با توجه به تغيير ناگهاني همسرتون ، ايشون در محل كارشون دچار مشكل نشدن؟
يه چيز ديگر كه به ذهنم مي رسه رو با ترس ميگم ، چون نمي خوام دچار مشكل بشي، احتمالا همسرتون سرشون جاي ديگه اي گرم نيست؟
نمایش نسخه قابل چاپ
با توجه به تغيير ناگهاني همسرتون ، ايشون در محل كارشون دچار مشكل نشدن؟
يه چيز ديگر كه به ذهنم مي رسه رو با ترس ميگم ، چون نمي خوام دچار مشكل بشي، احتمالا همسرتون سرشون جاي ديگه اي گرم نيست؟
خواهر گلم، اول آروم! انقدر گرد و خاک نکن! یه نفس بگیر بابا... هیچکس به امید بدبختی و دشمنی با طرف مقابل ازدواج نمی کنه و شوهرتم از این قاعده مستثنا نیست. بر فرض که بخاطر کارمند بودن شما یا پول پدرتون بوده باشه اون مبنا رو در ذهن اینجوری گذاشته که زندگیش با شما عیب و نقصی نخواهد داشت و خوشبخت میشه. هم شما و هم همسرتون مهارت زندگی کردن ندارید اما بنظر من سهم یک زن در ساختن یک زندگی آروم و موفق بیشتر از مرده و بارها به چشم دیدم که یک زن زرنگ و باسیاست، از شوهر نه چندان جالبش یک سوپرمن ساخته! مشکل شما با طلاق گرفتن حل نمیشه. چون متاسفانه ایرادهایی دارید که همه جا با شما می مونه. چندتاش رو هم خودتون می دونید. 1- همونطور که در تاپیک قبلیت deljoo_deltang بهت گفت رفتارت در سرتاسر زندگیت کاملا منفعلانه بوده. 2- وقتی شوهرت میگه زبونت تلخه واقعا تلخه. باهات تعارف نداره و لجبازی هم نمیکنه. 3- زبونت برای این تلخه که خوب گوش نمی کنی. اصلا گوش نمیکنی! نه اینجا به پاسخها و نه به همسرت! فقط از هرچیزی بدترینش رو برداشت میکنی و با کنایه جواب میدی. 4- اعتماد بنفس خودت ضعیفه. هرکی بهت بشین پاشو بگه باید انجام بدی؟ یک کتابی رو ترجمه کردم که واقعا خوندنش برای همه زنان مجرد و متاهل واجبه. در بخشی از این کتاب ماجرایی رو تعریف می کنه : پرنسس زیبا در محراب کلیسا منتظر داماد جذابش بود تا با او ازدواج کند. داماد قبل از اجرای مراسم ازدواج به محراب رفت و از عروس خواست چیزی طلب کند. عروس زیبا گفت:هرچه شما بخواهی! مرد گفت: چه می خوری تا برایت بیاورم؟ گفت:هرچه شما بخواهی! گفت: چه کاری انجام دهم که خوشحال شوی؟ زن زیبا گفت: هرچه انجام دهی خوشحال می شوم. مرد گفت: یک پایت را بالا ببر و مثل سگ واق واق کن! زن چنین کرد و مرد با اشمئزاز از ازدواج با او منصرف شد! اگر اعتماد بنفس نداشته باشی، اگر برای خودت مرز، ایده و نظر و شخصیت مستقلی نداشته باشی، زیباترین و پولدارترین زن جهان هم باشی از چشم می افتی. حالا اینهارو که خوندی ببین کجای قصه زندگیت اشتباه کردی و کجاها رو می تونی درست کنی. صد البته به قول آنی عزیز، سر دوربین باید به سمت خودت باشه.
