-
RE: ما را خرد كردند
سلام فتانه
ضمن تشکر از توضیحات مبسوطی که ارائه نمودید.
من برای خلاصه شدن مطلبم فرض را بر این می گذارم که:
شما همه معیارهای مناسب برای ازدواج را در این آقا دیده اید و این انتخاب بهترین انتخاب شماست و مادرتان بدون دلیل موجهی و صرفا از روی احساسات شخصی مخالفت می کند.
یکم: غیر از مشاوران دانشگاه خودتان، به سایر مراکز مشاوره محل سکونت خود سر بزنید و این مطلب را با آنها در جریان بگذارید. تا بتوانید فردی که با نفوذ تر ومجرب تر است بیابید.
دوم: روش جلب اطاعت مادرتان 2 گانه است. یعنی یا به صورت تهاجمی شما را مجبور به اطاعت می کند یا به صورت عقب نشینی (و مسئله اعصاب و خودکشی و ....)، شما هم باید متناسب با او برای قانع کردنش عمل کنید.
یعنی: لازم نیست که مرتب تکرار کنید این آقا شرایطش خوب است و شما قصد ازدواج با او دارید، بهتر است از قصد متضاد استفاده کنید ، به این منظور به روش ذیل عمل کنید و مطالب ذیل را با او در میان بگذارید:
«مادر کمکم کنید، مستاصل شده ام. طی این مدت به همه دری زدم که این ازدواج انجام شود، لیکن شما نگذاشتید، و اکنون می بینم که شما پیروز شده اید، آن چنان پیروز که آن آقا هم کم کم صرفنظر کرد. دیگر مشکل من ازدواج نیست. می خواهم فراموشش کنم، لیکن اخیرا احساس افسردگی و سردرگمی می کنم، افکار مخرب و آسیب رسان به ذهنم می آید. اما شما را دوست دارم و نمی خواهم کاری کنم که موجب سرافکندگی شما شود. دوست دارم زنده بمانم. خواهش می کنم مرا برای درمان با خود به یک روانشناس یا یک مشاور ببرید ». تا دیر نشده است مرا معالجه کنید. مادر من هم از خودکشی متنفرم ، هم از فرار از منزل. لطفا مرا زودتر معالجه کنید»
البته عبارت فوق به عنوان مثال گفتم. شما باید با ادبیاتی متناسب خودتون اما محتویات بالا را ارائه دهید. مواظب باشید. اگر مادرتون با ازدواجتون موافقت کرد، زود موافقت نکنید و ذوق زده بشوید. نیاز است که شما با همان افسردگی و ناراحتی که در این پست اظهار کرده اید فقط به دنبال درمان خود باشید. تا مادرتان متوجه اسیبی که به شما زده است باشد.
پس از این به مشاوری مراجعه کن که قبلا هماهنگ کرده اید، تا ابعاد مشکل را برای مادرتون باز کند و ضرورت تصمیم گیری مستقل شما را برای او آشکار کند.
هر مادری اگر هیچ نقطه ضعفی نداشته باشد، این نقطه ضعف (شاید بهتر است بگوئیم نقطه قوت)را دارد که فرزندانش را از خودش نیز بیشتر دوست دارد(اگرچه ممکن است روشهایی را اتخاذ کند که بر عکس این هدف باشد)، لذا وقتی پای آسیب شما پیش می آید. بحث خطر پیش می آید. او برای درمان شما اقدام خواهد کرد. و در کنارش روش خودش نیز انشاء الله در قالب جلسات مشاوره اصلاح خواهد شد.
توکل به خدا داشته باش.
اگر این آقا پسر قسمت تو باشه، با تلاشهای مناسب و درست شما حتما به دستش خواهی آورد.
-
RE: ما را خرد كردند
سلام فتانه جان معلومه که خیلی نا امیدی ولی یه چیزیرو بذار بهت بگم پیش خدا درست کردن این جور مسائل سهله اگر امیدت بخدا باشه واز ائمه بخوای واست واسطه بشن وبرات دعا کنم همه چیز جور میشه به دلت هیچ وقت بد راه نده خدا بزرگه وقتی شما متقابلا همدیگرو دوست دارین وپای همه ی مشکلات صبور بودیم و با این همه مشکلات جنگیدین و جواب استخارتون هم که مثبت بوده پس اینو بدون که قسمتتون با همه ولی هنوز نه باید خیلی صبار باشین انشالله همه چیز جور میشه وبا دعاهایی که میکنی مادرت هم به این وصلت راضی میشهراضی میشه من فقط اینو میتونم بهت بگم پیش خدا آسونه شمارو بهم رسوندن ولی هنوز وقتش نرسیده (گر صبر کنی ز غوزه حلوا سازی) وقتش که برسه و انشالله که بهم رسیدن اونوقته که میگین آخرش بهم رسیدیمو بیخودی چه غصه ها که نخوردیم حیفه از این روزاتونم استفاده کنین که بعد حسرتشو نخورین که این روزایی که به پای هم سوختینو ساختین شیرینترین روزهاست اونوقته که قدر همو بیشتر میدونین چون با زحمتو سختی بهم رسیدین اینو بدون عاشقا به راحتی بهم نمیرسن نمونه ی بارزش خودمم زیاد سختی رو تحمل کردم تا به عشقم رسیدم خواهر گلم انشالله که همه چیز درست میشه وتو هم به عشقت میرسی منم واست دعا میکنم موفق باش گلم
-
RE: ما را خرد كردند
-
RE: ما را خرد كردند
سلام فتانه جان نوشته هامو خوندی امیدوارم تحت تاثیر قرار گرفتی تو هر شرایطی که باشی یادت باشه خدارو فراموش نکنی آخرسر خودش کارتو درست میکنه اینو یقین دارم واینو بدون که خدا بزرگه و مشکلات ما در برابر اون هیچی نیست وراحت درستش میکنه فقط تنها ماری که میتونی انجام بدی یه صبر عظیمیه موفق باشی