-
سلام دوست عزیز
می دونم اشتباه کردم اشتباهی که خودم باید تاوانش رو بدم
م ی خوام نظرات دوستان رو بدونم و واسه جدایی یک دل بشم
همه خانواده پشتیبان منن و می گن مهریه ات رو ببخش و خودم هم نظرم همینه احتیاجی به مال و اموالشون ندارم
فقط حسرت اشتباهاتم رو می خورم
خیانت
دروغ
بی اعتنایی
کتک
قهر های مدام و پی در پی
سلطه گری و اجبار من به کاری که باهاش موافق نیستم اینکه منو ببره تو روستا ساکن کنه
مسافرت های تکی و یک هفته ای و با همه اصرار من ، هیچ مسافرت دو نفره ای رو ترتیب نداد
سر هر موضوعی اشک منو در میاورد و گریه من براش لذت بخش
فکر کنم این ه ا دلایل خوبی باشه
-
اون چیزی که از صحبتاتون توی تاپیکای قبل و همین تاپیک بدست میاد اینه که شما معیار اصلیت فقط پول بوده(خودتم اشاره کردی که مادی هستی)***اگه نبود که چش بسته خودتو بدبخت نمیکردی***شما یه جا گفتی مذهبی هستی بعد میری سکس میکنی باهاش یه جا نمیخای نامحرم موقع خواب بدنتو ببینه بعد از اون ور میگی اشکال نداره سالی دو سه بار مشروب بخوره***شوهرتون هم که دیگه روی واژه مــــــــرد رو سفید کردن***واقعا فک میکنی اگه طلاق نگیری به بچه های ایندت ظلم نکردی که ناخواسته اومدن زیر دست همچین پدر و مادری؟؟؟***به نظر من که اصلا ادامه این زندگی به صلاح نیست***
-
خدایا چی کار کنم ، الان یادم افتاد اگه باکره نباشی شناسنامه جدید بهم نمی دن
خانواده ام می دونن باکره نیستم ولی بابام نمی دونه و از مامانم پرسیده بود نکنه ساناز باهاش رابطه داشته باشه ؟
نمی دونستم این مسائل اینقدر مهمه و سهل انگاری کردم
- - - Updated - - -
اقا ی عباسپور ممنونم که برام پست گذاشتین
من مذهبی نیستم و دلم هم نمی خواد نامحرم بدنم رو ببینه ولی من فقط واسه اینکه خیلی دوستش داشتم خودمو در اختیارش گذاشتم
می دونم اشتباه کردم ولی اینکه کسی که باهاش نامزد بودم باهاش رابطه برقرار کردم دلیل این نبود که هر کسی بخواد بدنم رو ببینه
ما دقیقا روزی که قرار بود عقد کنیم شوهر عمه ام فوت کرد و به این دلیل نامزدیم طول کشید و این اتفاق ها که خودم هم مسببش بودم پیش اومد اگه من اجازه نمی دادم اون نمی تونست به من دست بگذاره و رابطمون توی نامزدی به سکس نمی کشید .
ولی تجربه رابطه کامل توی عقد رو به زور انجام داد و حتی سر این موضوع دعوامون شد
شاید بگین توجیه هست ولی من قبول دارم اشتباه کردم .................
در مورد مادیات هم حق رو به شما می دم ملاک اصلیم بود ولی نه در درجه اول شاید سوم یا چهارم
چون نمی خواستم تو سختی زندگی کنم ولی شوهرم پول داشت و هیچ وقت برای من خرج نکرد .
چرا می گین زیر دست همچین مادر و پدری ؟
- - - Updated - - -
...
من برای شوهرم هیچی کم نگذاشتم
حتی برای اینکه مجددا بهم خیانت نکنه کتاب زنان ونوسی و مردان مریخی در اتاق خواب رو گرفتم و خوندم
مقاله هم که بی انتهاخوندم واسه چی ؟
واسه اینکه حداکثر لذت رو از من ببره و کس دیگه ای مثل من براش نباشه
شب و نصفه شب گاه و بیگاه هر وقت نیاز داشت بهش نه نگفتم
می دونم این کار ها ر و زن عروسی کرده باید انجام بده ولی من برای اینکه شوهرم از من و رابطه با من لذت ببره این کار رو کردم
ولی بهجز سک س در دوران نامزدی که خیلی خیلی پشیمونم و اجازه کتبی به شوهرم دادم که من رو خوار و خفیف کنه
بقیه کارهام رو فقط برای اینکه از زندگیم دفاع کنم انجام دادم.
