من خودم شرایط شما را دارم!نیازی نیست خودمو بزارم جای شما چون مشکلم تقریبا مشابه شماست ولی باهاش کنار اومدم.البته قبول دارم که اولش پذیرفتنش سخته ولی الان خوشحالم که الان فهمیدم و باهاش عروسی نکردم.
نمایش نسخه قابل چاپ
من خودم شرایط شما را دارم!نیازی نیست خودمو بزارم جای شما چون مشکلم تقریبا مشابه شماست ولی باهاش کنار اومدم.البته قبول دارم که اولش پذیرفتنش سخته ولی الان خوشحالم که الان فهمیدم و باهاش عروسی نکردم.
سلام دوست عزیز واقا ناراحت شدم از مشکلی که براتون پیش اومده.
اون حتی اگه شمارو دوست نداشت اگرلااقل یه کم به اصول اخلاقی پایبند بود کمترین کاری که میتونست بکنه این بود که اول با شما تموم کنه بعد بره سراغ یکی دیگه.
پس این دختر علاوه براینکه عشقی در دلش نیست ظاهرا بویی از اخلاق و حیا هم نبرده در نتیجه بدرد زندگی نمیخوره.
برای تلافی هم نگران نباشید و همه چیزو به خدابسپارید حتما یه روزی نتیجه کارشو میبینه.
تو دوران دانشجویی این چیزا عادیه
هیچ وقت من ندیدم دانشجو ها از ترم های اول تعهد خودشونو برا همیشه نگه دارن ( ترمای اول که چه عرض کنم کل دوره کارشناسی همین داستان بین بچه هاست )
چون به این نتیجه میرسن این دوران دوران خوشگذورنیه و باید خوش باشن مگه دنیا چن روزه با هم دوس میشن رفیق بازی و دل شکستن و بی آبرویی و ... ، مطمئن ابش چند سال دیگه حسرتت رو میخوره که عجب آدمی رو از دست دادم ، پس تو اینقدری درس بخون و رو پیشرفت تمرکز کن که یه روزی حسرت رو دل تمام کسانی که دلت رو شکستن بزاری
اما شما نباید دیگه آبی رو که ریخته رو زمین گل شده رو دوباره برداری ، به همین خاطر ولش کن ، دوستش داری داشته باش حواستو پرت کن که کم کم فراموشش میکنی اما ولش کن به حال خودش ، اونم روزی به این نتیجه میرسه که این کارا آخر عاقبت نداره
تشکر میکنم از همتون . نظراتتون یه مقدار آرومم کرد .
بلاخره گوشیشو روشن کرد ولی هر چی زنگ زدم جوابمو نداد . بعدش یه اس داد که چیزی بین ما نیست . بهش اس دادم چرا رفتی با این پسره . باز گفت دیگه چیزی بین ما نیست و ما تموم کردیم و دیگه مزاحمم نشو .
ولی کاش میرفت سراغ یکی دیگه نه این پسره . پسره دوسال با من دشمنی داشت . حتی بخاطر دعوا باهاش میخواستن از دانشگاه اخراجم کنن. کاش این پسره ازم سر بود . حداقل میدونستم ازم سر بوده . ولی سنش از خودش کمتره و قدشم انقد کوتاهه که همه مسخرش میکردن . موندم چرا رفت با این .
مرده شور این دل لعنتی رو ببرن . کاش دلم سنگ بود . کاش میتونست همه چی رو فراموش کنه . با این حال که ازش بی اندازه متنفرم ولی باز دوست دارم یه خورده صداشو بشنوم آخه دلم برا صداش تنگ شده .دوس دارم برگرده . ولی از یه طرف هم دوس دارم بکشمش که دست کسی به جز من بهش نخوره . باور کنید اگه بفهمم با پسره رابطه جنسی داشته خودکشی میکنم.
