سلام
دوست عزیز یکم صبور باشید بد نیست . دوستانی کهاینجا هستند نظراتشون رو بر پایه صحبت های کسی که مشکل را بیان کرده می گذارند وچون نمی شود تمام واقعیات و شرایط آغازکننده بحث رو از نوشته اش فهمید به همین دلیل به تجربیات و آگاهی های خودشون رجوعکرده و نقاط تاریک ماجرا را برای خودشان کامل می کنند . در اینصورت این شما هستیدکه باید از صحبت های دوستان نکات قابل استفاده برای شرایط خودتون را برداشت کرده وبه کار ببرید ، نه اینکه به سرعت حالت تدافعی به خودتون بگیرید (البته این مورد بخشدیگری از شرایط و شخصیت شما را نمایانکرد).
اگر اجازه دهید منم چند نکته خدمتتون عرض کنم :
1 – من دقیقا معنی و مفهوم اینکه آن دختر خانومرفتار های عجیبی دارند را نفهمیدم . اگر منظورتون این است که به راحتی به شما یادیگران روی خوش نشان نمی دهد و این امر برای شما عجیب می باشد ، این به احتمالزیاد نشان دهنده تفاوت فرهنگی و بینشی بین شما ها می باشد که شک نکنید در صورتازدواج می تواند برایتان مشکل ساز گردد .
2 – شما می گویید دختر سر به زیر و پاکدامنی هستپس چه توقع بیجایی دارید که به این شکل به شما پاسخ دهد . اگر واقعا قصد ازدواج دارید به صورت رسمی و نهتوسط خودتان اقدام خواهید کرد و خواهشا نگویید که الان شرایطش را ندارم و ... واگر نمی توانید این کار را بکنید بهتر است به دنبال ایجاد شرایط برای خودتان باشیدو نه اینکه بر روی هوا اقدام کنید .
3 – من در این سایت به افراد مختلف این نکته روگفتم و شما هم رویش ، که دوستان گرامی با خیال بافی در باره یک نفر و بدون شناختکافی و همه جانبه از او (که به تنهایی قادر به رسیدن به اینگونه شناخت نیستید واحتیاج به کمک با تجربه هاتون دارید) خود را وابسته احساسی به یک نفر نکنید و سپسنام عشق را بر روی این حالت نگزارید (چیزی شبیه اعتیاد) ، و به همین دلیل هم هست که از حس و حالتون صحبتمی کنید زیرا کششی قوی درونتان ایجاد شده که بر منطق تان چیرگی پیدا کرده است .
4 – فکر نکنید دوست داشتن یعنی با هم بودن ،پارک و سینما و ... رفتن و تفریح کردن ، گل گفتن و گل شنفتن و ... . دوست داشتنیعنی ثابت کردن اینکه شما توانایی اداره یک زندگی ، فائق آمدن بر مشکلات ، برنامهریزی برای زندگی ، قدرت راهبری یک خانواده به سمت اهداف متعالی تر و ... را داریدو تمام اینها نه با حرف و بلکه با عمل ثابت میشه و اولین مولفه برای رسیدن به اینشرایط صبور بودن می باشد و اگر این صبر در شما وجود ندارد این یعنی اینکه شما هنوزبه بلوغ کافی(در زمینه های مختلف) نرسیده اید و بهتر است که ابتدا خودتان رابپرورانید و نه در پی ایجاد یک رابطه و پروراندن آن باشید . البته اینها زمانیبرای افراد صادق است که آنها با هدف خیر قدم بردارند و نه اینکه در پی هوا و هوسبوده و حتی گاهی این هوای خود را لباس عشق پوشانده و خودشان را فریب دهند.
5 – در پایان یک نکته داخل پرانتز هم بگم (ازطرز نوشتن شما نا پختگی میباره ، البتهشاید توانایی انتقال تفکراتت را به درستی توسط نوشته و جملات نداری که امیدوارماینگونه باشد). یک سری حرف ها هم زدی مثلا اینکه گفتی "خیلی دوستش دارم نهاینکه براش بمیرم" یا "اون هم دوست دارهمنو ولی دودل هست " و ... و حتی قهر کردنت که نشان دهنده این است که شمااحساستون بر دیگر جنبه های وجودتون غلبه پیدا کرده (بزرگوار مراقب باش این حالتمیتونه برای خودت یا دیگران دردسر درست کنه).
امیدوارم پیروز و موفق باشی