نوشته اصلی توسط hasi1
سلام به همه ی دوستای عزیزم.
اومدم اینجا منم تجربیاتم رو بنویسم تا کسی مثل من به مرز جنون نره و دچار اشتباه من نشه.اینایی که میگم حاصل تجربیات منه.
من یه آدمه فوق العاده صادق با دیگران هستم.وخیلی حساس.کار به اعتقاد و دین و اینجور حرفا ندارم ولی هیچ وقت دنبال دوست پسر نبودم و تا حالا هم نداشتم..چون نمیتونم یکی روکه دوست دارمرو برای یهمدتکوتاه داشته باشمش و میدونم که یه روزی خواهد رفت.برای من هم مثل هزار تا دختر دیگه موقعیتی به همون صورت که دوستان اشاره کردند باید بین دو نفر باشه پیش اومد و بعد 1 سال طرف مقابلم به من ابراز علاقه کرد.من واقعا طرفم رو دوست داشتم ولی وقتی اون هم شدت علاقه ی من رو فهمید دیگه مثل قبل نشد.شاید حرفای دوستمون wintersun77 براتون قابل درک نباشه ولی میتونم بگم در مورد خیلی از افراد صدق میکنه.من افراد زیادی میان پیشم با من صحبت میکنن و مشکلاتشون (و حتی یکیشون میخواست واست بشمبرای خواستگاری براش) رو میگن.بیشترشون اینطورین.من الان دو سال از این اتفاق برام میگذره .خیلی برخوردها بینمون شد.خیلی حرفا.فکر میکرده با پسرها هم مثه دوستای خودت باید صادق باشی.ولی اینطوری نیس.باید حستو و علاقه ات رو با رفتارت با کارات نشون بدی.شاید اگه من این حرفا رو از قبل میدونستم اینقدر اذیت نمیشدم.
یه چیز دیگه هم که خیلی اهمیت داره واسه ما دختر ها اینه که وقتی از یه موضوع ناراحتیم دوست داریم با کسی که دوسش داریم حرف بزنیم و اونم بشنوه و حتی سرزنش هم نکنه ولی خیلی از پسرامون اینو نمیدونن و وقتی داری میترکی از ناراحتی اصلا متوجه حالت نمیشن.وهمش میخوان بپرن وسط حرفت و بگن اصلا این موضوع مهم نیس .بیخیال( ابن قسمت رو واسه اقایون نوشتم )
دوست عزیزم خانم n_z_aram متاسفانه یا خوشبختانه چیزی که الان 90% رابطه ها رو پوشش مده حرفای دوستمون wintersun هستش.
منم دوست ندارم قبول داشته باشم.چون منم یه عاشقم که هیچ وقت نتونستم برم جلو خواستگاری کنم به خاطر هزار تا مسئله که یکیش عرفه.البته از یکی شنیدم که این مسئله به دینمون ربط پیدا میکنه و اینکه دختر اینقدر حساس و شکننده اس که اگه از یه آقا نه بشنوه به هم میریزه بدجور ولی آقایون در این مورد بهتر عمل میکنند.
من این موضوع بد جور روم اثر گذاشت جوری که مجبور شدم برم دکترو یه مدتی دارو مصرف کنم.الان شاید راحت دارم اینا رو میگم ولی دو سال کار من شده بود گریه چون نمیتونستم قبول کنم طرف مقابل من یه روزی منو خیلی دوست داشت و به دلیلی که هیچ وقت نفهمیدم منو پس زد.لهم کرد.
نتیجه آخر اینکه خیلی واسه ازدواج حواستون رو جمع کنید.خیلی حساب شده جلو برید.