرد مناسبتون کنید
درصورتیکه شما انتخابتون در مورد این خانم فعلی از روی احساس و غلط بوده باشه به راحتی با اومدن فرد مناسب درزندگیتون اون فراموش میشه
به هر حال این تجر به شخصی و نظر شخصیه خودمه
اما یه چیزیم می گم به نظر من شما به صلاح نیست که پیشنهاد مجدد به اون خانم بدید البته گفتین که تصمیمشم ندارید ولی دلیل من اینکه با توجه به اینکه خودتونم گفتین احساساتی هستین راستش به نظر میرسه که انتخاب این خانم توسط شما هم از روی احساس و به خاطر تنهایی و رابطه صمیمی از طرف ایشون و گفت و شنود هر روزیتون با اون باشه و شاید اصلا انتخاب عقلانی و درستی نباشه اگر اینطوره به صلاح نیست دوباره پیشنهاد بدید
که البته یه مدت دوری کردن و بررسی موارد دیگه درست بودن تصمیمتون در مورد این خانم رو هم براتون مشخص تر می کنه
ضمن اینکه اگر فکر کردین و به این نتیجه رسیدید که باید فراموشش کنید و مناسب شما نیست پس قوی باشید و اجازه ندید یه احساس ساده اختیار شما رو تو دستش بگیره کنترلش کنید از هر راهی با ورزش با کوه رفتن و غیره



امیدوارم عاقلانه ترین و بهترین تصمیم رو بگیرید

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط جویا

ببینید همون طور که دوستان گفتن راه حلش دوری کردنه
اگه مجبورید که رابطه کاری داشته باشید پس حداقل سعی کنید رابطه محدود و رسمی باشه البته چون شما گرفتار احساس به ایشون شدید کاش همین حد رسمی رو هم می شد قطع کنید به هرحال حداقل، صمیمت و ساعت های طولانی حرف زدن رو کنار بذارید. اگر کم کم تو فکر دور شدن از ایشون باشید که چه بهتر


یه راه حل فوق العاده ایجاد تفریحات و معاشرتهای خارج از محیط کاریه به نظر می رسه زندگی شما محدود به کارتونه و طبیعتا ارتباطتون محدوده به همین خانم پس خیلی ذهنتون رو درگیر خودش کرده



باید برای خودتون برنامه های متنوع بزارید از این گروه های کوه نوردی و دوچرخه سواری و غیره که این روزها زیاد هستند تو اینا ثبت نام کنید واقعا لذت بخشه و سالم ترین تفریحم هست حالا می تونید از برنامه های سبکشون شروع کنید تا حدی که خودتون می تونید.

باشگاه برید ورزشی که دوست دارید انتخاب کنید به هر حال باید در طول روز با تعداد افراد زیاد دیگه ارتباط اجتماعی داشته باشید و یکیش ایشون باشه در اینصورت وقتی تنها میشید فقط خاطرات ایشون تو ذهنتون نمیاد



و وقتایی که میاد تو ذهنتون از تکنیک توقف فکر که تو همین سایت هست استفاده کنید و به افکارش پر و بال ندید


در مورد راه حل خودتون به نظر من درسته این راه حل در حالت کلی غلطه چون همون طور که خودتونم گفتید در مورد اون نفر سوم انسانی نیست و دیگه اینکه معلوم نیست باعث حل مشکل بشه
اما
اما در یک صورت می تونه کمک کننده باشه
شما بدون ایجاد رابطه احساسی و درگیر کردن احساس طرف مقابلتون سعی در شناخت و پیدا کردن فرد مناسبتون کنید
درصورتیکه شما انتخابتون در مورد این خانم فعلی از روی احساس و غلط بوده باشه به راحتی با اومدن فرد مناسب درزندگیتون اون فراموش میشه
به هر حال این تجر به شخصی و نظر شخصیه خودمه
اما یه چیزیم می گم به نظر من شما به صلاح نیست که پیشنهاد مجدد به اون خانم بدید البته گفتین که تصمیمشم ندارید ولی دلیل من اینکه با توجه به اینکه خودتونم گفتین احساساتی هستین راستش به نظر میرسه که انتخاب این خانم توسط شما هم از روی احساس و به خاطر تنهایی و رابطه صمیمی از طرف ایشون و گفت و شنود هر روزیتون با اون باشه و شاید اصلا انتخاب عقلانی و درستی نباشه اگر اینطوره به صلاح نیست دوباره پیشنهاد بدید
که البته یه مدت دوری کردن و بررسی موارد دیگه درست بودن تصمیمتون در مورد این خانم رو هم براتون مشخص تر می کنه
ضمن اینکه اگر فکر کردین و به این نتیجه رسیدید که باید فراموشش کنید و مناسب شما نیست پس قوی باشید و اجازه ندید یه احساس ساده اختیار شما رو تو دستش بگیره کنترلش کنید از هر راهی با ورزش با کوه رفتن و غیره



امیدوارم عاقلانه ترین و بهترین تصمیم رو بگیرید

---

سلام
واقعا ممنونم كه وقت گذاشتيد و نظرتونو كامل برام نوشتين. من خودم خيلي وقتا حالشو ندارم انقدر تايپ كنم.

