نه عزيزم اگر تمام تمام هست رابطتون چه لزومي داره با اين كار خودت رو اذيت كني ؟؟؟؟حال ايشون انقدر براي فاميل و آشناهاشون مهمه رفت و آمد كنند چرا از شما به عنوان واسط سوال ميشه الحمدالله ديگه همه موبايل دارن.
با اين فكرها فقط فقط داري ناخود آگاهت رو راضي نگه مي داري كه سرت غر نزه ولي چرا تو سرش غر نمي زني نميگي بيشتر از چيزي كه ارزش داشت بهش بها دادي ولي بازخوردي نديدي چرا بهش نميگي خودت رو دوست داري غرور و احساس و جوونيت رو دوست داري.
و اما در مورد اون آقا شما بايد به بي احساسي نسبت به ايشون برسي(ازش بدم مياد هم يه حسه)
وقتي هر فكري ازش چه خوب چه بد مياد ذهنت برو سراغ انجام كار ديگه اگر حوصلشو نداري ذكر بگو تا تمركز ذهنت به سمت ديگه بره اگر اعتقاداتت متفاوته اعداد رو به صورت معكوس بشمار.
ببخش بگذر و فراموش كن براي خودت نه براي اون.
نذار حالا كه در زندگيت جايي نداره احساسي خرجش كني حتي احساس منفي.
تنها فردي كه ميتونه تو رو از اين وضعيت خارج كنه تنها و تنها خودت هستي.در دنياي واقعي هم با هيچ فردي راجع به اين موضوع صحبت نكن حتي مشاور باعث ميشه بهش فكر كني بذار اين موضوع كم رنگ بشه در زندگيت.
- - - Updated - - -
همیشه تو زندگیت
جسارت ِ
یک جدایی عاشقانه رو داشته باش
تا حقارت ِ
به هر قیمتی نگه داشتن رو به دوش نکشی . . .