-
پدرش که یه آدم معلو الحال و بی بند و بار و خوشگذرون والبته فوقالعاده نامـــــرد هست *** مادر هم که خودت باشی پره از اشتباه و انفعال و بی تدبیری***اصلا حرفاتون به عنوان یه ادم تحصیلکرده و 27 ساله در ذهنم نمیگنجه؛خیانت میکنه مکرر ولی هیچی به هیچی***کتک میزنه***دروغ میگه***رابطه جنسی زوری ***بلا نسبت شما رو ادم حساب نمیکنه***اونوقت شما فک نکردی که خودتم در بوجود اومدن این شرایط مقصری؟؟؟***شما یه جا گفتی چون پول بهتون نداده باهاش رابطه برقرار نکردین ولی بعد چند روز که پول داد اینکارو براش انجام دادید(یا برعکسش بود؟)***آخه ادم میمونه چی بگه با این افکار و اعمال شما و همسرتون***چقد فک میکنی خودت مقصری در بوجود اومدن شرایط و چیکار کردی برای برطرف کردنشون؟؟؟***خصوصیات مثبتی که گفتی از شوهرت مثل تولید پول!چقد فک میکنی برای دوام زندگی کمک میکنه به جفتتون؟؟؟اشتراک انجمن آزاد رو بگیر تا مشاورا تخصصی تر موضوعتو دنبال کنن چون واقعا مشکل سختیه***ضمنا یوزر کاربریم اسم ورزشکار مورد علاقمه ؛ میتونین وحید صدام کنین
- - - Updated - - -
زندگی که فقط رابطه نیست؛ بقیه سؤالا رو هم جواب بدین لطفا***من از تقصیر کار بودن شما؛؛؛لذت و ... رابطه نبود منظورم اشتباهات رفتاری بود***دقت کنین اگه شما رو کتک میزنه و جیک نمیزنی اگه چند دفعه خیانت میکنه و بی اعتنا از کنارش رد میشی دلیل نمیشه که کار درستی کردی اینا همش اشتباهه*** اگه دروغ میگه و پنهان کاری میکنه چرا یه مدت وقت نمیزاری برای اینکه اینو حلش کنی ؛توی اوقات خوبتون و رمانتیک خیلی عاشقانه میتونین خرش بکنین که دلیل رفتارارو بفهمین
- - - Updated - - -
زندگی که فقط رابطه نیست؛ بقیه سؤالا رو هم جواب بدین لطفا***من از تقصیر کار بودن شما؛؛؛لذت و ... رابطه نبود منظورم اشتباهات رفتاری بود***دقت کنین اگه شما رو کتک میزنه و جیک نمیزنی اگه چند دفعه خیانت میکنه و بی اعتنا از کنارش رد میشی دلیل نمیشه که کار درستی کردی اینا همش اشتباهه*** اگه دروغ میگه و پنهان کاری میکنه چرا یه مدت وقت نمیزاری برای اینکه اینو حلش کنی ؛توی اوقات خوبتون و رمانتیک خیلی عاشقانه میتونین خرش بکنین که دلیل رفتارارو بفهمین
-
اولین و اخرین باری که منو کتک زد همین برای سال نو بود و قبلا تکرار نکرده بود ٬ و همینطور وقتی پدرش به من توهین کرد هیچ کاری انجام نداد و تا الان که ۸ روز می گذره حتی یه تماس نگرفت
ولی همیشه همیشه اشک من رو در میاورد سر هر مسئله ای
هیچ وقت نظر من رو نپرسید برای هیچ کارش
مثلا می خواست توی روستایی که باغ داره خونه بسازه که مهمون هاش برن اونجا
من بهش گفتم عزیزم ما که خونه نداریم الویت خونه خودمونه بیا اول یه خونه بخریم بعد اونجا رو بساز اینجوری هزینه از تو میشه ولی کلیدویلا دست دوست و رفقا و فامیل برای تفریح کردنه و خودمون باید اجاره نشین باشیم به من گفت من خودم برای زندگیم نظر می دم و معمار اومده و نقشه ویلا رو هم کشیده ( لازم به ذکره که اونجا هیچ امکانات رفاهی نداره و فقط برای دو روز تفریح خوبه وگرنه خودم هم می رفتم اونجا باهاش زندگی می کردم)
اشتباه رو قبول دارم ولی انفعال رو نه
واسه حل مشکلاتمون باهاش حرف زدم ولی همیشه می گفت خودش حل می شه
رفتم پیش مشاوره ولی شوهرم نیومد و مشاور هم گفت من باید پای صحبت های دوتاییتون بشینم
خیانت اولش رو که به شوهر خواهرم گفته بود که دختر بردم خونه ساناز و متوجه نشد و ...
