عشق یا احساسات زودگذر ؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط mahdiaali

وقتی میبینمش بخدا قسم دلم میخواد تو آغوش بگیرمش ، دیگه مطمئن شدم خواستن و مثلا

دوست داشتن تو عشق نیست و جز هوسی بیش نیست. پس سعی کن با نفس خودت بجنگی و از

پای درش بیاری قبل اینکه اون تو رو از پای در نیاورده.

ببینید من حس میکنم بیشتر کمبود عاطفی دارم که یه بخشی ازین کمبود عاطفیمو بصورت ناخودآگاه با این خانوم شریک شدم با این اوصاف..

متاسفانه شما این کمبود عاطفی رو با روش نامناسبی دارین پر میکنید.

برادر عزیز این روش ها از پایه و اساس برای هر نیتی باشه اشتباهه.

ببینم داداش گلم بعدا که مرد کاملی شدی و تصمیم جدی به ازدواج گرفتی دوست خواهی داشت

با کسی که ازدواج میکنی قبلش با چند نفر بوده و الان ته مانده اش به شما رسیده؟؟؟؟؟ معلومه

که نه. پس نکن برادر من. پاک دامن باش تا شیر حلال خورده گیرت بیاد.

از قدیم گفتن هر چی بریزی تو آشت همون میاد تو قاشقت.

ازنظر اعتقادی ایشون حتی معتقد به نماز اول وقت هستن اما حجاب معمولی رو به ضعیفی دارند..همینطور از ماهواره هم استفاده میکنن.


آقای مدیر خواهش میکنم این پست رو نبندید بخدا کلی سوال دارم!
موضوع رو که عوض کردم خب:
دوست عزیز عنوان تاپیک رو باید از مثلث پایین که کنار تشکر هست باید عوض کنی.

---

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط m0341

سلام
نمیدونم شماها چرا همه توی این انجمن اینجوری هستین؟
تا یکی می یاد و کمک می خواد کاری می کنید که از اون فرد بدش بیاد و بدون هیچ شناختی از فرد مقابل سریع تصمیم میگیرید و میگید رابطه رو قطع کن چرا سعی نمی کنید بهش کمک کنید به عشقش برسه والله بخدا من از وقتی می یام توی این انجمن تاحالا یک مورد هم ندیدم که کمکش کرده باشید تا به عشقش رسیده باشه همش طرف رو تخریب کردید و گفتید که زوده یا نمی دونم اینا هوس زود گذر هست و از این حرفها.
داداش ،من کوچیک تراز این حرفام که بخوابم نظر بدم ولی به نظر من و به قول یکی از بزرگها واسه عشقت بجنگ تا بعد پشیمون نشی چون واقعا زندگیت داغون میشه البته اگه واقعا عاشقشی.

---

دوست گرامی کسی به این برادرمون نگفته کسی رو دوست نداشته باش یا عاشق نشو ولی هر چیزی یه راهی داره. کسی که واقعا عاشق

یکی میشه از طریق خانواده و بزرگترها اقدام میکنه و جلو میره تا اونا هم دستشو بگیرن و با خواستگاری و ... جلو میرن. نه اینکه با دوستی

و پیشنهاد دوستی و کلی اعصاب خوردی بعد اون و کلی نقشه کشیدن آخرش برسن به اینکه آیا خانواده ها راضین یا نه؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط kamr

...

---

چشم به حرفتون گوش میدم و دیگه حتی نگاهش نمیکنم..ای خدا ازت میخوام بهترین رو نصیبم کنی چون بخاطر عشق به تو از نفسم گذشتم.:302:
ولی درد داره ها آآی درد داره .

اول ميتونم بپرسم اعتقادات خود شما در چه حدي هست؟؟؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط kamr

...

