دو دلی دختر خانم در دادن جواب مثبت - فوری فوری

سلام

شما ممکنه از هر 10 دختری که میبینید از 3تاشون متنفر باشید و حس بدی بهشون داشته باشید و به 6 تای اونها هیچ حسی نداشته باشید و فقط درقبال یکی از اونها تمایل به ازدواج داشته باشید
پس فقط به خواستگاری همون دختری میرید که بهش حس و علاقه دارید
این حرف رو قبول دارید؟

ما حتما که نباید نسبت به دختر احساس بد و تنفر نداشته باشیم تا به خواستگاریش بریم بلکه باید بهش علاقه و کشش داشته باشیم

من اگه جای شما بودم جلسات شناخت رو بیشتر میکردم و مدت آشنایی رو افزایش میدادم و فرصت زیادی به دختر میدادم و تا اون دختر بهم نمیگفت که اون هم بهم علاقه منده و علاقه به این ازدواج داره (بدون وساطتت خانواده و اطرافیانش) هیچوقت ازدواج نمیکردم

سلام اقای پیکان 20

منم این تجربه رو فراوان داشتم .
چیزی که از طرفم اینجور مواقع انتظار داشتم این بود که بدون اینکه بهم وابسته بشه بهم فرصت بده باهاش باشم تا بفهمم که میتونم بهش به عنوان همسر نگاه کنم یا نه؟!
شما خیلی اصرار نکنید فقط کمک کنید برا اشنایی بیشتر ولی احساساتی و وابسته نشید چون ممکنه جواب خانم منفی باشه .

من چند وقت پیش از اقای مدیر نوشته ای دیدم که منو تو راهم ثابت تر کرد :این جمله بود:
طرفتون رو خوب بررسی کنید و اگه کاملا مناسب بود ولی طی زمانی دلتون قبول نکرد خودتون رو مجبور به ازدواج نکنید.
(البته محتواش یادم بود نه عین جمله)

شما که خیلی اصرار دارین اون عقلانی منو قبول داره واینو کافی میدونید دوست عزیز این کافی نیست ولی برای شروع خوبه فک میکنم اگه قرار بود احساسای ایجاد بشه حداقل یه تمایل کوچیک تو این دو ماه ایجاد میشد... عقل برا شروع خوبه ولی باید میل قلبی هم باشه چون ازدواج فقط حساب و کتاب نیست مسایل قلبی هم غلبه دارن بر تصمیم .

اجازه بدین تا با خودش به نتیجه برسه و شما هم نگران نباشید چون حق داره هم جوابش مثبت باشه و یا منفی.
مسایل عقلانی پایه و ریشه ازدواج هست ولی عشق و حس قلبی باعث گل و برگ دادنش میشه .

خوشبخت باشی

البته این موضوع تا حد زیادی مربوط به سن دختر خانم هم هست. یه دختر 20 ساله دوست داره هیجان عشق رو تجربه کنه، دوست داره با هر بار دیدن طرفش یا حتی شنیدن صداش قلبش به تپش بیوفته، ذوق کنه، بیقرار بشه، بی اختیار بخنده و گریه کنه... همه دخترها دوست دارن که این لحظات رو تجربه کنن!

ضمنا از طرفی شاید هم فکر میکنه که با توجه به سنش هنوز میتونه موقعیت ها و خواستگارهای دیگه ای رو هم داشته باشه.
الان اینجوری ایشون احساس میکنه داره یه کار خیلی عادی رو انجام میده و چون شما براش هیجان و جذابیت کافی رو ندارید دلسرد هست.( البته نه اینکه ایرادی داشته باشید، ولی خب یکی به دل آدم میشینه یکی هم نمیشینه و نمیشه کاریش کرد)

باید کشش اولیه در هر دو طرف وجو داشته باشه. بعد از عقد معجزه نمیشه. قبول دارم که مهر و محبت بعد از عقد بیشتر میشه ولی اگر همون تمایل و کشش اولیه وجود نداشته باشه امکان نداره بعدا هم به وجود بیاد.