بهش نگفتم که شوهر خواهرم بهم گفت
گفتم همسایه ها دیدن و اون گفت که اره ماشین دوستم تصادف کرده بود و من اون ها رو بردم خونه شما اگه خواستی اون زن و دختر رو میارم رو به رو می کنم شما هم باید همسایتون رو بیارید
ولی بعدش که گفتم شوهر خواهرم ماجرایی که براش گفتی رو بهم گفت من الکی بهت دروغ گفتم تا ببینم کی این حرف رو بهتون زده
و بعدش واسه حفظ زندگیم جلوی کل خانواده ام ایستادم و گفتم شوهرم رو دوست دارم و طلاق نمی گیرم
ولی متاسفانه شوهرم در خفا به کار هاش ادامه می داده ولی بقیه خانواده از ترس جبهه گیری من بهم نمی گفتن
تا اخرین باری که همکارم بهم گفت باز هم من دوزاریم نیفتاد و باور کردم زن کارگرش بوده
ولی الان که جدی شدن طلاقم رو گفتم بهم گفت مدام دختره رو که بستری کردن بودن بغل می کرد و دختره مدام صداش می کرد عزیزم و x جان ...
در مورد اینکه بهم پول نداد باهاش رابطه برقرار نکردم ؟؟؟؟ هیچ وقت چنین چیزی پیش نیومد یعنی هیچ وقت نظر من رو نپرسید برای رابطه داشتن منم چون دوستش داشتم هیچ وقت نه بهش نگفتم و همراهیش کردم
اینکه بهم خیانت می کنه فکر نمی کنم تقصیر من باشه چون براش هیچ کمبودی نگذاشتم
ولی در مورد سایر مسایل زندگی دوست داره هر چی می گه بگم چشم و من این کار رو نکردم
مثلا دوست داره وقتی می گه بریم روستا بشینیم من بگم چشم و بی قید و شرط سر هر چیزی بگم چشم
زیاد هم پرتوقع نبودم اگه هم بودم جامعه عمل نمی پوشید گاها پنجاه تومن صد تومن ازش می گرفتم که اون هم باید حداقل پنج بار بهش می گفتم عزیز دلم می شه اینقدر پول بهم بدی ؟
من رفتم پیش مشاور کل اینترنت رو زیر و رو کردم برای بهبود زندگیم
هر کسی هر حرفی زد ازش حمایت کردم کادو می خریدم الکی می گفتم شوهرم خریده
از حقوقم برای مامان و بابام هدیه می خریدم می گفتم شوهرم خریده
اکثر مواقع جیبش خالی بود و یا حداقل به من می گفت پول ندارم و کارتم خالیه مامانم گفت که داماد بیا بریم خرید و شوهرم گفت که من پول ندارم و من واسه اینکه جلو مامانم خجالت نکشه پنجاه تومن دستی دادم بهش و همون روز تولد خواهر کوچیکم بود به شوهرم گفتم می خوای از همون پول یه کیک تولد واسه خواهرم بگیری ؟و مخفیانه بیار خونه و همین کارو کرد
و کارت حقوقم رو دادم دستش و به خواهرام گفتم شوهرم می خواد به مناسبت تولد شیرین .... دعوتمون کنه رستوران
این کار ها رو کردم فقط واسه اینکه اگه دستش واقعا خالی بود خجالت نکشه
ولی دوست داشتم خانواده ام به چشم یه پسر یه داماد خوب بهش نگاه کنن دوست داشتم خانواده ام بفهمن که در مورد شوهر من اشتباه برداشت می کردن
ولی متاسفانه این من بودم که اشتباه می کردم
من با موبایل تایپ می کنم اگه جایی غلط املایی داره معذرت می خوام
درسته هر چیزی رو به پول تبدیل می کرد ولی همیشه جیبش خالی بود و مدام می گفت فلان جا زمین خریدم فلان جا باغ خریدم و...
