رابطه های گذشته نامزدم و فکرهای عذاب آور

دوست گرامی من تاپیک های قبلی شما رو خوندم
من فکر میکردم این دختر خیلی مورد خوبیه برات چون در حالتی که میتونسته سکوت کنه حقیقتو گفته
برای خود من خیلی جالب بود دیدن شخصی با این ویژگی اخلاقی

اما حالا متوجه داستان شدم
شما هر روز درباره خیانتی که بهت شده کلی با اون دختر حرف زدی
و اون دختر دیده که خیلی در این خصوص در رنج و سختی هستی و حسابی افکارت آزرده هستش بعد با خودش فکر کرده اگه یبار ناخودآگاه اعمال گذشته من پیش این پسر رو بشه معلوم نیست چه اتفاقی برای اون و من می افته
در نهایت جلوتر همه چیزو بهت گفته

من این حرفارو دیگه نمیذارم پای صداقت طرف مقابل

شما طرف مقابل رو تحت یه فشار شدید قرار دادی طوریکه تصمیم گرفته خودشو از این فشار رها کنه

بحر حال معلومه که خدا خیلی دوست داره
و دلیلشم اینه که چون تو در مقابل تمایلاتت پاکی پیشه کردی خدا هم پاکی و ناپاکی دیگران رو برات آشکار میکنه تا درست انتخاب کنی

حالا دیگه نظرم مثل قبل نیست به نظر من از این ازدواج ممکنه این دختر بیشتر از تو ضرر کنه و هر دو دارید آسیب میبینید در حالی که هدف ازدواج کردن چیز دیگه ایه

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط mohamad_021

ریحانه عزیز باور کن من به هیچ وجه نه در باطن ن ه در ظاهر خشوم نمیاد با اینجور افراد در تماس باشم

آقا محمد اشتباه نشه! منظور من در باطن این بود که "ناخودآگاه" بدون اینکه بخواید سمت چنین آدمهایی جذب میشید... نه اینکه خوشتون بیاد.
من همین چند روز پیش تو تالار دیدم خانمی که نوشته بودن دوست دارم شوهرم خوشن باشه! خب ببینید ایشون در آینده هم موقع ازدواج به سمت همچین شخصی جذب میشه،با این تفاوت که اون الان فهمیده ولی شما شاید هنوز متوجه نشدید.
شاید هم من اشتباه میکنم! نمیدونم

ولی در مورد خودم هم یه موردی بود که دارم سعی میکنم روی تصمیم گیری هام تاثیری نذاره،چون کم وبیش این موارد در بعضی افراد وجود داره.


حقیقتا برای من بیشتر از هر چیز دیگه ای پاکی این دختر ملاک بود که اونم اینجوری شد


شما خیلی چشم بسته عمل کردید به نظرم! اون روزی که اینجا تاپیک زدید گفتید از چشماش معصومیت مشخص بود.کاملا احساساتی. یعنی نتونستید در جلسات خواستگاری و آشنایی طوری سوالاتون رو بپرسید که حداقل اینقدر اطمینان به نداشتن رابطه ش نداشته باشید.
البته تو پست اول گفتی "3سال آشنا هستیم" ،واسه همین من فکر کردم همون خانم قبلی هست،میشه بگی منظورت از 3 سال چی هست؟با خود این خانم در ارتباط بودی؟چه جور ارتباطی؟


اما خب این اتفاق در زمان من نیفتاده بوده که بگم منم بودم یعنی هیچ انسانی لغزش نمیکنه ؟ یعنی نمیشه توبه کسی رو بخشید ؟


چرا اکثر انسانها لغزش دارن.هر کس به یه نحوی.
کسی هم از من و شما نخواسته که توبه ش رو ببخشیم یا نه!! یعنی در جایگاه بخشش نیستیم! خدا هم که گفته توبه بندگانش رو می بخشه اگر لذت گناه برایشان از بین رفته باشد البته!

ولی موضوع این بحث جداست...
بستگی به خودتون داره که بتونید با کسی که توبه کرده و البته شما هم از گناهش خبر دارید،بتونید در کنارش خوشبخت باشید یا نه! بتونید برای همیشه اعتماد کنید یا نه؟ اینها همه در صورتی هست که توبه اون هم واقعی بوده باشه...

