این آخریها همه خانواده خوبی داشتن وشغل خوب اما متاسفانه تحقیقمون منفی شد.قبلیها هم فرهنگمون180 درجه با هم فرق داشت.که ازهر مشاوری پرسیدیم گفتن بدبخت میشی.
نمایش نسخه قابل چاپ
خب چی میشه که مثلا اول معرفی میشن بعد نمیان.
من اینو میخوام بدونم. ولی برای همش سه تا نقطه گذاشته ای.
- - - Updated - - -
جمله اولم سوالی بود. علامت سوال آخرش رو یادم رفته
عزیزم بایدبنویسیم چراخواستگارموردعلاقه خودرانداریم
برای هردختری خواستگارمیادولی خواستگاری که معیارهای موردنظرماروداشته باشه کمه
به نظرمن دختراگربه امیدخواستگارامدن خانه بنشیندامیدواهی است چون خواستگاربیچاره ازکجامیداندکدام خانه دختردم بخت دارد پس نیازهست که یک نفرواسطه شودبرای واسطه شدن حضوردخترخانم درمجالس ودرکل اجتماع ضروری به نظرمیرسدتا دیگران یک شناخت نسبی ازدخترخانم داشته باشند وبتوانندمعرف فردشوند
راستی عزیزم توکل بخدا کلیدهمه درهای بسته است بخداتوکل کن ازخودش مددبخواه
یوسف گمگشته ببخشید یه سوال داشتم(امیدوارم سوالم نرنجونت)
پدرت یا برادر سیگاری داری ؟
و اینکه وقتی برات خواستگار میاد، تو باهاشون صحبت میکنی و بعدش دیگه اونا نمیان؟؟
یا اینکه همون اول منتفی میشه؟
چطوری کنسل میشن خواستگاریهات؟
چقدر از موردهایی که برات پیش اومده بدون واسطه بوده؟ یعنی خود آقاپسر تو رو دیده و انتخاب کرده....؟
عزیزم اگه این موارد رو قبلا توی تاپیکهات گفتی ،من فراموش کردم یا اصلا نخوندم! ببخشید اگه سوال تکراری پرسیدم
- - - Updated - - -
خب بیشتر از یه سوال شد!!:303:
سلام:72:
هیچی دیگه.هر راوی واسش مشکلاتی پیش میاد که نمیتونن قولی که دادن عملی کنن.یکی مادر شوهرش مرد وشوهرش ناراحتی اعصاب گرفت وگرفتار شد.وهمش میگه ببخشیددست خودم نبود.
یکی دیگه گرفتاری شدید واسش ایجاد شد وبه طرز عجیبی مسافرتش طولانی شد.
بیشتر از این ناراحتم که خب چرا آدم وقتی نمیتونه واسه کسی کاری کنه حرفشو میزنه؟این راوی دومی خودش بامن تماس گرفت وگفت من وظیفه دارم که واسه ازدواج تو کاری کنم.آخرش 2ماه پشت سر هم تماس میگرفت عزیزم تو خیلی خوبی هرکی باتو ازدواج کنه خوشبخت میشه.هزارتا حرف زد اما وقتی گرفتاریش برطرف شد کلا انگار این آدم حرف نزده.من نمیگم کسی واسه من کاری کنه اماچرا همشون حرف میزنن اما این مسائل پیش میاد؟خب چرا همشون اینطور میشن؟
من میخوام بدونم چکار کنم؟
شوهر خواهرمم هرچند وقت یکبار دوستاشو معرفی میکنه بعد خودش میگه نه میترسم بدبخت بشن اونوقت من مسئولم.
من مسئولم یعنی چی؟شمامیتونیدبه صراحت عنوان کنیدکه شمامعرفی میکنیدوماتحقیق میکنیم وچشم وگوش بسته جواب مثبت نخواهم دادتااونهاهم معرف شماباشند
سلام:72:
این توکل که گفتی خیلی عالیه و میدونم توکلم کمرنگتر شده.اما من دنبال راه حلم.شاید خدا میخواد راهی پیداکنم.