و من بیشتر اوقات از اینکه مدل ماشینش رو عوض می کرد می فهمیدم که پول دستشه
بهش هم می گفتم اگه پول دستته چرا ب
واسه من مثلا یه النگو نمی خری و اون می گفت قصد داشتم بگیرم ولی چون گفتی الان نمی گیرم و یا این ماشین رو همش بدهکارم امروز فردا میان بازداشتم می کنن
-
من واسه انجمن ازاد ثبت نام کردم و هزینه اش هم پرداخت کردم ولی هنوز کاربر عادیم چی کار باید بکنم ؟؟؟؟؟
- - - Updated - - -
من واسه انجمن ازاد ثبت نام کردم و هزینه اش هم پرداخت کردم ولی هنوز کاربر عادیم چی کار باید بکنم ؟؟؟؟؟
-
اگر خودتون رفتین بانک نقدی پرداخت کردین اینجا باید این فرم رو پر کنین.
فرم پرداخت حق عضویت تالار همدردی
بعدش صبر می کنین تا یه روز نهایتا اشتراک ازاد می گیرین.
در مورد مشکلتون. به این فکر کنین که این اقا چه ویژگی های مثبتی دارن که شما رو کنارشون نگه می داره. و ویژگی های منفی ایشون چی هست.
امیدوارم با مشاوره مدیرهمدردی بتونین تصمیم درست بگیرین و موفق باشید.
-
سلام دوست خوبم
وقتی مطلب شما رو خوندم از ناراحتی زیاد احساس کردم قلبم گرفت و بابت شرایطی که برای بانوان ایرانی توی زندگی زناشویی فراهم شدم به شدت دلگیر شدم
دختری با وقار شما... محبت و منطق شما.... تفکر و عقل شعور شما ستودنیه... گذشت شما مثال زدنیه... چرا باید دختر خوبی مثل شما قبل از ورودش به زندگی مشترک به فکر طلاق باشه... کی باید حق شما احقاق بشه... چرا شما باید همش ظلم ببینید و دم هم بر نیارید... چرا باید بابت رابطه زناشویی که با همسر شرعی تون داشتید به دیگران پاسخ بدهید... شما به ایشون علاقه داشتید و هرکاری هم برای حفظ انسجام زندگیتون کردید... فکر نمیکنم با این کارهایی که شما انجام دادید و در مقابل عکس العمل های ناشایستی که دیدید دیگه امیدی به این ازدواج باشه... نمیخوام شما رو ترغیب به متارکه کنم چون خودم از مخالف های شدید جدایی هستم و صبر و تحمل من علاوه بر خانواده خودم حتی برای خانواده همسرم هم مثال زدنی شده
به نظرم بهتره اگه قراره طلاق بگیرید کسی که درخواست طلاق میده شما نباشید اینطوری حتی مهریه تون که حق مسلم شماست رو هم از دست میدید.... حالا که والدینتون همه چیز رو میدونن بهتره قبلش با خانواده همسرتون مذاکره داشته باشن و اتمام حجت کنن و سکوت شما توی این 8 روزه نه تنها مفید نبوده بلکه شرایط آرامش رو برای ایشون هموار تر کرده..... به شما و شخصیتتون توهین شده سکوت برای 3 روز خوبه ولی ازین من بعدش هیچ کمکی نمیکنه
از صمیم قلبم برای رفع مشکلت دعا میکنم... امیدوارم توی سال جدید همه دوستان مشکلاتشون حل بشه
تاپیک های شما رو دنبال میکنم
موفق باشید
-
هم اوای عزیز
ممنونم که دل منو گرم کردین نه به این زندگی بلکه به شخصیت خودم
من حس می کردم یه ادم ارزون و بی شخصیت بودم که اجازه دادم با من این رفتار بشه ولی خدا شاهده فقط برای حفظ زندگیم دست به هر کاری زدم الان هم پشیمون نیستم چون کم کاری نکردم درسته تو این سن به خاطر اعصابم لرزش دست گرفتم ولی هیچ جای خلا نگذاشتم و اگه جدا شدم هرگز پشیمون نخواهم شد.
