خاله قزی عزیز حرف شما صحیح ولی بنظرتون کار درستی بود من بهش میگفتم باشه سال دیگه میام خواستگاریت درصورتی که خودمم میدونستم شدنی نیست ؟
البته شاید منظورمو بد رسوندم. بهش گفتم حداکثر 5-6 سال دیگه. اونم اولش یه مقدار مخالفت کرد ولی بعدش گفت مشکلی نیست. چون وقتی کار و حقوق ثابت نداری ازدواج کردن یعنی هم خیانت به خودت هم خیانت به اون دختر.
راستش اصلا دید خوشی نسبت به این قضیه ندارم.
احساس میکنم باید این رابطه رو تموم شده بدونم چون شاید شروع مجددش مشکل ساز بشه.
با اینکه درکل حس بدی نسبت به اون دختر ندارم ولی نمیدونم چرا یه حسی بهم میگه قضیه ازدواج رو انقد ساده و پیش پا افتاده فرض نکن !
فقط نمیدونم چطوری باید تموم کنم و چطوری باید ذهنمو از این ماجرا خارج کنم.
تو همون تاپیکم گفتم این دختر با تمام خوبیش اخلاقای بد زیادیم داشت. مثلا خیلی منو با بقیه مقایسه میکرد که واقعا این مساله ازارم میداد