نقل قول:
دوست داشتم حافظ قران میشدم
بچه خوبی برای پدرومادرم میشدم
خجالتی نبودم
اعتماد به نفس بالایی داشتم و میتونستم خوب صحبت کنم
گواهینامه گرفتم اما نتونستم رانندگی کنم
خیاطی دوست داشتم که الان دارم میرم
دوست داشتم که ادم با ایمان واقعی بودم که اصلا نیستم
دوست داشتم زبان انگلیسیم عالی بود که افتضاحه.......
در اکثر این کارهایی که گفتم اقداماتی کردم چندین بار اما همیشه نصفه موندن
sanoجان، فکر کن تنبلی ت شفا پیدا کرده :) و به تو یک پشتکار خیلی قوی هدیه داده شده.
نقل قول:
خانواده ام ازم بدشون میاد چون از حرفاشون میفهمم از سرزنشهاشون از مقایسه کردن های زیاد منو با هر کسی که بگی مقایسه میکنه خجالت میکشم بگم اما حتا با دختر عموم که به خاطر ازدواج فامیلی مشکل داره هم مقایسه کرده با بچه های 16-17 ساله ، دوست ندارم بگم اما مامانم کمی هم بددهنه...
منتظرن ازدواج کنم و زودتر برم اینو چندین بار خودش بهم گفته که راحت شه
درد مشترکی داریم:)