بعد از اون چیکار کنم ؟ اگه باز رفتم سمت دختری و همینجوری بود چی ؟ اصلا اگه رابطه داشته باشه و نگه به من چی؟
ایشون اومدن با صداقت بیان کردن که اینکارو کردن خیلی هم احساس ندامت کردن
تکلیف چیه ؟چیکار باید کرد؟
خب ایشون و ول کنم به امون خدا بعد اینهمه بالا و پایین وسختی هایی که کشیدیم ؟
من این موضوع رو با خانواده خودم هنوز مطرح نکیدم چون واقعا نیمخوام آبرویی از این دختر ریخته شه
من همیشه تو هر کاری سرپرست بودم شاید به خاطر اینه که میخوام همه چیز رو درست کنم تا خراب
اما واقعا بازتابش تو جامعه ایرانی چی میتونه باشه اگه ازدواج کنم ؟
آیا فقط پاکی رو میشه تو رابطه جنسی قلم داد کرد ؟یعنی هر کسی به اشتباه و ناخواسته رابطه ای جنسی داشته باشه دیگه پاک حساب نمیشه در نزد خدا؟
من طی این مدتی که با اشون بودم بنده رو خیلی به خدا نزدیک کردن
من به هیچ وجه کا نامزدم رو توجیه نمیکنم ...اما به نظر شما نمیشه از این اشتباه چشم پوشی کرد؟

- - - Updated - - -

ایشون همون خانوم هستند بله
رابطهشون اینجور که خودشون میگن 4 سال پیش بوده الان 21 سال دراند
نفر قبلی بهشون وعده ازدواج داده بودن اما بعد اینکه کارشون باهاشون تموم شده قطع ارتباط کردن
بعد اونم برای اینکه از درداش کمتر بشه با پسرایی دوست شده اما رابطه نداشته فقط در حد وقت گذروندن بوده
ایشون از هر نظر با ملاک های فرهنگی .عقیده ای من هماهنگه

---

ببینید قرار نیست من یا هر کس دیگه بهتون بگیم چیکار کنید ،ادامه بدید یا ندید. چون نمیشه...
مگه شناخت ما از شما و زندگیتون و اون خانم چقدر هست؟ تقریبا هیچی...فقط اینجا سعی میشه که از همه زوایایی که ممکنه از دید شما پنهون مونده باشه به قضیه و آینده نگاه کرد. تصمیم نهایی با خودته

نمیتونیم بگیم این خانم پاک هست یا نه! واقعا رو چه حسابی میتونیم در مورد کسی قضاوت کنیم که حتی یکبار هم ندیدیمش و باهاش حرف نزدیم!؟؟!
پس همه این شناخت ها رو شما باید بدست بیاری تا بعدش بهترین تصمیم رو بگیری.

ولی یه چیزی هم هست.
من نمیدونم این چه مُدی شده، که هر کسی وقتی دوستش یا به قول خودشون عشقش! ولش میکنه و میره،بعد بخاطر لجبازی و نمیدونم تحریک غیرت طرف و... امیرن سراغ دوستی های بعدی؟!!؟
نظر شخصیم رو میگم، اینا همش توجیه هست،چون عادت میکنند به دوستی! چون دیگه نمیتونند تنها بمونند.
وگرنه که کسی که دوست داری رو از دست بدی،حتی بعضیا به ازدواج هم نمیتونند درست فکر کنند(نمونه همچین افرادی تو این سایت هست،به نظرم دوست داشتن اونا واقعی تره تا اون دسته ای که گفتم)

این خانم هم رابطه متعدد داشته ،اونم متاسفانه تو سن نوجوونی تا حالا! نمیدونم از آخرین ارتباطش چقدر میگذره،اینم مهمه.
دلیلش هم این بوده چون بهش خیانت شده، این نشون میده به بلوغ عقلی لازم نرسیده (بازم میگم نظرشخصیم هست!)، ولی حالا رو نمیدونم دیگه چه تغییر کرده باشن خیر.