به نظر من ایشون رو تحت فشار نذارید و سعی کنید ماجرا رو تموم شده بدونید.

سلام پیکان عزیز، اتفاقا من نظرم کاملا کارشناسیه. این از عواقب خواستگاری سنتیه که باید همه مسئولیت شروع زندگی رو پسر به عهده بگیره اعم از کار و خونه و ماشینو ... و دختر خانم کاملا سنگدلانه(شما بخونید عقلانی)!!!!! شما رو بررسی میکنه. شما اگه با ایشون دوست میشدی رابطه عاطفی برقرار میکردی الان اون آویزونت بود البته متاسفانه!! انگار دخترای ایرانی دوست دارن این مشکلاتو!!!!

این دختر خانم خیلی خودشو دوست داره که عقلانی شما رو قبول کرده چرا؟ چون میترسه شما رو از دست بده بهتر گیرش نیاد. راهکار اینه که شما برای بار آخر قاطعانه خواستگاری میکنید و یه فرصت بهش میدی تا بهت جواب بده. اگه مثبت بود که مبارکه اما مواظب باش عاشق موقعیتت نشده باشه چون دخترا سرشار از عشق و احساسن(شما یه چیز دیگه برداشت کن)!!!!!!! اگه هم منفی بود کمتر از 24 ساعت میری خواستگاری نفر دوم. نیا بگو میخوامشو اینا، بکش کنار خودش میفهمه چی رو داره از دست میده.

واقعا مشکل از شما نیست اما ایشون خیالش راحته که شما دوسش داری احساسش نمیاد وقتی از دستت بده حساب کار دستش میاد. البته اینم بگم اکثر مواقع برای ایجاد حس مثبت در دختر خانم یا باید دزد و معتادی چیزی باشی یا بیل کیتسی رونالدویی چیزی!!!!!!!! بعدش خودبخود اون احساسه تو وجودشون بوجود میاد.

چند روزی نبینش و باهاش تماس نگیر، ببین دلش برات تنگ می شه؟

شاید اینطوری بتونه حس خودش را ارزیابی کنه.

کاملا با نظر شیدا موافقم
بهش بگو همه چیز تمومه و چند روزی نرو سراغش
ببین چطور میشه
این طور که شما داری اینجا اصرار می کنی ، احساس می کنم که به اون هم خیلی اصرار کردی
در واقع اجازه ندادی احساسش رو ارزیابی کنه
در نهایت من هم این مشکل رو داشتم
خواستگاری که از هر لحاط مناسب بود ، اما در نهایت به دلم ننشست که ننشست
تازه من سنم هم کم نبود که خیلی امیدوار باشم به ازدواج
اما ریسک کردم و جواب رد دادم
ازش بدم نمی اومد ، اما با بودنش هیچ حسی تو دلم زنده نمیشد ، هیچ ذوقی نداشتم
منم همیشه بهش می گفتم ، تو هیچ ایرادی نداری ، مشکل دل منه
و واقعا هم همین طور بود
دل من به شدت برای وارد شدن به این زندگی مقاومت کرد
و در نهایت هم موفق شد ....

چند روزی تنهاش بذار. همین ...

یه چیزم یادم رفت بگم، حالت ملتمسانه بهش چیزی نگو، یه کم قاطع و محکم باش. غرور داشته باش. نذار احساس کنه بهش نیاز داری.

sadafdarya عزیز اون صحبت رو خودم از حاج آقای دهنوی شنیدم.اگه دقت کرده باشید اولش هم نوشتم کارشناسا میگن.

حاج آقا دهنوی که از دل مردم خبر نداره !!!
تو همین تالار بگرد و ببین آدمایی رو که اولش طرفشون به دلشون ننشسته
الان هم اومدن و میگن پشیمونیم ، نمی خوایم ، به دلمون ننشسته
روز و هفته ای نیست که من یه تاپیک درباره این موضوع نبینم ....

