-
سلام دوست گرامی ،
یک سو ال از شما دارم.
انسجام و امنیت خانواده براتون چقدر مهمه؟
تعهد به زندگی وخانواده را چگونه تعریف می کنید؟
اگر بعد از ازدواج متوجه شوید همسرتان به شما متعهد نبوده عکس العمل شما چگونه خواهد بود؟
مساله مهم اینه که ببینید معیار هاتوناف برای ازدواج چیه؟ هر دوتون. واینکه آیا با هم ساز گاره؟
اختلاف سن شاید الان به چشم نیاد اما 10 ساله دیگه شما یک خانم 41 ساله هستید که پا به میانسالی دارید می ذارید و آقا یک جوان 37 ساله . آیا می تونید همه نیاز های ایشون رو برآورده کنید؟
البته این در صورتیه که افق دیدتون نسبت به زندگی مشترک طولانی باشه.
واینکه آیا فکر نمی کنید همین آگاهی نسبت به روابط های گذشته ای که نسبت به یکدیگر دارید مشکل زا باشه؟ دیدگاه هر دوتون به این مورد چگونه هست؟
-
سلام
نوشته هاتو خوندم ولی ارتباط موضوعهارو باهم پیدا نکردم
ولی به عنوان همون نفر سوم میگم اصلا نشونه ی خوبی نیست که شما و دوست پسرت هر وقت رابطه هاتون تموم میشد میرفتید سراغ همدیگه،ریکاوری میشدید بعد دوست دختر دوست پسر جدید پیدا میکردید بعد دوباره تموم میکردید برمیگشتید پله ی اول،این نه نشونه ی علاقه است نه نشونه مکمل بودن همدیگه چون بعد از ازدواج هم این مسئله کماکان ادامه خواهد داشت،به این دلیل که حکما نقش کمکی همدیگه رو به عهده دارید،نه چیز دیگه،شاید تا آخر عمرتون هم کنار هم با این روند ادامه بدید،رابطه ای وقتی تموم میشه دیگه نباید نقطه ی امیدی داشته باشه که طرف اگه رابطه ی جدیدش به شکست خورد باز برگرده به همون قبلی.
آمار طلاق ارتباط مستقیم داره به اینکه آدم از زندگیش چی میخواد ربطی هم به کشور نداره،درست مثل شما که نمیدونی جز معیارها و ملاکهات سن طرف مقابلت هست یا نه،تدبیر داشتن توی زندگی نشونه بزرگ بودن یک فرد هستش به نظر من بهتره جوانب رو بسنجی تا آدمهای مختلف.
-
دليلى كه دير جواب ميدم اينكه من نمى دونستم روزى بيشتر از ٣ مسيج نميشه اينجا گذاشت.
Khaleghezey عزيز،
من هم قصد بحث با شما ندارم و سؤالم هم در مورد داشتن يا نداشتن رابطه قبل از ازدواج نبود. من همه سؤالاتونو جواب دادم. فقط اينكه گفته بودم من baby face هستم منظورم اين بود كه از لحاظ ظاهر به هم مى خوريم.
Amin عزيز،
ممنون، راستش در صداقتش و احساسش به خودم اصلا شكى ندارم. نگرانيم اول بخاطر اختلاف سنيمونه و همون موقع هم به همون دليل تموم كردم. اينكه مى ترسيدم اين قضيه مشكل پيش بياره در اينده. الانم دليلى كه دوباره به اين رابطه فكر مى كنم اينكه من اين اولين تجربه من بود و خوبيهايى كه در رابطه بود فكر مى كردم كه همه دارن. ولى با دو نفر بعدى كه اشنا شدم فهميدم كه چقدر ادما ميتونن با هم متفاوت باشن.
- - - Updated - - -
بينهايت عزيز،
مرسى از سوالاى خيلى به جا و خوبتون. راستش من بر أساس جواب همين سوالهاست كه دوباره به اين رابطه فكر مى كنم. ما هر دو خيلى زياد به خانواده اهميت ميديم و هر دو دنبال يه زندگى مشترك اروم هستيم. هميشه درباره اين چيزها بأهم حرف زديم و هميشه به هم اطمينان كامل داشتيم حتى الآن كه تو ٢ كشور مختلف زندگى مى كنيم.
خيلى از لحاظ معيارهاى زندگى و هدفهامون به هم شبيه هستيم. اينكه از روابط هم خبر داريم دقيقا علت نگرانيه منه. البته من از اينكه أون با كسى بوده أصلا ناراحت نيستم و فكر مى كنم تا وقتى أدما به هم خيانت نكنن زندگيشون به خودشون مربوطه. ايشون هم همينو ميگه ولى خوب اين نگرانى من هست براى اينده.
كلا ما هر دو ادماى خيلى متعهدى هستيم تو رابطه و هر دو اينو مى دونيم.
-
اینکه بعد از ۷ سال و بعد از داشتن روابط دیگه هنوز اون آقا شما رو میخواد، به نظرم از رو احساساتش نیست...
ولی گاهی اوقات آدم میره تو رابطه های نادرست و وقتی میبینه با اون آدما جور نمیش، فکر میکنه پس همون قبلی بهتر بود... امیدوارم مال شما اینجوری نبوده باشه
ولی کلا من خودم هم با این قضیه از نظر روانی مشکل دارم، دوست ندارم بزرگ تر از طرفم باشم.. با توجه به اینکه میگین این آقا هم از نظر قیافه و هم رفتار بزرگ تر از سنشه، نباید مشکل خاصی باشه. همش برمیگرده به اینکه هردوتون چقدر با این موضوع کنار اومده باشین
-
با توجه به اینکه هر دوتون سنتون کم نیست زیاد و در کشور دیگه ای زندگی کردین و ظاهرا با ادمای دیگه ای هم علاوه بر خودتون زندگی مشترک داشتین میشه گفت که خودتون از همه بهتر می تونین تصمیم بگیرین و با تجربه ترین.
مگه اینکه مشاور متخصص مشورت بگیرین که با شرایط کشورتون اشنا باشه. شما در قیاس با من که تقریبا هم سن هستیم در واقع میشه گفت 3 بار زندگی مشترک و ازدواج غیر رسمی کردین. به اندازه ی سه تا زندگی مشترک به علاوه ی برگشتن هایی که بین اونها بوده به هم تجربه اتون از من که هیچ وقت زندگی مشترکی نداشتم یا بیشتر دوستان اینجا که یکی داشتن یا دارن بیشتره. خودتون تصمیم بهتری می گیرین. یا مشورت از مشاوری بخواین که هم به شرایط کشورتون اشنا باشه هم روحیات شما که دو ملیتی حساب میاین.
4 سال اختلاف سنی به نظر من نمی تونه لزوما مشکل ساز باشه. اگه فقط همین مشکل باشه و در بقیه موارد تفاهم داشته باشین.
اسمان ابی به نکته ی خوبی اشاره کرد. اینکه هر بار با ادمای دیگه ای بودین و بعد هم برمی گشتین به هم رو فکر کنین ببینین می خواین جز رویه ی زندگیتون قرار بدین در اینده یا نه. ممکنه این کار که نوعی تنوع طلبی هست تکرار بشه. و ممکن هم هست این براتون خوشایند و قابل قبول باشه و قبول کنین. به هر حال به این چیزا هم نیازه قبلش توجه کنین.
موفق باشید.