شما داماد این خانواده هستید و نباید خودتان را در مسایل مربوط به این خانواده وارد کنید. این مشکل او به خانواده خودش یعنی مادزن و پدرزن ، خواهر زن و باجناق شما و نهایتا همسر شما برمی گردد. هر مشکلی را خانواده ها باید خودشان حل کنند و شما نمی توانید در امور خصوصی خانواده همسر خود دخیل باشید. چون باعث اختلافات خانوادگی و نیز آسیب به خودتان می شود.
پس شما فقط در حد یک داماد با این خانواده ارتباط داشته باشید نه مثل یک فرزند این خانواده.
خوب در خانواده و فامیل ما خودمان همین کار را که گفتم انجام می دهیم. نه کسی در امور مربوط به دامادها ( به جز همسر و والدین همسر ) دخالت می کند و نه دامادهای فامیل ما در امور خصوصی خانواده دخیل می شوند.
به نظر من باجناق یا خواهر زن یا همسر شما درباره این دخترخانم و اینکه حجابش اجباری یا دیگر موارد صحبت هایی با شما کرده اند. اگر این طور است و کسی از اعضای این خانواده راجع به این امور دخترخانم که امور ( خصوصی ) این دختر و خانواده است با شما صحبت کرده اشتباه از آنها بوده است و نباید این کار را می کردند.
دوستان توصیه های خوبی به شما کردند. اما من هم یک توصیه دیگر دارم : اگر همسر یا کسی از اعضای خانواده همسرتان خواست درباره این دخترخانم صحبتی با شما بکند شما خودتان را کنار بکشید و به هیچ عنوان اجازه ندهید شما را وارد این امور کنند. هر چه کمتر از این مسایل بدانید بهتر و شادتر زندگی می کنید.
تجربه عشق هم در نوجوانی یک عاطفه خاص نیست بلکه یک تغییر هورمونی است و همه این تجربه را داشته اند و با این حال با آن کنار آمده اند . ازدواج هم کرده اند و حالا فکر می کنند چقدر در زمان نوجوانی ساده اندیش بوده اند.