به دل نشستن واقعا مهمه

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط mehrdad_m

البته این موضوع تا حد زیادی مربوط به سن دختر خانم هم هست. یه دختر 20 ساله دوست داره هیجان عشق رو تجربه کنه، دوست داره با هر بار دیدن طرفش یا حتی شنیدن صداش قلبش به تپش بیوفته، ذوق کنه، بیقرار بشه، بی اختیار بخنده و گریه کنه... همه دخترها دوست دارن که این لحظات رو تجربه کنن!

ضمنا از طرفی شاید هم فکر میکنه که با توجه به سنش هنوز میتونه موقعیت ها و خواستگارهای دیگه ای رو هم داشته باشه.
الان اینجوری ایشون احساس میکنه داره یه کار خیلی عادی رو انجام میده و چون شما براش هیجان و جذابیت کافی رو ندارید دلسرد هست.( البته نه اینکه ایرادی داشته باشید، ولی خب یکی به دل آدم میشینه یکی هم نمیشینه و نمیشه کاریش کرد)

باید کشش اولیه در هر دو طرف وجو داشته باشه. بعد از عقد معجزه نمیشه. قبول دارم که مهر و محبت بعد از عقد بیشتر میشه ولی اگر همون تمایل و کشش اولیه وجود نداشته باشه امکان نداره بعدا هم به وجود بیاد.

به نظر من ایشون رو تحت فشار نذارید و سعی کنید ماجرا رو تموم شده بدونید.

---

ممنونم ازتون
یه مقدار هم همینطور ، فکر میکنه چون سنش کمه و هم این که شغلش دبیره فرصت های زیادی رو در پیش رو داره . شاید پسرهای بهتری براش پیدا بشن . ولی نمی دونم بهتر از چه لحاظ !!!!!!!!

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط mehrdad_m

البته این موضوع تا حد زیادی مربوط به سن دختر خانم هم هست. یه دختر 20 ساله دوست داره هیجان عشق رو تجربه کنه، دوست داره با هر بار دیدن طرفش یا حتی شنیدن صداش قلبش به تپش بیوفته، ذوق کنه، بیقرار بشه، بی اختیار بخنده و گریه کنه... همه دخترها دوست دارن که این لحظات رو تجربه کنن!

ضمنا از طرفی شاید هم فکر میکنه که با توجه به سنش هنوز میتونه موقعیت ها و خواستگارهای دیگه ای رو هم داشته باشه.
الان اینجوری ایشون احساس میکنه داره یه کار خیلی عادی رو انجام میده و چون شما براش هیجان و جذابیت کافی رو ندارید دلسرد هست.( البته نه اینکه ایرادی داشته باشید، ولی خب یکی به دل آدم میشینه یکی هم نمیشینه و نمیشه کاریش کرد)

باید کشش اولیه در هر دو طرف وجو داشته باشه. بعد از عقد معجزه نمیشه. قبول دارم که مهر و محبت بعد از عقد بیشتر میشه ولی اگر همون تمایل و کشش اولیه وجود نداشته باشه امکان نداره بعدا هم به وجود بیاد.

به نظر من ایشون رو تحت فشار نذارید و سعی کنید ماجرا رو تموم شده بدونید.

---

ممنونم ازتون
یه مقدار هم همینطور ، فکر میکنه چون سنش کمه و هم این که شغلش دبیره فرصت های زیادی رو در پیش رو داره . شاید پسرهای بهتری براش پیدا بشن . ولی نمی دونم بهتر از چه لحاظ !!!!!!!!