الانم فقط میخوام کاری کنم که دست کسی بهش نخوره و برام مهم نیست زنده بمونم یا بمیرم
- - - Updated - - -
بخاطر دختر همه دوستامو ترک کردم . چون میگفت دوس ندارم با اینا بگردی و میگفت رفیق به درد نمیخوره و فقط باید من و تو رفیق هم باشیم و به دیگران نیازی نداریم .
البته خودش که تمام دخترای خوابگاهشون باهاش رفیق بودن . ولی به رفیق بازی من اعتراض داشت منم چون هدفم راضی نگه داشتنش بود به حرفش گوش دادم.
تمام رفیقای درجه یکمو ول کردم چون که میگفت نمیخوام با کسی که دوست دختر داره بگردی . الان واقعا تنهام . یکی رو ندارم باهاش درد و دل کنم . البته رفیق دارم ولی نه در حدی که بشه باهاشون درد و دل کرد
دوست گلم من جای تو بودم دزدم دست همچین ادمی نمیدادم ،تو اون وقت دلت برا صداش تنگ شده،ولش کن اون ارزشش همون پسره ،مطمئن باش بر میگرده اما صبر کن یکم ،اما حواست باشه قبولش نکنی یه وقت حتی اگر التماست کرد،این ادم به درد زندگی نمیخوره
سلام دوست عزیز...ازاین بلاها تو عمر زیاد خواهی کشید هنوز اول کاره؟!؟زن تنها چیزی هست که سند مالکیتش دست خود زنه هست اگه خواست خلافی کند سریع از پیشت میرونی یااصلا ترا نخواست بایکی دیگه میره!!!!!!!!!چی شده انقد ناراحتی!!!اینهمه دختر؟قحطه برات؟شما مردهستید غرور داشته باشید خواهان کسی باش که خواهان تو باشد رفت به درک!!!!!
من برای یکی اولین کادوم زانتیا بوددر اولین سالهای تولید زانتیا!!!کو کجا رفت؟؟یک پسر ازمن پیشتر خواستگارش بود پول وزیبایی منو دید اومد بسمت من .تا که حس تنوع طلبی ش بیدارشد رفت به سمت او!!!نه تهدید نه پول نه قانون هیج چیزی جلوئشو نگرفت .اونیکه مخواد بره بزار بره انشالله که اخرین رفتنش باشه.بخودت فشار نیار عده ای اینطورین//البته همه که نه .این جوابم شامل بعضی ها هست نه کلا..خیلی هارا میشناسم که با شوهر معتادشون هنوز غرق ارامشند اما این کجا واون کجا..
خودتو بگیر بیخیالش شو..با یک حس تنفر مثل یک مرد غیرتمند استوار باش./
با تشکر دوستان گلم .
بلاخره گوشیشو جواب داد . البته نخواست صدامو بشنوه و گفت اس بده .
بهش گفتم چرا این کارو کردی . دلیلشو بهم بگو تا برم و پشت سرمم نگاه نکنم . ولی همشونو انکار میکرد. و میگفت برا ناهار خودش اومد پیشم نشست و یه خورده مسخره بازی دراورد و رفت .
بقیه چیزار رو هم انکار کرد. اون با کلی قسم
بهتر که با همچین دختری ازدواج نکردی! اگر بعد از ازدواج بهت خیانت میکرد پس میخواستی باهاش چه برخوردی کنی!
درسته با هم حرف زده بودید و قول و قرار گذاشته بودید ولی زن و شوهر که نبودید! پس این خانم تعهدی به تو نداشته! (اگرچه کارش غلطه و میتونست کم کم تو را آماده کنه که قصد ازدواج با تو را نداره!)
ببین، عشق و علاقه زوری نمیشه! چون یکسری حرفها را زده معنی اون حرف ها این نیست که تا آخر عمر باید مال تو باشه (طرف زن و شوهرند امروز عقد میکنند چند روز بعد میآیند برای طلاق گرفتن!)
پس اگر به درد هم نخورید از هم جدا میشدید! برو خدا را شکر کن که الان این اخلاقش را فهمیدی نه بعداً!