يه مدت بعد از قضيه خواستگاري سعي كردم رابطه رو محدود كنم اما يه مقدار عجله كردم و شبيه حالت وقتي شد كه يكي قهر ميكنه. بعد چند روز پيله كردن كه فلاني

چرا اينقدر ناراحتي و مشكلت چيه و ... برام هديه گرفته كه نميدونم مثلا خوشحالم كنه.اومدم كار اساسي و اصولي بكنم گند زدم.

اما راه حل درستي پيشنهاد كردين و سعي ميكنم سطح روابطمو تغيير بدم.

بعد از اون قضيه سعي كردم بيشتر درگير كاراي ديگه بشم و هر شب به بهونه خريد با خواهرم يا دوستام ميرفتم بيرون. توي اين چند ماه به اندازه چند سال لباس خريدم.

واقعا ميتونه كمك كنه و راه حل خوبي هست. فقط يه مشكلي وجود داره اينه كه من ديگه دوست مجردي ندارم و همه متاهل شدند. اصلا دوست ندارم من براي بيرون

رفتن باهاشون تماس بگيرم و هميشه وقتي اونا پيشنهاد بيرون رفتن ميدن قبول ميكنم.

ورزش و اينا تقريبا كنسل هست چون اصلا تنهايي حال نميده .

بازم تشكر ميكنم كه قابل دونستين و نظرتون رو گفتين.

اميدوارم براي همه دوستان بهترين اتفاقات رقم بخوره.

درود دادا

لطفا تا وقتی رابطه قبلی را برای خودت حل نکردی وارد رابطه جدید نشو.
دادا دقیقا متوجه شرایطی که داری میشک نوشتی دوست مجردی نداری فکر کنم کم کم واقعا وقته ازدواج کردنه فقط لطفا یه انتخاب مناسب انجام بده حواست خیالی جمع باشه سرسری نگیریا معبارهایی که درای کاملا مشخص کن + اینکه سعی کن شناختت را نسبت به دخترا زیادتر بکنی.
پیشنهاد من اینه نا جایی که وقت داری تایپیک های مقالات خواستگاری +معیارهاش را بخون توی سایت هست+ تایپیک مشکلات خواستگار یو دوران نامزدی و عقد تا بهتر دخترا را بشناسی دفعه بعدی بتوانی جواب مثبت بگیری.

اینو یادت باشه همیشه شانس در خونه آدمو نمیزنه پس آماده باش و منتظر:72::104:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط khaleghezey

درود دادا

لطفا تا وقتی رابطه قبلی را برای خودت حل نکردی وارد رابطه جدید نشو.
دادا دقیقا متوجه شرایطی که داری میشک نوشتی دوست مجردی نداری فکر کنم کم کم واقعا وقته ازدواج کردنه فقط لطفا یه انتخاب مناسب انجام بده حواست خیالی جمع باشه سرسری نگیریا معبارهایی که درای کاملا مشخص کن + اینکه سعی کن شناختت را نسبت به دخترا زیادتر بکنی.
پیشنهاد من اینه نا جایی که وقت داری تایپیک های مقالات خواستگاری +معیارهاش را بخون توی سایت هست+ تایپیک مشکلات خواستگار یو دوران نامزدی و عقد تا بهتر دخترا را بشناسی دفعه بعدی بتوانی جواب مثبت بگیری.

اینو یادت باشه همیشه شانس در خونه آدمو نمیزنه پس آماده باش و منتظر:72::104:

---

سلام
ممنونم.

من 24 سالم كه بود قصد ازدواج داشتم. شرايط از نظر مالي هم خوب بود. دانشجو بودم و همه چيز آروم بود. خودم بيخود و بيجهت و به بهانه هاي بچه گانه ازدواج رو عقب انداختم.
يه مدت بعد پدرم به يه بيماري ناشناخته مبتلا شد كه شبه به ام اس بود. خيلي تلاش كرديم كه جلو بيماريشو بگيريم و براي درمان اون كاري بكنيم ولي متاسفانه بعد 4 سال ايشون فوت كردند.

ناراحتتون نكنم. بعد يه مدت كه با اين قضيه كنار اومدم مجدد تصميم به ازدواج گرفتم. خيلي مطالعه كردم . كلا آدمي هستم كه زياد فكر ميكنم و سعي ميكنم هميشه حساب شده كار كنم.
هميشه وقتي با رئيسمون تلفني صحبت ميكنم كلي ازم تعريف ميكنه و خيلي ازم راضيه. من بحث احساس و اينا كه ميشه گند ميزنم.

اينا رو گفتم بدونيد حواس جمعه ولي كاري از دستم بر نمياد.

اينم بگم چند روز پيش شنيدم همكارم داره در مورد من و اتفاقي كه شركت افتاده بود با كسي تلفني صحبت ميكرد و منو براي اون طرف به اسم كوچيك (عليرضا) صدا ميكرد.

من كه از كاراي اين دخترا سر در نميارم. والا

جناب گلپسر يك سوال ازتون داشتم.

شما هنوز هم دوست داريد با همكارتون ازدواج كنيد يا نه؟؟؟؟؟

اگر نه چرا؟؟؟؟؟