من خودم هم همیشه م ی گفتم تا جا ی اصلاح هست سعیم رو می کنم و برای زنگیم تلاش می کنم
با اینکه خانواده ام از اولش می گفتن جدا شو ولی من قید خانواده ام رو زدم و دو دستی شوهرم رو چسبیدم
سعی کردم وجه اش رو تو خونه به روز اول برگردونم
ولی خانواده ام به خاطر کارهای شوهرم ( به کسی گفته بود خواهر بزرگه ساناز رو تو خیابون با دوست پسرش دیدم به دروغ و گفته بود خواهر کوچیکش شیرین عاشق منه وقتی بهش گفتم به کل انکار کرد و گفت من این حرف ها رو نزدم ) قید منو زدن و فقط مامانم پشتیبانم بود و شوهرم هم یک هفته یک هفته قهر می کرد و هیچ خبری ازش نداشتم و اگه هم من پیشقدم می شدم برام خط و نشون می کشید که این کار رو نمی کنم اون کار رو نمی کنم و دنبال این بود که بازم قهر کنه بره
دیگه این اواخر به قهر هاش اهمیت نمی دادم چون اگه اشتی بود روزی یک اس ام اس می داد و گاها می یومد پیشم م ی خوابید و اگه قهر بود همون یه اس ام اس هم نمی داد
یه جورایی نه خانواده ام رو داشتم و نه شوهرم
خونه خودمون خواهرام بهم اهمیت نمی دادن و انگار نه انگار وجود داشتم خونه پدر شوهرم می رفتم شوهرم می رفت جایی و تو خونه نبود ته دلم هم می دونستم پدر شوهرم ازم خوشش نمیاد خلاصه غریب غریب بودم
الان که فکر می کنم اون خودش راقبه که من از زندگیش برم بیرون چون رفتارش به گونه ای بود که فقط می خواست اشک منو در بیاره و دعوا راه بندازه و بعدش قهر کنه
مهریه هم نمی خوام همه چیز هایی رو هم که برام خریده اعم از طلا و لباس رو بهش پس می دم نمی خوام فکر کنن دنبال مال و اموالشون هستم
همین که خودم رو از شوهرم بگیرم براش بزرگ ترین شکسته منتهی الان نمی فهمه و روزی پشیمون خواهد شد
-
خواهر خوبم اشتباه شما در انتخابتون بوده و اینکه چشم بسته و بدون مطالعه تن به این ازدواج دادید ولی اینکه ایشون مرد بی شخصیتیه و دنبال عیاشیه تقصیر شما نیست . اونجور که من برداشت کردم ونمونه ای از همین مردها رو در فامیلهای دورمون دیدم ایشون از قبل از ازدواج با شما اینطور بوده . وهمیشه هم خواهد بود کسی که به حرام عادت کرد دیگه حلال لذتی براش نداره و مثل اعتیاد میمونه . خواهشا از این به بعد سنجیده عمل کن و احساسی تصمیم نگیر مردانی از این دست ارزشی برای هیچ زنی قائل نیستن حتی زنی که شرعا و قانونا همسرشون باشه هم مثل زنان خیابونیه و فرقی براش نداره . دوست داشتن براش بی معنیه . اونوقت شما میخوای با نگرفتن مهریه بهش ثابت کنی که به خاطر پولش با هاش ازدواج نکردی؟ فکر میکنی برای اون مهمه؟ عوض کردن ماشین و ویلا ساختن برای بهبود زندگی خانوادگی نیست بلکه برای عیاشی بیشتره . حالا که خانواده ات پشتیبانی میکنن بهتره هر چه زودتر با یه مشاور حقوقی صحبت کنی . نذار با تو هم مثل یکی از اون زنان خیابونی رفتار کنه و راحت پرتت کنه بیرون . در مورد رابطه جنسی هم مشکلی نیست شما ازدواج شرعی و قانونی کردید .