نمایش نسخه قابل چاپ
سلام خیلی بهم کمک کردید الان خیلی بهترم بهش فکر نمی کنم من موجود ضعیفی نیستم ولی بعد یک ماه تحمل کردن یه دفعه نتونستم جلوی خودم رو بگیرم چون وقتی یکی دلم رو می شکنه باید یا جوابش رو بدم یا گریه کنم چون نتونستم زدم به سیم آخر . الان هم چسپیدم به کارم توی این اوضاع نابسامان بی کاری نمی شه کاری کرد!!!!
وگرنه یه سیلی مهمونش می کردم .:160::160:
حتی اگر طرف مقابل ما دیوانه نباشد و عاقل باشد و عمداً یا به ناحق به ما توهین نماید،باید بسته به درجات این توهین واکنش نشان داد.مثلاً فکر نکنم رییستان خدای ناکرده فحش به شما داده باشد.لذا بحثاصلی آن است که در این صورت با تحمل اندکی رنج ناشی از احساس بی عدالتی در حق خود،این را به خود بفهمانیم که ادامه کار و زندگی و نیز اهمیت ندادن بهترین واکنش است.
دلیل اصلی ناراحتی شما این است که غرور دارید،ولی این غرور را با داوری و نظر دیگران می سنجید و ارزش خود را در گرو رفتار آنها در برابر خود می دانید،در صورتیکه شما فی الذات ارزشمندید همین.
سلام آقای گردآفرید خیلی ممنون از جوابتون واقعا حق با شماست برای ادامه کار و زندگی اهمیت ندادن بهترین واکنشه . درست متوجه شدید مشکل من اینه که به نظر دیگرون نسبت به خودم خیلی اهمیت می دم شاید عیبم همین باشه.واینکه در این مورد بی خودهمه کاسه کوزه ها رو سر من شکستند و نتونستم از حقم دفاع کنم و به بی عرضگی خودم بیشتر پی بردم خیلی بیشتر ناراحتم کرد .:302:
به هرحال از همه دوستای گل و مهربونم ممنونم که تنهام نگذاشتید.:43::43:
دوستتون دارم خیلی زیادددددد:72::72::72::72:
اگر راهي پيدا كردي و از اين حالت نا اميدي به سلامت خلاص شدي حتما منو راهنمايي كن كه من سال هاست گرفتار پوچي زندگي شدم
سلام دوست عزیز تنها راهش خواستن خود آدمه باید بخوای که از پوچی در بیای
می تونی بگی دلیل این که این طوری فکر می کنی چیه؟
من هم خودم گاهی دچار این حس می شم و مدتی طول می کشه که نرمال بشم و البته خودم هم تلاش می کنم که به موضوع های بد فکر نکنم به خوبی ها و خوشی ها و توانایی هام فکر کنم شما هم این طوری باش
امیدوارم موفق باشی
سلام
مشکل تو همینه!!!!!!!!! با رئیست دعوات شده !!!!!!!! عجب !!!!!!!! رئئسها همشون همین طور هستند. خوب محل کارتو عوض کن . بعد هم هر وقت گریت می گیره گریه کن و خودتو سبک کن. من می دونی تا حالا چند هزار بار رئئیسم جلو همه سبکم کرده ولی چون می دونم حق با منه بی خیال می شم و باهاش بحث نمی کنم. تو رو به خدا این قدر سخت نگیر بابا به خدا به پیر به پیغمبر هیفه. برو گردش . تفریح . فیلمهای خنده دار ببین. به همون اندازه که سخت بگیری زندگی بهت سخت می گذره. دعا بخون. قرآن بخون که خیلی آرامش می ده. موفق باشی
سلام گل بن عزیز
کم کم دارم باهاش کنار میام
ولی بعضی موقع ها خیلی بدم میاد یکی جلوی همه کوچیکم کنه ...
ممنون از راهنمایی خوبت
سلام مجدد
همه ما یه جورایی مشکل تو رو داریم
ولی قشر کارمند جماعت قشر ضعیف هست چون کاری کردن که اگه تو سرمونم زدن هیچی نگیم
ولی خود من نمی ذارم حرف تو دلم بمونه می خواد رییسم باشه یا هر کس دیگه ولی جوری که طرف یکی دو روز بعد تازه بفهمه چه لیچار هایی بارش کردم تو هم سعی کن حرف تو دلت نمونه
شیلا خانوم سلام،
خوشحالم که حالت بهتر شده و آسمون ابریت آبی تر شده.
اگه دوستون همچین مشکلی رو داشت و بهتون میگفت، به این صورت که باخودت برخورد میکردی باهاش مواجه میشدین؟؟
به نظر بنده مسئله همانطور که آقای گرد آفرید اشاره کرد در اندیشه ی درونی شده ی شما در مورد تفکر و احساس
مردم نسبت به خودتونه ،و هیچ ربطی به لیاقت شما نداره و در واقع شما گرفتار یک تفکر نا صحیح هستید که درونی شده و خواهش میکنم این مسئله رو به بقیه ی مسائلتون بست ندین،که نتیجه ای جر بدحال شدن نداشته و نداره.
با خودت مهربون تر باش.
شاد و پاک باشید