خانمم من هم عکس های عروسیم را زیاد پاره کردم ولی آن زمانی بود که نمی دانستم ما زن ها چه قدرت خیره کننده ای در بدست آوردن دل مردها داریم .با لج ولج باری "بحث های بیهوده"منم منم اوضاع زندگیتان در باتلاقی فرو می رود که نجات از آن برایتان مقدور نیست .وقتی با سکوت ومهربانی می توانید زمام زندگیتان را در دست بگیرید چرا راهکارهای زنانه تان را فراموش می کنید .به همسرتان فکر نکنید به فکر تغییرخودتان باشید.ولی راه درازی در پیش دارید خسته نشوید دیر جواب میگیرید شاید همسرتان خیلی در ابن راه همراهتان نباشد ولی کم کم حس می کنید مغجزه رخ داده.
سلام دوست خوبم
همینکه اومدی اینجا تاپیک زدی نشون میده میخوای زندگیت رو نجات بدی و حاکی از اینه که میخوای تغییری در رفتار خودت ایجاد کنی بهت تبریک میگم چون همسرت که نمیاد اینارو بخونه و مطمینا برای اینکه خودتون چیز جدیدی یاد بگیرید و عمل کنید اومدید اینجا...بهت آفرین میگم و امیدوارم موفق باشی دوستان درست میگن در مورد قدرتهایی که زنها دارن بخون و بکاربگیر واقعا تاثیر داره حتی اگه طرف مقابل کاملا روی موضع باشه آروم آروم روش اثر میذاره شما حتی میتونی با رفتارت بهش یاد بدی چطور باشما برخورد کنه چی بگه چی نگه....
اگه فرصت کردی یه سر به (این پست )هم بزن یکسری تجربیاتم رو اونجا نوشتم زندگی منهم بعد از5سال وقتی خودم از خواب بیدار شدم از این رو به اون رو شد و کاملا الان هردومون احساس خوشبختی میکنیم...زندگی ما در آستانه طلاق بود الان هرمشکلی پیش میاد مثل یه معما میشینم روش فکر میکنم که چطور حلش کنم تو این راه سختی هم زیاد کشیدم و خیلی تلاش کردم لطف خدا بود مثلا این مهرماه 3تا کتاب خوندم در کنار اینکه هرشب یه موضوع آموزنده از کارگاه تخصصی و آموزشی همین تالار میخوندم و سرچ فراوون و بهره گیری از 2تامشاور باتجربه و مطمین...امیدوارم شماهم همه سعی و تلاشت رو بکنی...عزیزم فلسفه این دنیا هم تغییر عادات بد و خوب شدن و به کمال رسیدنه دیگه پس فقط برای زندگیت تلاش نمیکنی برای دنیا و آخرتت تلاش خواهی کرد که این اعتماد بنفس و عزت نفست رو و همچنین رابطه ات رو با خدای خودت عالی خواهد کرد.
موفق باشی دوستم
من وقتي بيشتراز يك خط مينويسم ارسال نميشه تو قسمت لوگ اين هم ذخيره ميزنم بازم نميشه
- - - Updated - - -
ميخوام توضيح بدم ارسال نميشه
- - - Updated - - -
من خودم ميدونم خيلي ايراد دارم اومدم اينجا بر طرف كنم
- - - Updated - - -
من دارم با خودم تمرين ميكنم شيرين زبون باشم و موفق هم بودم تو اين چندروز
- - - Updated - - -
ديشب بعداز مدتها بهم گفت
خيلي دوستت دارم
- - - Updated - - -
مطمئنم كه هيچ رابطه اي با كسي نداره فقط از من دلزده شده
- - - Updated - - -
من خيلي زودرنج -احساساتي - بد بين - و تا حدي دهن بينم متاسفانه
- - - Updated - - -
شوهرم هم زود از كوره درميره (من اين اواخر خيلي گيرهاي بي خود ميدادم
- - - Updated - - -
اومدم اينجا مهارتهاي زندگي رو كسب كنم وو نحوه درست رفتار با شوهر رو ياد بگيرم
- - - Updated - - -
ما چندتا مشكل ريشه اي داريم كه ميخوام درمورد اونا بحث كنم (تا راه حل پيدا كنم)
- - - Updated - - -
