-
کاپیتان یه حرف خوب و راست زد. اونم اینه که جاری های حسود همیشه با حرص دادن آدم و اینکه ببینند
آدم داره حرص میخوره دلشون خنک میشه. پس از من به تو نصیحت همیشه از کارایی که موجب حرصت
میشه با لبخند بگذر تا نقطه ضعف دستش ندی. چون اینطوری هر دفعه پر رنگتر از دفعه قبل موجب
ناراحتیت میشه.هیچ وقت نقاط قوت و ضعفتو بروز نده.
-
من واقعا در اون حد حرص نمیخورم اصلا مشکل من حرص خوردن نیست...مشکل من بی توجهی هست که به من میشه
همیشه میگن هر چقدر که آدم بدی باشی عزیز تر میشی!کم کم دارم به این جمله ایمان میارم!!!
دیشب به پدر شوهرم اس ام اس دادم که حالشو بپرسم جوابمو نداد!!!!
خییییلی غصه خوردم تا ساعت 3 نصفه شب هر چند دقیقه گوشیمو چک میکردم!!
شوهرم میگه اونا(داداشش و زنش) برای ما یه نقشه ای کشیدن که مارو جلو پدرو مادرشوهرم خراب کنن...من گفتم خب آخه ما که کاری نکردیم!!
چند وقتی ام هست که پدرشوهرم اصلا خونه ما زنگ نزده و خونمون نیومده ....جدی جدی ناراحتن از دستم!!!
و بدتر از همه اینکه شوهرم گفت اینا هفته گذشته جمعه دسته جمعی رفتن بیرون اما به ما نگفتن!...خییییییییییییییییی یلی ناراحت شدم آخه چرا!!!!
البته شوهرم گفت که برادرش این برنامه رو جور کرده و اینارو دعوت کرده که برن بیرون برای همین چیزی به ما نگفتن!!
به هر حال ناراحت شدم...
میشه لطفا یه راه حل جلوم بذارین که بتونم جلب توجه کنم؟و یک کاری کنم که به من بیشتر توجه کنن؟
-
سلام
وای خدای من چرا اینقدر خودتو شوهرت شلوغش میکنید؟آخه خانوم اصل قضیه شوهرته که خوبه و مشکلی نداری ،شما با این همه حساسیت خیلی به مشکل میخوری ها ،عزیز یا سراغ نگیر اگه میگیری بی منت و بدون چشم داشت بگیر، تا 3 نصف شب منتظر اس ام اس پدر شوهرت بودی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ واقعا چرا خودتو عذاب میدی؟عزیزم شما چه به بخوای چه نخوای با اون خانواده وصلت کردی وظیفه ات هست احترام بذاری چون پدر و مادر همسرت هستن "بی هیچ اما و اگری وظیفه داری احترام بذاری"بهت توصیه میکنی اینقدر زوم نکنی هر کسی متناسب با شان خودش رفتار میکنه،اگه جاری شما توی مهمونیتون دست خالی اومد شما نباید ناراحت بشی چون رفتار و منش اون پایینه اما اگه شما هم این قضیه رو بزرگ کنی یعنی خوشت میاد از این حرف بازی ها و حسادت ها و ...
این جمله رو من خوندم هنگ کردم
شوهرم میگه اونا(داداشش و زنش) برای ما یه نقشه ای کشیدن که مارو جلو پدرو مادرشوهرم خراب کنن...من گفتم خب آخه ما که کاری نکردیم!!
وااااااااای من میگم بیایید شمشیر رو از رو ببنید شما دست پیش بگیرید خرابشون کنید!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! خانوم شما داری از پدر و مادر شوهرت میگی یا از کارفرما و رئیسشون؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟ یعنی چی خراب کنن؟؟؟؟؟؟؟؟مگه پدر و مادرش بچه هستن اون پسرشونه شوهر شما هم پسرشونه هیچ فرقی هم ندارن ،یعنی الان شما دو تا خانوما دارید تفرقه میندازید بین برادر و پدر و مادر،اگه یکم جلوتر رو ببینی متوجه میشی،عزیزم شما متناسب با شان خودت رفتار کن،اینقدر زوم نکن و حساس نباش به فکر زندگی خودت و شوهرت باش،والا منم دختر هستم همیشه هم مورد توجه بود اما اگه سرما بخورم در حد مرگ هم باشم از احدی انتظار ندارم ،اگه کسی برام سوپ درست کرد ممنونشم نکرد هم خودم از خودم مراقبت میکنم خوب بشم ،اگه کسی حالمو پرسید خوشحالم میکنه نپرسید هم اصلا ناراحت نمیشم چون وظیفه ی کسی نمیدونم و انتظاری ندارم در حالی که خودم تا جایی که اطلاع داشته باشم حال و احوال نزدیکها و دوستام رو جویا میشم .
زندگی رو اینقدر به خودت سخت نگیر چون سخت میگذره،خوشبخت باشی
-
خانم tommy همون طور که قبلا هم اشاره کردم ببیند از لحاظ شخصیتی چه کمبودهایی دارید که اینقدر نیازمند توجه خانواده همسرتون هستید؟
شما اول راه هستید و اگر بخواهید با این نمونه توقعات و دیدگاه وارد زندگی مشترک بشید مطمئن باشید دچار مشکل می شید.
دست از این ایراد گیری های ذهنی بردارید.
به خودتون و همسرتون برسید.
همسرتون هم اشتباه کردند که ماجرای پیک نیک خانوادشون را برای شما بیان کردند و دارن به این احساسات شما دامن می زنند.
از ایشون یخواین که در این موارد دیگه با شما حرفی نزنند.
بار قبل هم گفتم شما درست برخورد کنید وسعی کنید از خودتون احساس رضایت داشته باشید.
نیاز شما به توجه نشون دهنده ضعف در شماست نه ایراد به خانواده شوهرتون و جاریتون.
موفق باشید.
-
لطفاً عنوان مناسب را از طریق لینک تماس با ما که در بالای تالار هست اعلام فرمایید تا جایگزین شود . تا زمان تغییر عنوان تاپیک قفل می شود ، پس از تغییر عنوان گشوده خواهد شد