باز هم میگم،شما باید بیشتر بشناسیش، و در نهایت ببینید اگر واقعا توبه کرده و عوض شده، و مطمئن شدید از کارهاش پشیمونه،ببینید حالا شما می تونید با همچین شخصی زندگی کنید؟ میتونید همه این حرفا رو برای همیشه قبل از ازدواج خاک کنید؟ اگه همسرتون یه شب دیروقت رسید خونه ،هزار فکر مورد و بی مورد در موردش نکنید؟
توی روابطتون یاد روابط قبلی این خانم نیفتید؟(چون در مورد اون خانم همچین چیزی گفته بودید میگم) و....

بعدش یه تصمیم درست بگیرید
ما هم دعا میکنیم بهترین تصمیم رو بگیرید. و خوشبخت بشید:72:

- - - Updated - - -

راستی تاپیک هایی که بهتون معرفی شد خوندید؟ چه نتیجه ای ازشون گرفتید؟

من دیشب تموم کردم با این خانوم
بهشونم توضیح دادم خیلی گریه کردند و گفتند خواهش میکنم بذار هر از گاهی بهتون زنگ بزنم
من گفتم نه... اما خیلی اصرار کرد گفتم باشه ..اما خیلی کم (میدونم که کارم اشتباس)
الان یه جورایی همون حس سرشکستگی قبلی رو دارم منتها چند برابر بیشتر
نمیدونم آخر همه اینا چی میخواد بشه
خیلی خسته شدم و حوصله هیچ کی و ندارم ...از سر کار که میام خونه فقط میشینم یه گوشه به بدختیام فکر میکنم
همه چی دیگه دلم رو زده...
اینجا کسی هست بفهمه منو ؟
این خدا که میگن انقدر بزرگ و بخشندس کجاس پس؟
چرا نمیاد سرو سامون بده به این اوضاع احوالم ؟

سلام
آقا محمد چی شد؟؟؟ چه زود تصمیمتون رو گرفتید!
شما مگه نامزدی رسمی نبودید؟به خانواده ها گفتید؟
میشه بگی دقیقا چی شد که تصمیم قطعیت رو گرفتی؟

و اینکه به نظر خودت کار درست چی هست؟
چقدر به پشیمونی و توبه این خانم مطمئنی؟از کی توبه کرده و ارتباطی با پسرا نداشته؟اینا رو میدونی؟

والا هر چقدر اومدم با خودم کلنجار رفتم سر این موضوع به این نتیجه رسیدم به هیچ وجه نمیتونم این موضوع رو ندید بگیرم
نمیتونم تصورش رو هم کنم که همسرم قبلا با کسی خوابیده
من وارد این جزییات نشدم که دقیقا کی توبه کرده
چون با اصل قضیه مشکل داشتم
احساس میکنم همه اینکار رو کردن یه زمانی
حتی به سرم زده بود یک بار امتحان کنم ببینم این چه کوفتیه که همه عالم و آدم تجربش کردن
خلاصه که خیلی خسته ام
امشب تا یه ساعت داشتم تو پارک میدوییدم
باور کنید دارم از بغض میترکم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط mohamad_021

والا هر چقدر اومدم با خودم کلنجار رفتم سر این موضوع به این نتیجه رسیدم به هیچ وجه نمیتونم این موضوع رو ندید بگیرم
نمیتونم تصورش رو هم کنم که همسرم قبلا با کسی خوابیده
من وارد این جزییات نشدم که دقیقا کی توبه کرده
چون با اصل قضیه مشکل داشتم

خب اگه میدونید نمیدونید نمیتونید با این قضیه کنار بیاید و بعدها فراموشتون هم نمیشه،بهتره که الان تمام بشه. این قضیه شاید هر کسی نتونه باهاش کنار بیاد، و باید فکراتون رو قبل ازدواج بکنید...تا بعدا مشکلی واسه خودتون واین خانم پیش نیاد


احساس میکنم همه اینکار رو کردن یه زمانی
حتی به سرم زده بود یک بار امتحان کنم ببینم این چه کوفتیه که همه عالم و آدم تجربش کردن