- - - Updated - - -



دوست گرامی کسی به این برادرمون نگفته کسی رو دوست نداشته باش یا عاشق نشو ولی هر چیزی یه راهی داره. کسی که واقعا عاشق

یکی میشه از طریق خانواده و بزرگترها اقدام میکنه و جلو میره تا اونا هم دستشو بگیرن و با خواستگاری و ... جلو میرن. نه اینکه با دوستی

و پیشنهاد دوستی و کلی اعصاب خوردی بعد اون و کلی نقشه کشیدن آخرش برسن به اینکه آیا خانواده ها راضین یا نه؟

---

ممنونم ازت عزیزم به نکته خوبی اشاره کردی..ببینید من حتی این قضیه رو به مامانم گفتم ولی مامانم گفت کات کنی بهتره چون نه فرصتشو داری نه موقعیت ازدواج ولی این حرفها تو کت آدم عاشق نمیره خب..
ولی بابام هی میگه یه نفر رو نشون کن تو دانشگاه که وضعش خوب باشه !!!!!!!!! ببینید این تفکر پدرمه!!!!
طرح این موضوع با خانواده فعلا بصورت کلی کمکم نمیکنه فقط باعث بدبینی اونا نسبت به من میشه.

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط صبوري

اول ميتونم بپرسم اعتقادات خود شما در چه حدي هست؟؟؟

---

ببینید ما خانواده مذهبی ایی هستیم !!!! ولی خودمم با خودم نمیدونم چند چندم بخاطر این احساسات عاطفی!!! بعضی وقتا میرم مسجد نمازمو به جماعت میخونم بعضی وقتا نمیرم..بعضی وقتا هم نمیخونم نمازمو! ولی خدارو خیلی دوست دارم .کلا میشه بهم گفت یه بچه مسلمون معتقد چون حتی وقتی با یه دختر حرف میزنم تو چشماشم نیگاه نمیکنم.

سلام دوست عزیز،

به همدردی خوش آمدید.

پست قبلیتون رو برای تغییر عنوان گزارش دادم.

با توجه به توضیحاتی که دادید:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط mahdiaali

ولی گفت نمیتوانم باهات دوست شوم (یعنی چی؟) بعد یه مدت ابراز علاقه غیرمستقیم میکرد

---

من اینطور برداشت می کنم که احتمالا ایشون منتظر اقدام جدی تری از سمت شما هستند. اما غرورش این اجازه رو نمیده که مستقیما مطرح کنه.

بنابراین پیشنهاد من اینه که شما ابتدا با خونوادتون صحبت کنید. و به یک اجماع نظری راجع به ازدواج شما و طول دوره شناخت و دوره نامزدی و این مسائل برسید. وقتی نظراتتون یکپارچه شد، از مادرتون بخواید با خونواده دختر مورد نظرتون تماس بگیرن. و قرار آشنایی بذارن.

از برخورد احساسی با این مورد خودداری کنید تا خونواده خودتون و خونواده اون خانوم بتونن بهتون اعتماد کنن.

خواستگاری رو هم شروع دوره شناخت بدونید، و برای خونواده ها جابندازید که قراره یه مدت زیر نظر اونها با هم آشنا بشید و بعد تصمیم بگیرید که برای ازدواج مناسب هم هستید یا نه.

موفق باشید.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط mahdiaali

ازنظر اعتقادی ایشون حتی معتقد به نماز اول وقت هستن اما حجاب معمولی رو به ضعیفی دارند..همینطور از ماهواره هم استفاده میکنن.

شاید الان با آرایش و پوشش مشکل نداشته باشی ولی بعدا که محرم هم بشید همین مسئله نه چندان مهم الان یه مشکل بزرگ تو زندگیت

ایجاد میکنه. نگو نمیکنه که با توجه به غیرت مردای کشور ما میدونم میکنه. پس یا با خودت کنار بیا که بعدا بهش گیر نمیدی یا اگه برات مهم

همین جا کات کن.

چون بعدا دختر خانم اگه بخوای چیزی بگی شاید بیاد اینجا تاپیک بزنه که همسرم منو داره تغییر میده و اون منو اینجوری دیده و باید اینجوری

قبول کنه. چرا این چیزا رو قبلا بهم نگفت. دارم ازش زده میشم.