شوهرم خيلي پولداره اما هميشه دل چركينه كه چرا من حقوقم و واسه خودم بر ميدارم
- - - Updated - - -
درحالي كه منم اصلا پس انداز نميكنم و همشو برا خونه لوازم يا طلا برا خودم ميخرم(شوهرم زرگره)
- - - Updated - - -
اون زياداهل رفت و آمده و من چون شاغلم واقعا نميتونم و كلا زياد دوس ندارم (راهكار)
- - - Updated - - -
بهم اصلا خرجي نميده و نميذاره رانندگي كنم (ماهيانه 20مليون شايدم بيشتر درآمدداره)
- - - Updated - - -
ببخشيد مجبورمم يك جمله تايپ كنم تا ارسال بشه
- - - Updated - - -
شوهرم جديدا نماز نميخونه و زياد از روابط نامشروع دوستاش تعريف ميكنه
- - - Updated - - -
تو خونه هم كه هستيم فقط دنبال صحنه هاي سكسي تو ماهواره هست جلو خودم
- - - Updated - - -
داره رفته رفته از من فاصله ميگره اما من ميتونم مانعش بشم
- - - Updated - - -
من ظاهرن هيچ م شكلي تو زمينه جنسي نداريم اما چاقيم روحيم و خراب ميكنه
- - - Updated - - -
اون عاشق هيكل تراشيده و لاغره و از چاقي متنفره
- - - Updated - - -
منم بدبختانه نميتونم جلو خوردنم وو بگيرم اراده ميكنم اما درجا ميزنم
عزیز من چه قد شلوغ راه انداختی؟ خانوم عزیز .......زن زندگی ...........این چه جور طرز برخورد با مشکلاته؟ چه قد عجولی .......
من تاپیک قبلیت رو هم خوندم .....خیلی خیلی ببخشید ولی اصلن رفتارت خیلی بچه گانه و عجولانه س .......صبر کن ......آروم ........
از مدل پست کردن مطالب و در خواست کمکت کردنت معلومه که خیلی عصبی با مسائل رفتار میکنی ........ خوب این طرز رفتار تو میتونی موجب در صد زیادی از مشکلاتت باشه ......امروز ی حرفی رو عصبانیت میزنی مثل همین موضوع طلاق بعد خودت میمونی تو جم و جور کردنش ......
خوب تو از اول شا غل بودی پس میدونستی که وقتی هم ازدواج میکنی باید پولت رو خرج همین زندگی کنی ...... چرا فقط مرد باید تمام هزینهها رو بپردازه ؟ مگه اسمش زندگی مشترک نیست ؟ پول من ....پول اون......... بابا دست بردار ...........این حرفا چیه ؟ خانوم جون شوهری که بت ثابت کرده مرد زندگیه دیگه که نباید باهاش حساب کتاب کنی ......شما هم جزی از اون زندگی هستی .... چه خوب که پا به پای هم مسائل مالی رو حل کنید ...اگه اون میگه لباس خودت بخر ......خوب پول که دری ماشالله ......بخر ......حتمن شوهر باید بخره؟ اگه وسایل خونه نمیخره تو برو قسطی بردار.....شاید بعدن خودش هم تو قسطا کمک کرد .......از اول اومدی سر مسائل مالی باهاش بهس کردی خودت رو کوچیک کردی ....حساب دو دو تا چهار تا که کنی زندگی سرد میشه ...... خوب شوهرت هم دل سرد میشه .....آخه ماشین قسطی برداشتی خوب برای زندگی خودت بر داشتی .....حالا تو راننده نیستی نباش ......شوهرت میگه رانندگی نکن شاید اون قد هنوز از رانندگیت اطمینا ن نداره ....... شمافلان روز پدرتون که اون حرف رو میزنه چرا میای به شوهرت میگی ؟ چرا خونواده خودت رو خراب میکنی ؟
عزیزم شما که سر کار میری و دلت میخاد در آمد داشته باشی نمیشه که سر شوهرت منت بزاری که مصلا دارم تو خونه خرج میکنم پولم رو .....مگه دا ری صدقه میدی ؟ خوب زندگی خودته ..به شوهرت بگو ی حساب مشترک باز کنیم به نام بچه و تو اون حساب از حقوق هر دوتون پس انداز کنید ....
اینقد حقوقم حقوقم نکن ......ارزش زندگی مشترک خیلی بیش از این حرفاست .... این که تن و بدن اون بچه بیچاره رو هر روز میلرزونین خوبه ؟
اون بد اخلاقه ...تو خوب باش ....... به نظر من شوهرت دلش میخاد از تو مهربونی ببینه .......اینجور که خودت گفتی مهربون هستی .قبول دارم....... ولی قبل از هه چیز من فکر میکنم خودت هم زنی نیستی که خوش مشرب باشی یا این که مهربونیت رو خیلی نشون بدی ........باشوهرت لج میکنی .....خوب عزیز من همه چیز کم کم به مرور زمان درست میشه ........تو محبت کن ...تو خوش صحبت شو....به خدا قول بت میدم اون هم عوض میشه
تو به خاطر همون بچه معصوم سی کن ی تغیراتی تو خودت بدی .......
زرنگ باش ..........زرنگ ........اگه میری سر کار از شب قبل غذای فردا آماده کن که شوهرت از سر کار میاد تازه نخوا د بعد از کار وخستگی بره نون بگیره ..خونت رو مرتب کن ....... همون طور که خودت گفتی شلخته هستی ....خوب نباش ......شما که میدونی پس درستش کن .......همه چیز رو منظم کن ......... تو خونه آرومش ایجاد کن ....مرد باید احساس آرامش کنه .....یعنی در حالت شلوغ و عصبی همه مردا قاط میزنن ..... کم کم محیط خونه رو دوست داشتنی کن ......ی جوری که برای اومدن خونه لحظه شماری کنه .......... شوهرت از اون مدل مرداست که تو خونواده اینجور بزرگ شدن و روشون نمیشه علاقه شون رو به زبون بیارن ........خوب این کار رو تو شروع کن کم کم اون هم ی جور دیگه ثابت میکنه که براش مهم هستی .....خودت که گفتی مرد خوبی یه .....خوب بلد نیست چطور ابراز علاقه کنه ..تو بش هگر نده وگرنه دیگه حسابی ول میکنه میره ...نشین با خودت هزار تا فکر نه جور کن ...حالا اون بنده خدا با دوستاش میره کوه زهر مارش نکن ......میتونی ی روز دیگه از هفته رو بگی در اختیار تو و دخترت باشه ....حالا هر مردی هم تا با ٢ تا دوست رفت کوه که خراب نمیشه ........
تو این چند سال زندگی باید بفهمی شوهرت از چی خوشش میاد ؟ با چی حال میکنه ؟ موسیقی؟ مسافرت؟ صحبت کردن با تو ؟
همش نگو به من محبت نمیکنه میخام برم با ی مرد رابطه کنم .........نه عزیز من اینجوری فقط همه چیز رو خراب تر میکنی ......تو که میگی آدم با ایما نی هستی ......... اینجور مردا همون جور که گفتم اهل زبون بازی و استفاده از کلمات زن کش نیستن ....حالا اگه خودت رو هم بکوبی زمین اینکارو نمیکنن چون رومانتیک نیستن ....... پس تو اینقد باهاش گرم بگیر .....اینقدبراش عشوه بریز که دیگه نیاد از زن دوستاش صحبت کنه
همین که میگی تو اوج دعوا میخاد پیشت بخابه این خودش خیلی هم خوبه تو از زنانگیت به بهترین وجه استفاده کن .... بعد هم سعی کن زیاد کینه ای نباشی تو زندگی زن وشوهری باید پوست کلفت شد وگرنه تحمل مردا خیلی سخته .......اگه از هم ناراحت شدین زود اسم
طلاق رو نیار همین رابطه رو بد تر و سرد تر میکنه ...... موفق باشی
در ضمن همش اشتباهی میری توی ویرایش متن مطالب رو میزاری یا توی ارسال سریع ........... خانومی برو توی پاسخ به موضوع که تو ی کادر آبی هست و رو اون کلیک کن
ممنون دوستم خيلي استفاده كردم
- - - Updated - - -
ببينيد علت اينكه من نميخوام حقوقم و بدم دست شوهرم يا اينكه واسه خودم برميدارم اينه كه :
اون هرماه خرجي داداشش و ميده (دانشگاه آزاد درس ميخونه و حتي براش يه خونه مستقل اجاره كرده)
وكلا كمك خرج خونوادش هم هست من ميگم اگه من 700تومن حقوقي كه ميگيرم بدم دست شوهرم اون كه برا زندگيمون خرج نميكنه و ميبره ميده خونوادش
و هيچوقت هم دلش نمياد برا من خرج كنه (واقعا دلش نمياداااااااااااااااااااا اااااااا)
- - - Updated - - -
لازمه بگم من زمان خواستگاري گفته بودم نبايد روي حقوقم حساب كنه و اونم قبول كرده بود
عزیزم تو که باز رفتی سر خونه اول .......آخه تو زندگی مشترک که نباید همون روز اول این حرفو بزنی که .....والا خوب ناراحت نشده ...........
ببین با پوله خودت برو خودت رو بنداز تو قرض .......یا طلا قسطی بخر یا وسیله خونه ......از این ٧٠٠ تومان ی ٣٠٠ تومان بده به شوهرت .....که صداش در نیاد بقیش رو بده جا قسط یا خرج ظاهر خودت کن ......چه میدونم مرتب برو اریشگاه ....موهات رو مش کن ..... لباس شیک و قشنگ بپوش ........این پول الان به درد زندگی خودت بخوره خیلی بهتر از اینه که پس فردا که پیر شدی استفاده کنی ........زیاد دور اندیش بودن تو زندگی هم خوب نیست .......... بلاخره الان که زندگیت مهم تره روش سرمایه گذاری کن .....از پولت به شوهرت بده .......بابا عزیز من اون هم شوهرته .......غریبه که نیست ........درسته که پول به خونوادش میده ..حالا که حتمن همه پول تورو که نداده ...پول تو مصلا ٣٠٠ تومن که به جای اون همه خرج زندگی نمیرسه که به هر حال خود شوهرت هست که جور اصلی زندگی رو میکشه .......ی مدت گیر نده ........همش نگو حقوقم حقوقم .......زنی که سر کار میره خیلی از نظر خانه داری عقب میمونه .....از نظر رسیدگی به خودش،بچه، خونه ،شوهر ،...........پس لا اقل ی چیزی بش بده که بیچاره دلش خوش بشه که اگه اومد خونه دید غذا آماده نیست لا اقل دلش خوش باشه که زنش ی قسمتی از بار هزینه ها کم میکنه .......راجب به کمک شوهرت به برادرش اینقد حساس نشو ........خوب برادرشه .........اگه خودت احتیاج به پول داشتی بعد زن برادرت اجازه نمیداد که برادرت بت کمک کنه ناراحت نمیشدی ؟ چه اشکالی داره؟ تو باید به ی هم چین مردی افتخارکنی که اینقد خانواده دوسته ......این یعنی این که همون قد هم تو و بچه براش مهم هستین .......آدم ها که همیشه به هم احتیاج ندارن که ....٢ روز دیگه برادرش درسش تموم میشه میره پی کارش ........بعدن ی خاطره خوب از تو هم برای شوهرت و برادرش میمونه که تو ی مشکلات دست هم رو گرفتین ........پس فردا دعای همین برادر شوهر دنبال بچه خودت خاهد بود ..............زندگی اینقد زود میاد میره که تا چشم به هم بزنی میبینی عمرت رفته و فقط هرس خوردی هرسسسسسسس .........