اینطور نیست.من حستون رو درک میکنم.واقعا ناراحت کننده هست،ولی راه درست همونه که شما رفتید و توش هستید:72:

خلاصه که خیلی خسته ام
امشب تا یه ساعت داشتم تو پارک میدوییدم
باور کنید دارم از بغض میترکم

---

آقا محمد سعی کنید این روزا رو خوب بگذرونید و بعدش هم با دید بازتری به انتخاباتون فکر کنید و تصیمیم بگیرید.
انشاله که انتخاب خوبی خواهی داشت
هم دختر هم پسران زیادی هستن که موقع ازدواج با این مسائل مواجه میشن،ولی بستگی به خودمون داره چطور با این موقعیتا برخورد کنیم و تصمیم درست بگیریم
بهتون حق میدم ولی خداروشکر کنید زود موضوع رو فهمیدید و تصمیم گرفتید

- - - Updated - - -

ببخشید ویرایش نمیشه کرد، چند جا اشتباه نوشتم!!!!

اگر توانایی کنار اومدن با مساله را نداشتید، کار خوبی کردی که جدا شدی.

این اتفاق برای هر کدوم از ما هم که افتاده بود، حال بهتری نسبت به شما نداشتیم. جدایی برای همه سخته.
ولی گاهی مجبوری. باید سختی اش را تحمل کنی و این روزها را بگذرونی.

و هر کس تو زندگیش از این روزهای سخت به نوعی داره.
شما چند ماه پیش هم یک رابطه اشتباه دیگه را تمام کردید و به سلامتی پشت سر گذاشتید.
همه سعیت را بکن که این بار هم به خوبی از این مرحله رد بشی.

فقط یک پیشنهاد دارم. به نظرم اگر بتونی یه مدت از رابطه جدید و شناخت دختر جدیدی دور باشی تا به آرامش بیشتری برسی و انتخاب بهتری داشته باشی، خیلی خوب می شه.
شاید یه کمی هم فاصله بین اون جدایی و جمع و جور کردن خودت و آشنایی جدید کوتاه بود.
به خودت فرصت ندادی با دید باز و روشن انتخاب کنی.

این که ازتون خواسته گاهی تماسی باشه، بهتره عملیش نکنی.
تماسهاش را جواب نده تا اون هم وابستگیش قطع بشه و راحت تر بره دنبال زندگیش و انشاله که همسر مناسبی پیدا کنه.
ادامه ارتباط به ضرر هردوتونه.

امیدوارم زودتر به آرامش برسید.:72:

من میخوام به بهترین نحو از این مرحله گذر کنم
منتها سرم رو به هر چی مشغول میکنم این فکر ها و خیال ها نمیذاره درست سرگرم باشم
راهکاری برای اینکه راحت بشه فراموش کرد یا به چیزی فکر نکرد وجود داره ؟

یه سوال داشتم ؟
مگه همه نمیگن خدا زن پاک رو نصیب مرد پاک میکنه ؟ مگه میشه حرف خدا اشتباه باشه !
چرا پس برای شما این اتفاق نمی افته !و تا حالا با دو موردی که آشنا شدید این اتفاقات افتاده. تاحالا بهش فکر کردید؟؟

سلام دوست عزیز

گفتی بدبختی ، بدبختی واقعی را زمانی درک می کردی که این ازدواج اتفاق می افتاد و مجبور می شدی تا آخر عمر رنج بکشی . ناشکری نکن .
حداقل تا 6، 7 ماه این حس های بد همراهت هست . به نظر من دفعه بعد قبل از اینکه درگیر احساسات بشی ، به این مساله بپرداز .

اگر دوباره با اون خانم صحبت کردی سعی کن طوری صحبت کنی که به خاطر جدایی از شما دوباره به سمت اون کارها نره . منظورم اینه که طوری صحبت کنید که طرف احساس بی ارزش بودن نکنه . ایشون الان ضربه سخت تری خوردند و اعتماد به نفسشو از دست داده .

موقعیت فعلی شما ، آرزوی کسانی مثل منه که این راه را تا آخر رفتم و ...

امیدوارم خداوند خواسته دلتو نصیبت کنه