نمایش نسخه قابل چاپ
سلام titititititi به خاطر اسپم که اینجا می ذارم منو ببخش
چون چاره دیگری ندارم این کار را میکنم و وقتی جواب گرفتم میام و ویرایش می کنم
می خوام حق اشتراک پرداخت کنم که از طریق رمز دوم کارت نتونستم (یا اینکه من بلد نیستم)
به مدیر هم خیلی وقت پیش پیام دادم جواب ندادند
چی کار باید بکنم ؟
برم بانک دلخواهم و از اونجا حق اشتراک پرداخت کنم بعد بیام با نام کاربری خودم شماره فیش پرداختی و مبلغ را بنویسم؟
دقیقا باید چی کار کنم؟من هیچوقت کارهای بانکی انجام ندادم لطفا منو راهنمایی کنید
درود بانونقل قول:
نوشته اصلی توسط نازنین2010
من خودم از طریق کارت به کارت ریختم اینجوری بنظرم بهتره میتونید فیش هم پر کنید ولی کارت به کارت هم امکانش هست بعد شماره پیگیری داره و کاربری را وارد کنید سریع رسیدگی میشه
http://www.hamdardi.net/payments.php
- - - Updated - - -
مادر منم توی تصادف مرد اول گفتن فقط لگنش شکسته بعد زد به قلبش و جالبه توی شهرمون بهترین بیمارستان بردیمش و دکترشم خوب بود ولی اتاق icu نداشتن شب زنگ زدن بریم بیمارستان ما هم رفتیم دیدم آبجی بزرگم روی تخت نشسته داره گریه میکنه و منو دید بدتر شد منم نشستم روی تخت و مثل بچه کوچوکا گریه میکردم و پام رو میزدم به زمین هنوز یادمه آبجی سومیم تهران بودش چجوری گریه میکرد و باور نداشت مادرمون فوت کرده اینا چیزایی نیست که از یاد آدم بره.میگن آدما وقتی میخوان بمیرن مریض میشن و اینجوری گناهاشون بخشیده میشه نمیدونم چه حکمتیه توی کارای اوستا کریم ولی حداقلش میدونی خیلی درد بزرگیه یه عزیزی از دست بدی ولی خوبیش اینه حداقل این فرصت رو داشتیم یه دل سیر نیگاشون کنیم ولی بجاش داداش دومیم توی تصادف مرد سوار ماشین لعنتی پراید که هیچی بدنه نداره هم خودش مرد هم برادر خانومش اونم چند روز توی تخت توی خونمون افتاده بود 20 روز زنده بود بعدش مرد آخرین نگاهش رو داداشم میگه وقتی میرفت توی اتاق خودشم میدونست دیگه برنمیگرده ولی بازم خوبیش اینه فرصت داشتیم نیگاشون کنیم.
یه مرد 37 38ساله با 100 کیلو وزن افتاده بود توی تخت هیچ کار یهم نمیتونست کنه بخدا نمیتونستم داداشمو اینجوری ببینم فقط یکبار رفتم دیدمش خیلی سخته دادشا یکه تا دیروز میخندید رو اینجوری روی تخت ببینی افتاده :54::54:
زندگی همینه بانو ولی بجاش الان یه همسر خوب دارم که خیلی مهربونه و دوسش دارم و یه دختر خوشگل 10 ماهه دارم که هم شیکمو هستش هم شیطون و بازیگوش همشم باید ببرمش بیرون دورش بدم تا سفره هم میندازم سریع میپره وسط سفره :58::311:
مواظب نی نی خوشگلت باش.یه پیشنهاد بهتون میدم اگه دختره ببین چه اسمی بابات دوست داشت اونو روش بزار مثلا داداشم پسر داره اسم داداش دومیم که فوت کرد رو روی پسرش گذاشت.
داغ عزیز خیلی سخته فقط زمان و نعمت فراموشیه که میتونه این داغ رو کمترش کنه :72:
سلام عزیزم همدردی من رو بپدیر شرایط بارداری و مرگ عزیزترین کسان ادم سخترین حالتی که میشه گفت...
فقط به خودت فشار نیار تو داری مادر میشی مادر یه انسانی که قرار سالها سالم زندگی کنه پس یادت باشه از وقتی آدم مادر میشه فداکار میشه به خاطر فرزندت فداکار باش سعی کن روحیت رو حفط کنی تا اون کوپولو به دنیا بیاد و بتونه با شادی ورودش به دنیا غم از دست دادن پدرتون رو برای افراد کم کنه به خصوص برای مادرتون
از همتون ممن.نم برای همدردیتون دوستون دارم.اقای khaleghezy خدا زن و بچت رو برات نگه داره و مادر و برادرت رو بیامرزه.خیلی سخته خیلییییییییییییی خدا خودش صبر بده به همه خیلی ناراحت شدم براتون.نمیدونم حکمت خدا چیه خودش فقط میدونه.میخواستم اسمی که بابام دوس داشت بزارم ولی نینیم پسره میخوام اول اسم بابامو روش بزارم(محمد)من بابامو خیلی دوس داشتم نمیدونم تا وقتی بود فهمید یا نه البته وضع مالی خوبی نداشتم که براش کادو بگیرم و الان میگم کاش میتونستم بگیرم کاش بیشتر میبوسیدمش و هزار تا ای کاش دیگه که داره دیوونم میکنه.نگران مادرم هستم دوس ندارم حتی یک دقیقه تنها بمونه نمیدونم چه کار کنم خدا خودش کمک کنه خودش.بچه ها ممنون میشم بیاید دلداریم بدین میام میخونم ولی نمیدونم چرا نمیذاره بیشتر از سه تا پست بزارم سایت.پس نمیتونم جواب بدم.برامون دعا کنین خدا صبر بده مخصوصا به مادرم
سلام چرا دیگه کسی به تاپیک من سر نمیزنه؟خیلی دلم گرفته همش حسادت بابای دیگرانو میخورم ای خدا خودت بهمون کمک کن نمیدونم چی کنم اصلا.بابای عزیزم عشق من دلتنگتم خیی دلتنگتم تو برام همه چی بودی همه چیز بی تو چی کنم؟کاش ادمبزاد دکمه داشت هر وقت میخواس خاموش میشد.بابا دلتنگتم دلتنگ دارم دیوونه میشم خیلی تو رو دوس داشتم خیلیییییییییییییییییییییی ییییییییییییییییییییییییی یییییی
هیچ کس اینجا غم از دس دادن عزیزو نفهمیدن جز اونایی که کامنت گذاشتن نمیدونم خدا خودش رحم کنه به ماها صبر بده بابای عزیزم رفت عزیزترینم رفت خدایا خودت رحمت بیا خودت
بانو titititititi
همه دوستان مشاوران و کاربرای عزیز سایت با شما همدرد هستند در فراغ پدر گرامیتون.ولی چون محدودیت داره نمیتونن خیلی ابراز همدردی کنن باشما.
