سلام مامان میم چقدر فر زندت دوست داری ادم افسرده هستی ناراحت نباش افسردگی درمان دارد با همسرتون حرف بزنید دعوت کنید ییش مشاوره برود اختلاف چند سال است موفق وشاد باشید
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام مامان میم چقدر فر زندت دوست داری ادم افسرده هستی ناراحت نباش افسردگی درمان دارد با همسرتون حرف بزنید دعوت کنید ییش مشاوره برود اختلاف چند سال است موفق وشاد باشید
سمیرا جان ممنون از راهنماییت والا من اصلا توی این شهر بند نمی شم . تقریبا هر دو ماه یک هفته ده روز اونجام الان هم تازه برگشتم . این یکی از خوبیهای شوهرمه که طفلک در مورد این موضوع اعتراضی نمی کنه .
رویا جون راست میگی اصلا سعی نمی کنم به اینجا عادت کنم چون وقتی توی ذهنم می گردم می بینم که همیشه فکر می کنم بالاخره یه روز ازین زندان رها میشم و همه ش تصور یک زندگی نزدیک خونواده م رو دارم .
somi جان ممنون از راهنمایی شما . من اصلا دلم نمی خواد طلاق بگیرم اما نا خودآگاه همه ش شرایط بعد از طلاق رو توی زهنم مرور می کنم .خدا رو هم که قربونش میرم و خودم رو سپردم دستش . و متاسفانه شوهرم اصلا معنی تفریح براش تعریف نشده .
مرسی از همتون خوشحالم که شما رو پیدا کردم
آقای ابراهیمی توی چند تا تاپیک خوندم که همین جمله رو نوشتید(شوخی)
اما در کل از یک مادر نباید پرسید که چقدر بچه ش رو دوست داره چون جواب مشخصه . شوهرم هم حاضر نیست پیش مشاور بره
اختلاف سنی 7 ساله . افسردگی درمان داره می دونم اما من اصلا شرایط استفاده از داروهای ضد افسردگی رو ندارم
مامان میم امیدوارم مشکل حل شود امیدوارم افسردگی خوب شود مادر نمونه مهربان هستی امیدوارم همیشه سلامت باشید
سلام مامان عزيز فكر ميكني اولين باري كه بچه تون بهت بگه مامان چه حسي پيدا مي كني؟ با چه اشتياقي منتظر اومدن شوهرت مي شي تا واسش بگي چقدر خوشحالي؟ به آينده هاي خوب خودت و بچه ي عزيزت فكر كن. يه نسخه يي هست كه اگه بتونين ازش استفاده كنين معجزه مي كنه و اون خوندن داستان و رمانه. از همين رمانهاي معمولي و سانتي مانتال شروع كنيد كتابهاي فهيمه رحيمي و... كتابهاي تخيلي هري پاتر اينها براي شروع خيلي خوبه چون كم كم شما رو به خوندن كتاب معتاد ميكنه براي بچه تون هم خيلي مؤثره وقتي ببينه مامانش اهل كتابه خودش هم رو مياره به كتاب. حتي مي تونيد مجله بگيريد روزنامه بگيريد و بخونيد جدول حل كنيد اين طوري فكرتون درگير چيزهاي بهتري ميشه. به جاي اينكه به طلاق و زندگي كنار خانواده ي مادري فكر كنيد به جواب فلان سؤال جدول يا آخر فلان رمان فكر مي كنيد. فيلمهاي خوب هم زياد ببينيد اگه خواستيد من هم كتاب هم فيلم بهتون معرفي مي كنم. فقط لطفا دور فيلمهاي هندي و مانند اونها رو خط بكشين چون با روحيه ي شما ديدن اين فيلمها فقط افسرده ترتون مي كنه. راديو گوش كردن هم خيلي بي نظيره. و همينطور بد نيست تو مسابقه هاي راديو تلويزيون شركت كنيد. اينهمه كار براي انجام دادن و تفريح هست بهتون اطمينان ميدم بعد از يه مدت كلي حالتون خوب ميشه. و ديگه اينكه الان شما كلي دوست همزبون دارين كه اگرچه از راههاي مختلف و دور ولي مي تونيد ساعتها با هم باشيد
مهراوه جان سلام . ممنون از راهنماییت من عاشق فیلم و کتاب هستم یه ذره کتاب خوندنم کمتر شده ولی فیلم رو همچنان دنبال می کنم اینها تنها سرگرمی های من هستن .
بچه ها واقعا مرسی یه مسئله دیگه ای که هست اینه که اعتماد من نسبت به شوهرم تقریبا صفر شده مرتب مترصد اینم که مچش رو بگیرم البته اون نمی فهمه ها . یکبار هم موفق شدم که مچگیری کنم ازش و دو سه تا sms ناجور توی موبایلش دیدم و بدون رو در باسی گذاشتم جلوش و اونم کلی دروغ تحویلم داد و اینا . می گفت اینا مربوط به خیلی وقت پیشه و ....
دیروز هم یه sms با اسم hasanzade توی موبایلش بود که نوشته بود " شما چرا مسائل کاری رو با مسائل دیگه قاطی می کنین ؟ واسه کار هم دیگه باهاتون تماس نگیرم؟"
من هم سریع شماره رو یادداشت کردم و بعدا که شوهرم بیرون رفت با یک شماره نا شناس(ایرانسل) با اون شماره تماس گرفتم فهمیدم که خانومه و اصلا حسن زاده هم نیست موبایل هم واسه خودشه .
حالا کار شوهر من عمرا عمرا با یک زن ارتباط نداره .
تو رو خدا بگین این یکی رو دیگه کجای دلم بذارم ؟؟
کسی نیست من رو رانمایی کنه ؟؟ باید واسه این موضوع یه تاپیک دیگه باز کنم؟؟
مامان میم سلام.
من یک پیشنهاد دوستانه دارم.شاید اگر در یک موضوع هنری یا ورزشی مورد علاقه ات بری کلاس و خودت رو مشغول اون کنی هم دوستان جدیدی پیدا می کنی و هم اینکه روحیه ات عوض میشه.حتی می تونی به خاطر نگهداری بچه کلاس انتخاب کنی که هفته ای یک جلسه بیشتر نباشه و از شوهرت بخوای برای این یک ساعت نگهداری فرزندتون کمکت کنه.ضمنا سعی کن توی خونه برای خودت تنوع ایجاد کنی حتی در کارهای کوچک روزمره.امیدوارم موفق باشی.
مطمئنید که سکوت همسرتون به این معناست که از رفتن مدام شما به شهرتون راضیه؟
مطمئنید رفتار سرد شوهرتون یه جور اعتراض به کارهای شما نیست؟
چه قدر به همسرتون و زندگیتون میرسید؟
چند بار از زندگی باهاش ابراز رضایت کردید؟
و در مقابل چند بار به خاطر وضع زندگیتون بهش غر زدید؟
چه قدر با همسرتون حرف می زنید؟
چه قدر از احساسش با خبرید؟
یک طرفه به قاضی نرید، ببینید واقعاً شما چه طور همسری هستید.
و یه سوال:
رابطه همسرتون با فرزندتون چه طور؟