---

می بینی برادر من زندگی اونقدرها که تو فکر میکنی راحت نیست. زندگی فقط بوس و بغل و ... نیست. اول به تکامل برس بعد به فکر عشق

و عاشقی باش.

حالا یه بحث دیگه هم هست .اگه اون طرف دوباره خواست شیطونی کنه.یا اینکه بقول معروف نگاه نگاه میکرد چطور؟؟ من اصلا طاقت ندارم سر این چیزا سریع وامیرم...خدا ...ت کنه بعضی از این دخترا رو.:302:

ز دست ديده و دل هر دو فرياد :305:كه هر چه ديده بيند دل كند ياد
بسازم خنجري نيشش ز فولاد :305:زنم بر ديده تا دل گردد آزاد
برادر من شما كه آدم معتقدي هستي كنترل نگاه هم داري ولي خيلي بيشترش كن واقعا جواب ميده .
چون اون دختر هم با ملاك هاي شما سازگار نيست راحت تر ميتوني با قضيه كنار بياي.
در ضمن مدتي كه آشنا شدي زياد نيست كه بگي ياد خاطراتي كه با هم داشتيم اذيتم ميكنه.
شركت تو مراسم هاي مذهبي رو هم در برنامت قرار بده .

ممنونم از میشل
ولی آخه یه بحثی هست این وسط..
ببینید من احساس میکنم باید قبل از اینکه به خانوادم اطلاع بدم بتونم بیشتر بشناسمش ..ببینم واقعا منو میخواد یا نه؟ چون این دختر ازوناییه که قبلا با کسی دوست بوده ..منم دیگه فکر دوستی و این حرفا ازم گذشته چون سال دیگه فارغ التحصیل میشم یواش یواش باید فکر تشکیل زندگی باشم و با توجه به معافیت بنده از خدمت سربازی خیلی زود میخواهم ازدواج کنم به امید خدا ..چون خدا و پیغمبرش هردو بر این نکته تاکید دارند که ازدواج هرچه زودتر باشد بهتر است.

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط صبوري

ز دست ديده و دل هر دو فرياد :305:كه هر چه ديده بيند دل كند ياد
بسازم خنجري نيشش ز فولاد :305:زنم بر ديده تا دل گردد آزاد
برادر من شما كه آدم معتقدي هستي كنترل نگاه هم داري ولي خيلي بيشترش كن واقعا جواب ميده .
چون اون دختر هم با ملاك هاي شما سازگار نيست راحت تر ميتوني با قضيه كنار بياي.
در ضمن مدتي كه آشنا شدي زياد نيست كه بگي ياد خاطراتي كه با هم داشتيم اذيتم ميكنه.
شركت تو مراسم هاي مذهبي رو هم در برنامت قرار بده .

---

بله ممنونم
خداروشکر دقیقا همینطوره حتی با خودم میگم شاید لطف خداس که داره اینجوری برام پیش میاد. چشم سعی میکنم در این مراسم ها شرکت کنم .

عشق و هوس

زمـاني كه عشق از دري بگذرد

زجايي دگـر عقـل بيرون رَوَد

اگـر عـاقلي عشق را دور كن
هوس را به دست خِـرد گوركن
همه عاشقان مست و ديـوانه اند
هميشه به دنبــال افسـانه اند
اگر عقل گفتت كـه سرمايه ساز
هوس گويدت پــاك آن را بباز
به اين علت از عشق بــايد بُريد
كه از آن به جز غــم نيايد پديد

به قول حافظ:

عقل مي گفت که دل مسکن و ماواي من است

عشق خنديد که يا جای تو يا جای من است

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط mahdiaali

حالا یه بحث دیگه هم هست .اگه اون طرف دوباره خواست شیطونی کنه.یا اینکه بقول معروف نگاه نگاه میکرد چطور؟؟ من اصلا طاقت ندارم سر این چیزا سریع وامیرم...خدا ...ت کنه بعضی از این دخترا رو.:302:

---

بهونه خوبیه برای... :122::228: واقعا که:97::97: