نوشته اصلی توسط
yas_1
Ehsan عزيز
حرفاتو كاملاً قبول دارم،اما ميترسم،بابام خيلي منطقيه!اما حس ميكنم اگه بگم ديگه تا آخر عموم كسي رو حرفام حساب باز نميكنه!اومديم و زنگ زدم و گفت ميخوام طلاق بگيريم!!
بعد همه اينا به كنار،مشكلاتم با خانوادشو خودش چي كار كنم؟اگه برم كه حل نميشه!تاره بدترم ميشه،اونوقت تو زندگي هرچي اونا ميگن بايد بشه!!مي ترسم!!!
الانم امروز فردا يكي از دوستاي بابام كه يكي از مشاوراي خوبه و قبل از اون مشاور خدانشناس مساـلمونو پيگيري ميكرد اما چون دوست بابام بودو گفتيم حتماً خانواده شوهرم فكر ميكنن پارتي بازي كرديم مشاورو عوض كرديم،الان اين آقا قراره مثل قديما كه زنگ ميزد بهمون زنگ بزنه ببينه چه موضعي داره!اما دارم از استرس اينكه بگه منو نميخواد يا با يه كس ديگس ميميرم...
تو فكرم بود زنگ بزنم به مشاوره بگم يه جوري صلح بده..؟به نظرتون اين خوبه؟خودمو خورد نميكنم؟