- - - Updated - - -
سلام:72:
پدرم نه اون از دود متنفربود وهیچکس حق سیگار کشیدن توخونه مارو نداشت.
اما برادرام تازگی سیگاری شدن اما هیچکدوم به ما نشون ندادن وفکر میکنن ما نمیدونیم.
خواستگار که میاد میخوان وخیلی هم میخوان اما من نمیتونم با وجود تمام خوبیهاشون وقتی دندوناش از شدت سیگار زرد شده بهش جواب بدم.
خب من حالم بد میشه کسی به بهداشتش اهمیت نده.دندون یه چیز مهم توصورته.تازه من نمیتونم نفس سیگاری رو تحمل کنم.حالم بد میشه وخیلی سرفه میکنم.شوهر خواهر اولم سیگاریه اما توخونه ما نه.خواهرم میدونست سیگاریه اما واسش مهم نبود چون خیلی دوسش داشت.فامیله.
در هیچ موردی خود آقا پسر ازم خواستگاری نکرده.خانوادش به صورت سنتی اومدن.
- - - Updated - - -
سلام:72:
پدرم نه اون از دود متنفربود وهیچکس حق سیگار کشیدن توخونه مارو نداشت.
اما برادرام تازگی سیگاری شدن اما هیچکدوم به ما نشون ندادن وفکر میکنن ما نمیدونیم.
خواستگار که میاد میخوان وخیلی هم میخوان اما من نمیتونم با وجود تمام خوبیهاشون وقتی دندوناش از شدت سیگار زرد شده بهش جواب بدم.
خب من حالم بد میشه کسی به بهداشتش اهمیت نده.دندون یه چیز مهم توصورته.تازه من نمیتونم نفس سیگاری رو تحمل کنم.حالم بد میشه وخیلی سرفه میکنم.شوهر خواهر اولم سیگاریه اما توخونه ما نه.خواهرم میدونست سیگاریه اما واسش مهم نبود چون خیلی دوسش داشت.فامیله.
در هیچ موردی خود آقا پسر ازم خواستگاری نکرده.خانوادش به صورت سنتی اومدن.
- - - Updated - - -
اتفاقا همین امروز به خواهرم گفتم به شوهرت بگو شمارمونو بده بقیش با خودمونه.اون فقط معرف یک آدم درست باید باشه.عاقبت هر کس دست خودش وخداست.
با سلام
به نظرم توکلت کمرنگ نشده. بلکه کاملا رنگ باخته!!!!
توکل یعنی اینکه بدون استرس و فشار راهکارها را بررسی کن و دنبال کن و امیدت به خدا باشه و نتیجه را به او واگذار کن.
اما شما تا مرز مردن پیش رفتید که به نتیجه ای که دوست دارید برسید چون عنوان کرده اید:
پیشنهاد میدهم مدتی انرزی خودت را از تمرکز روی ازدواج کاهش بدهی و خود را احیا کنید.نقل قول:
من دارم از فکر ازدواج میمیرم.
پیشنهاد می کنم ازدواج را یک چیز معجزه گر نبین که اگر همین الان اتفاق نیفتد بلایی سر شما می آید. اتفاقا اگر قدر دوران مجرد بودنت را دانستی و خودت را آماده کردی و بعضی کارهایی که به شما آسیب می زند کنار گذاشتی ( خودت می دانی کدام کار را می گویم ) آن وقت ازدواج موفق خواهی داشت. عزیزم الان جوان و با نشاط و زیبایی. الان ازدواج بکنی یا نکنی جوانی ات می گذرد و به دوران میانسالی می رسی. دورانی که می نشینی و گذشته را مرور می کنی تا ببینی چه به دست آورده ای و آن وقت...
سلام مدیر محترم.