اصلاًً هم به انتقام فکر نکن! بدترین مجازات برایاش اینه که عشق تو را از دست داد و حالا باید یک چند ماه با این باشه یک چند ماه با یکی دیگه و زندگیاش بشه رابطههای موقت و زودگذر با پسرهای هرزه!
حالا تو برای همچین دختری حاضری زندگیات را ببازی و بری بالای دار!
هر وقت فکر انتقام به سرت زد خودت را با لباس زندانی دست بند زده جلوی قاضی تصور کن، فکرشو بکن چقدر پدر و مادرت و فامیلات باید اشک بریزند و به دست و پای خانواده اون دختر بیفتند تا از حکم اعدامات صرفنظر کنند تا شاید تو به جای اعدام 15-10 سال دیگه عمرت را تو زندان تو بند قاتلها و متجاوزها باشی!
برو زندگیات را کن! به موقعاش هم وقتی حالت بهتر شد برو با یک دختری که عشق و تعهد را بفهمه ازدواج کن!
پیشنهاد میکنم حتی اگر کار واجبی داری رهاش کنی و یه هفته به همراه دوستات یا خانوادت بری مسافرت .
الان عصبی هستی و نمیتونی خوب و بد رو درست تشخیص بدی . خیلیها موقع عصبانیت تصمیمای بدی میگیرن و بدون استثنا همشون پشیمون میشن .
حداقل با اون بودن باعث پسرفتت نشده . خودت میگی به خاطر اون درس خوندی به خاطر اون قید رفیق بازی رو زدی . اینها که بد نیست. خیلیها هستن که ضربه های وحشتناکی میخورن و زندگیشون تباه میشه ولی با مسئله راحت کنار میان .
دوست عزیز دنیات تو یه دختر خلاصه نشده . زندگیت با ارزش تر از اونیه که بخوای به خاطر یکی دیگه خرابش کنی .
در ضمن این فکر هایی که به سرت میزنه انسانی نیست . میدونم روزهای سختی رو میگذرونی درک میکنم . ولی اینها دلیل نمیشه به دیگران صدمه بزنی .
امیدوارم خشمت رو کنترل کنی و ازش برای پیشرفت خودت استفاده کنی تا آسیب زدن به دیگران .
سلام
ازاتفاقی که افتاده متاسفم
100% موافق این جمله ی آقایehsan_hamdardi هستم :
اصلاًً هم به انتقام فکر نکن! بدترین مجازات برایاش اینه که عشق تو را از دست داد
مطمئن باش یه روزی می فهمه الآن داغه بچه ست آگاهی نداره هوابرش داشته خوش باشه معیاردرستی نداره ...بعدهاکه یکم بزرگترشد ومزه ی تلخ بی اعتنایی وخیانت روچشید یادش میفته ارزش خوبی های شمارو...
شما اصلا فعلا به فکرانتقام واین هانباش تازه مگه نمی گی دوسش داری پس نباید به فکرآسیب زدن بهش باشی درسته؟
الآنم فکرکن داره خطامیره احتیاج داره یکی آگاهش کنه بامادرش درمیون بذار بگونگرانشم داره خطامیره من اززندگیش میرم ولی حواستون بهش باشه اینطوری شرمنده میشه
البته ایناکه مامیگیم واسه اینه که کاملاعقلانی به قضیه نگاه می کنیم ودوریم ولی شما که اون همه دوسش داری ود لتنگشی مید ونم که تودلت چی می گذره ...فقط سعی کن یکم احساساتت روتعدیل کنی ...جنبه ی عقلانی قضیه روهم توجه کن وتاحدی که میتونی خونسرد باش وازعقلت هم کمک بگیر
ازش بخواه حتما جواب اون سوالاتت روبد ه وقتی انکارمی کنه یعنی بازم تمایل داره باشماباشه؟
یاشمارومیگه نمی خواد؟چرا؟
حتمابگودلیلشوبگه بعد اززندگیش میری