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط mehrdad_m

البته این موضوع تا حد زیادی مربوط به سن دختر خانم هم هست. یه دختر 20 ساله دوست داره هیجان عشق رو تجربه کنه، دوست داره با هر بار دیدن طرفش یا حتی شنیدن صداش قلبش به تپش بیوفته، ذوق کنه، بیقرار بشه، بی اختیار بخنده و گریه کنه... همه دخترها دوست دارن که این لحظات رو تجربه کنن!

ضمنا از طرفی شاید هم فکر میکنه که با توجه به سنش هنوز میتونه موقعیت ها و خواستگارهای دیگه ای رو هم داشته باشه.
الان اینجوری ایشون احساس میکنه داره یه کار خیلی عادی رو انجام میده و چون شما براش هیجان و جذابیت کافی رو ندارید دلسرد هست.( البته نه اینکه ایرادی داشته باشید، ولی خب یکی به دل آدم میشینه یکی هم نمیشینه و نمیشه کاریش کرد)

باید کشش اولیه در هر دو طرف وجو داشته باشه. بعد از عقد معجزه نمیشه. قبول دارم که مهر و محبت بعد از عقد بیشتر میشه ولی اگر همون تمایل و کشش اولیه وجود نداشته باشه امکان نداره بعدا هم به وجود بیاد.

به نظر من ایشون رو تحت فشار نذارید و سعی کنید ماجرا رو تموم شده بدونید.

---

ممنونم ازتون
یه مقدار هم همینطور ، فکر میکنه چون سنش کمه و هم این که شغلش دبیره فرصت های زیادی رو در پیش رو داره . شاید پسرهای بهتری براش پیدا بشن . ولی نمی دونم بهتر از چه لحاظ !!!!!!!!

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط capitan

سلام پیکان عزیز، اتفاقا من نظرم کاملا کارشناسیه. این از عواقب خواستگاری سنتیه که باید همه مسئولیت شروع زندگی رو پسر به عهده بگیره اعم از کار و خونه و ماشینو ... و دختر خانم کاملا سنگدلانه(شما بخونید عقلانی)!!!!! شما رو بررسی میکنه. شما اگه با ایشون دوست میشدی رابطه عاطفی برقرار میکردی الان اون آویزونت بود البته متاسفانه!! انگار دخترای ایرانی دوست دارن این مشکلاتو!!!!

این دختر خانم خیلی خودشو دوست داره که عقلانی شما رو قبول کرده چرا؟ چون میترسه شما رو از دست بده بهتر گیرش نیاد. راهکار اینه که شما برای بار آخر قاطعانه خواستگاری میکنید و یه فرصت بهش میدی تا بهت جواب بده. اگه مثبت بود که مبارکه اما مواظب باش عاشق موقعیتت نشده باشه چون دخترا سرشار از عشق و احساسن(شما یه چیز دیگه برداشت کن)!!!!!!! اگه هم منفی بود کمتر از 24 ساعت میری خواستگاری نفر دوم. نیا بگو میخوامشو اینا، بکش کنار خودش میفهمه چی رو داره از دست میده.

واقعا مشکل از شما نیست اما ایشون خیالش راحته که شما دوسش داری احساسش نمیاد وقتی از دستت بده حساب کار دستش میاد. البته اینم بگم اکثر مواقع برای ایجاد حس مثبت در دختر خانم یا باید دزد و معتادی چیزی باشی یا بیل کیتسی رونالدویی چیزی!!!!!!!! بعدش خودبخود اون احساسه تو وجودشون بوجود میاد.

---

کامل قبول دارم حرفتونو . اگه ما باهم دوست بودیم اون تا الان 100 بار جواب مثبت داده بود . ولی چون به قول شما از روش سنتی رفتیم جلو ، یه مقدار ناز داره

نظرتونو قبول دارم . ممنون

- - - Updated - - -

حالا دوستان به نظر شما چی کار باید بکنم ؟؟؟؟ میشه راهنمایی کنید
بهش فرصت بیشتر بدم ؟؟؟؟ چی کار کنم
مرسی