من هم شو هرم همیشه به خونوادش کمک کرده .....مادر شوهرم با دخترش زندگی میکرد خودم به شوهرم پیشنهاد کردم که برای مادرش ی خونه بخره که آخر عمری منت کسی رو سرش نباشه ........ مادر شوهرم سالها همیشه پشت تلفن به شوهرم میگفت مادر از صبح که بیدار میشم برات دوعا میکنم
شوهرم پول جهیزیه دختر خواهرش رو داد و ٢ تا پسرش رو دانشگاه فرستاد (البته به ما خیلی فشار میومد ) ولی من چیزی نمیگفتم .....میدونستم اولا خونواده عزیز هستن برای شوهرم و اگه من چیزی بگم تف سر بالاست .....و خودم رو کوچیک میکنم ......اون آخر چون خونوادش رو دوست دا شت بشون کمک میکرد پس من پیش خودم گفتم بذا ر خودم هم باهاش همکاری کنم .....الان هم بعد از این همه سال اون ها به زندگیشون رسیدن و دیگه کاری با ما ندا رن و مادر شوهرم هم پارسال فوت کرد .......رفت تمام شد .......هر سال شوهرم به خاطر مادرش ٢ ماه مارو تنها میزاشت میرفت ایران که مادرش رو ببینه و همه به من میگفتن که چطور میزاری شو هرت ٢ ماه تنهایی بره مسا فرت .......منم همیشه میگفتم بابا ول کنید مگه مامانش چن سال دیگه بیچاره زنده است بذا ر از این روزها استفاده کنه ............خدا رو شکر شوهرم هم همیشه میگفت مادرم همیشه ازت تعریف میکنه میگه زنت خیلی زرنگ و خوبه که در نبود تو ٢ ماه تو ولا ت غربت از خونه و زندگی و بچهها مرا قبت میکنه ......شوهرم هم با ی روحی خوب بر میگشت به زندگی کنار ما ادامه میداد ........حالا به نظرت خوب بود که اوقات تلخی در میاوردم ؟ .....الان ١ ساله مادرش فوت کرده و دیگه ایران نمیره و تنگ دل ما نشسته ........ولی در عوض هیچ خاطره بدی از بر خورد من با مادرش نداره .......
تو هم سعی کن به زندگی مشترک .......مشترک .....مشترک .........مشترک ...........فکر کنی .....به شوهرت و بچه به عنوان سرمایه زندگیت فکر کنی ....اگه تونستی پولی خرجشون کنی دیگه تو چشمشون نزن ........ آرام باش ........آرام...... بهترین چیز برای ی مرد اینه که تو خونه آرامش داشته باشه ...........ببینه که تو مشکلات همراهش هستی وکنارش هستی نه مقابلش ..........
ممنون دوست عزيز
اميدوارم بتونم
راستش من با اون قسمت از صحبتهای parastoye - mohajer عزیز موافق نیستم که ایشون از درآمد 700 تومانیشون 300 تومان به همسرشون بدن همسر ایشون که ندار نیست ایشون میگن درآمد همسرشون ماهیانه به 20 میلیون هم میرسه پس ندار 300 هزار تومان خانم mojtamelisba نیستند
خانم mojtamelisba باید از یه راههای دیگه وارد بشن و همسرشون هم بهشون گفتن و اون تلخ زبونیشون هست ایشون باید مهر و محبت کلامی و لمسیشون رو خیلی بیشتر کنند یعنی باید خیلی تمرین کنند که همسرشون رو به عبارتی بیشتر تحویل بگیرند...
شما تا اونجا که میتونید همسرتون رو با الفاظ عشقولانه و ... خطاب کنید جلو دیگران بهشون خیلی خیلی احترام بزارید ببریدش بالا هر از چند گاهی بهش بگید که بهش افتخار میکنید و قدرش رو میدونید و از اینکه واسه شما و بچه و زندگیتون تلاش میکنه خیلی ازش سپاسگذاری کنید به قولی همسرتون و زحماتشون رو بیشتر ببینید لطفا نیازی نیست سر پول با ایشون بحث کنید بهشون لیست بدید که سر راهش وقتی میاد خونه خرید های خونه رو انجام بده بگو من وقت نکردم یا نمیکنم با مهر و محبت
هر از چند گاهی جملات عاشقانه و قشنگ برای همسرت بنویس و بچسبون رو در و دیورا و جاهائی که همسرت بیشتر تو دیدش هست
براش هدیه بخر بی مناسبت
با فرزندت دوتائی براش جشن بگیرید سعی کن رفت و آمد ایجاد کنی با دیگران که خودش منبع انرژی میشه واسه زندگیتون