چرا نمیرید سر خاک پدرتون.فکر کنم اینجوری باهاش حرف بزنید آروم بشید ولی خواهشا حواستون به نی نی خوشگلتونم باشه :72:
نقل قول:
سلام چرا دیگه کسی به تاپیک من سر نمیزنه؟خیلی دلم گرفته همش حسادت بابای دیگرانو میخورم ای خدا خودت بهمون کمک کن نمیدونم چی کنم اصلا.بابای عزیزم عشق من دلتنگتم خیی دلتنگتم تو برام همه چی بودی همه چیز بی تو چی کنم؟کاش ادمبزاد دکمه داشت هر وقت میخواس خاموش میشد.بابا دلتنگتم دلتنگ دارم دیوونه میشم خیلی تو رو دوس داشتم خیلیییییییییییییییییییییی ییییییییییییییییییییییییی یییییی
نقل قول:
هیچ کس اینجا غم از دس دادن عزیزو نفهمیدن جز اونایی که کامنت گذاشتن نمیدونم خدا خودش رحم کنه به ماها صبر بده بابای عزیزم رفت عزیزترینم رفت خدایا خودت رحمت بیا خودت
سلام دوست من .
اين حرف ها رو نزن خدا قهرش ميگيره يعني چي حسادت باباي ديگران ؟؟؟
شما خدا رو شكر تا الان پدرتون رو داشتيد پدرتون در بهترين روز زندگيتون(عقد )حضور داشتند .خيلي ها هستند كمتر از شما از نعمت پدر برخوردار بودند.بچه هايي بودند كه در زمان بارداري مادر پدرشون رو از دست دادند.هيچ كار خدا بي حكمت نيست.
شك نكن.
براي آمرزش پدرت و تسكين آرامش روحت در اين دو تايپيك همراه ما باش تا كمي آروم بشي.
http://www.hamdardi.net/thread-32764.html
http://www.hamdardi.net/thread-32528.html
هيچ چيز براي اموات بهتر از خيرات نيست خيرات هم اين نيست كه شب جمعه يك خوراكي رو تقسيم كني هر كار نيك شما در پرونده اعمال پدرت ثبت ميشه پس اگر پدرت رو خيلي دوست داشتي گه گاه به نيابت ازش گره از كار يكي باز كن هر موقع دلتنگش شدي براش صدقه بده هر وقت پدري رو ديدي از خدا تشكر كن كه نعمت داشتن پدر رو تا جووني داشتي و همون لحظه براي عمر با عزت پدرهاي ديگه دعا كن.
دلت رو دريايي كن .
سلام ،خیلی متاسفم اما بدون تنها نیستی همسرت ،بچه ای که قراره بدنیا بیاد ،مادرت و بقیه اعضا خانواده ات هر کدوم سهمی توی زندگی ات دارن و بهتره قدر داشته هات رو بدونی و به حکمت خدا شک نکن ،چرا به این فکر نمی کنی که اگه پدرت مریضی اش طول میکشید و اذیت میشد و هر روز با درد بیدار میشد و این براش سخت تر بود من خودم برادرم 21 سالش بود تو تصادف فوت کرد تازه دانشگاه قبول شده بود مادرم بعد از اون کمرش خم شد اما چاره ای نبود خدا خودش صبر این غم رو بهش داد و ما تنها نگذاشتیمش عزیزم به مادرت فکر کن که همسرش رو از دست داده سعی کن تنهاش نزاری و ارومش کنی حداقل بفهمه بچه هاش چقدر بزرگ شدن و دلگرم بشه،اعضای همدردی هم شما رو تنها نخواهند گذاشت:72:
نه حسودی نمیکنم که بابای کسی بمیره خدای نکرده میگم کاشکی من بابا داشتم یه دختر بدون باباش دیگه پناهی نداره به خدا.الان بابای من کجاس؟کسی میدونه؟عالم برزخ چه شکلیه البته بگما بابای من دبیر اموزش پرورش بود مطمینم بهشته خیلی خوب بود دورش بگردم.فقط میخوام بدونم عالم برزخ چه طوریه؟ایمانم بعضی اوقاتمتزلزل میشه میگم واقعا مرگ شاید اخر کاره ادم دیگه تموم میشه.نمیدونم چی کنم گرچه باید دنیای دیگه ای باشه طبق اموخته های دینیمون ولی نمیدونم این فکرا چیه میزنه به سرم