درسته حق باشماست وایمان وتوکل من رنگی نداره.یعنی رنگ قبلو نداره.
چند سال با کمک مشاور این راهکار تمرکز زدایی رو انجام دادم اما اگر جواب میداد حتما ادامه میدادم.
من میخوام کمکم کنید بتونم هر چه زودتر ازدواج کنم.
- - - Updated - - -
سلام نوپو عزیز:72:
دیگه فکر کنم به اندازه کافی مجرد موندم.
من قرار نیست خودمو بدبخت کنم.پس نگید ازدواج بده.اگر بد باشه هیچکس چند باره ازدواج نمیکنه.اما اگر همشون خوب بودن هم هیچکس طلاق نمیگرفت.
این موضوع مثل اینه که من بگم تو دریا نمیرم چون غرق میشم.امامن میدونم اگر ازحدی که واسم مشخص شده جلوتر برم غرق میشم.
ازدواج واسه من یک بهشت نیست اما هم از لحاظ روحی وهم جسمی بهش نیاز دارم.
- - - Updated - - -
یکی خودشو جای من بزاره واز دید من به قضیه نگاه کنه بعد بگه ازدواج واسه من خوبه یا بده؟
بهتره تمام زندگیمو مطالعه کنید.
من اینجا اومدم کمکم کنید موفق بشم وگرنه فراموشی راحتترین راهیه که میشه پیشنهاد داد.اما سختترین راهیه که میشه انجامش داد.
از همه کسانی که نظر میدن سپاسگذارم:72:
- - - Updated - - -
من از هیچکس اینجا طلب ندارم ومیدونم دوستان خوبم الان حال خوبی ندارن که امیدوارم خیلی زود خوب بشن.
میشل عزیزم چند روزه منتظر ایمیلت بودم اما بعد متوجه شدم خودت خیلی به تنهایی نیاز داری.امیدوارم زودترخوب شی.
فکر نکنید من فکر آخرتم نیستم.من خیلی گناهکارم وخیلی بدم اما من گناهکار بد راهی پیدا نمیکنم تا خوب بشم جز اینکه بتونم ازدواج کنم.
میگفتن زمان پیامبر دختری میره پیششون ومیگه من همسر خوب میخوام همونجا پیامبر با یک پسر عقدش میکنن.(شبیه این داستان بود)
اما حالا که ما دم از اسلام میزنیم کجاست کسی که بدون چشم داشت کاری واسه یه دختر بکنه.
درسته کسانی مثل برادر من با دخترا دوست بشه وبعد بگه همشون بدن؟؟
من که میخوام خوب زندگی کنم وپاک بمونم باید به کی بگم واسم کاری کنه؟
پیامبر از تمام آدما پاکتر بودن وخیلی متوکل تر اما چرا نگفتن برو دعا کن وفراموشش کن؟چون میدونستن این نیاز فراموشی نداره.شاید بتونم یک ماه کنترلش کنم اما نمیشه فراموشش کرد اگر میشه شما بگید با چه دارویی؟شما وقتی به آب احتیاج داریدوآب ندارید بهش فکر نمیکنید؟تازه میگیم چند روز بهش فکر نکنیدوهیچکس پیشتون آب نخوره اما زنده میمونید؟؟؟؟
من روم نمیشه برم به دکتر بگم این مساله رو دارم کما اینکه به مشاور خانوم گفتم رفتارش باهام تغییر کرد.
یک مشاور آقا که خیلی هم معروفه وتو تلویزیون صحبت میکنه با پیام مسالمو گفتم وگفت بیا پیشم بهت راهکار بدم.منم باترس رفتم پیشش.حرفای زشتی زد که فقط میخواستم فرار کنم.
من فراموش میکنم اما به من اسم دارو بگید.هر چی باشه میخورم بمیرم اما دیگه این رنجو تحمل نکنم.
واسه ترحم اینا رونمیگم.من فقط وفقط خسته ام.وخودم نمیتونم کاری بکنم.