واقعا منو واسه ازدواج میخواد ؟؟؟لطفا راهنمایی فوری میخوام

دوستان من به جز شما نمیتونم با کسی صحبت کنم لطفا بهم کمک کنید

- - - Updated - - -

با سلام دوست عزیز .دوباره زنگ بهم زد من امروز زنگ نزدم .منم همه چی رو دوباره بهش گفتم اونم گفت همه ی حرفات درسته .قسم خورد که با خانوادش صحبت کرده ولی چون مخالفت کردن میخواد راضیشون کنه.نمیدونم ولی نمیتونم کنارش بذارم چون واقعا انتخابش کردم

- - - Updated - - -

نمیتونم رابطه مو کامل قطع کنم بهش وابسته شدم .حتی امشب پشت تلفن گریه کرد که قصدش فقط ازدواجه نه دوستی.چون خودش هم بهم گفت که تا حالا دختری به پاکیت ندیدم و از اینکه خدا منو سر راهش قرار داده شاکره.فقط میگه میخوام خانوادمو راضی کنم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط ستیلا

دوستان من به جز شما نمیتونم با کسی صحبت کنم لطفا بهم کمک کنید

- - - Updated - - -

با سلام دوست عزیز .دوباره زنگ بهم زد من امروز زنگ نزدم .منم همه چی رو دوباره بهش گفتم اونم گفت همه ی حرفات درسته .قسم خورد که با خانوادش صحبت کرده ولی چون مخالفت کردن میخواد راضیشون کنه.نمیدونم ولی نمیتونم کنارش بذارم چون واقعا انتخابش کردم

- - - Updated - - -

نمیتونم رابطه مو کامل قطع کنم بهش وابسته شدم .حتی امشب پشت تلفن گریه کرد که قصدش فقط ازدواجه نه دوستی.چون خودش هم بهم گفت که تا حالا دختری به پاکیت ندیدم و از اینکه خدا منو سر راهش قرار داده شاکره.فقط میگه میخوام خانوادمو راضی کنم

---

خوب اگه ادامه دادین و وابستگیتون بیشتر شد و خانوادشو نتونست راضی کنه چی؟اینجوری که بیشتر ضربه میخورین!
بهشون بگین که بزارین یه مدت ارتباطی نباشه تا شما بتونید خانوادتون راضی کنید اینجوری بهتره!
بلاخره تو ازدواج فقط شما و اون اقا نیستین که باید همو قبول کنید این وسط خانوادهها هم نقش مهمی دارن باید بتونید رضایت انها رو هم جلب کنید!
به نظرم یه زمانی براشون تعیین کنید تا در این مدت بتونن رضایت خانوادشون جلب کنن! اگه تونستن که رسمی اقدام خواهد کرد اگر نه که کلا باید بیخیال شید
و ادامه این رابطه اصلا به صلاح شما نخواهد بود!
وابستگی هم طبیعیه !....گر چه شما اشتباه کردید که بدون اینکه از خواست خود ایشون و خانوادشون اطمینان حاصل کنید وارد رابطه احساسی شدین!
الان هم باید تحمل کنید سخته ولی امکانش هست و میتونید! شما مگه چقدر میتونید زمان بزارین تا این اقا تصمیم جدی بگیرن؟
بلاخره شما دختر هستین و ممکنه موقعیتهای بهتری براتون پیش بیاد و نتونید تصمیم درست بگیرید!
پس منطقی باشید و فعلا جلوی احساسات رو بگیرین تا بیشتر اسیب نبینید!

ببین دوست گرامی دیگه تواین دوره قسم خوردن راحت شده بخصوص ازنوع دروغش ب این چیزا دل نبند اگه مشکل مسافت بین شماست بهونه خیلی الکیه!!!! 5ساعت راه رو تو این زمونه نمیگن طولانی 400سال پیش که نیست.این اقا اگه شمارو میخواد هرطورکه بشه میادجلو اگه نخوادهم که...
ی مدت رهاش کن بخدا میاد دنبالت احساساتت رو کنترل کن زندگی 1روز 2روز نیست با عقلت تصمیم بگیر ن احساست

اگر احساسات خود را مهار نكنيد به طور طبيعي شدت علاقه و وابستگي تان غير قابل كنترل خواهد شد و اين در حالي است كه هنوز تكليفي براي ايندتان معلوم نشده است و از ميزان تعهد او براي ازدواج اطمينان كافي و لازم رو نداريد--اولين تاثير علاقه و وابستگي عاطفي تضعيف نقش منطق و كاهش نفوذ تصميم و انتخاب عقلاني است--ممكنه كه الان احساسات شما ميدان داري كند كه باعث ناديده گرفتن شرايط واقعي نكات منفي در شخصيت و موقعيت هاي اجتماعي و خانوادگي وي شود-پس شتاب زده تصميم نگيريد و براي اطمينان از صداقت و پايبندي اولا همه تصميمات را موكول به خواستگاري رسمي و موافقت خانواده ها در شرايط مناسب كنيد ثانيا از شرايط خانواده ها براي ازدواج مطلع شويد و در جهت تامين نظر انها تلاش نماييد.

- - - Updated - - -

اگر احساسات خود را مهار نكنيد به طور طبيعي شدت علاقه و وابستگي تان غير قابل كنترل خواهد شد و اين در حالي است كه هنوز تكليفي براي ايندتان معلوم نشده است و از ميزان تعهد او براي ازدواج اطمينان كافي و لازم رو نداريد--اولين تاثير علاقه و وابستگي عاطفي تضعيف نقش منطق و كاهش نفوذ تصميم و انتخاب عقلاني است--ممكنه كه الان احساسات شما ميدان داري كند كه باعث ناديده گرفتن شرايط واقعي نكات منفي در شخصيت و موقعيت هاي اجتماعي و خانوادگي وي شود-پس شتاب زده تصميم نگيريد و براي اطمينان از صداقت و پايبندي اولا همه تصميمات را موكول به خواستگاري رسمي و موافقت خانواده ها در شرايط مناسب كنيد ثانيا از شرايط خانواده ها براي ازدواج مطلع شويد و در جهت تامين نظر انها تلاش نماييد.

از همه دوستان تشکر میکنم و میدونم که همه حرف درستی میزنید چون عقل خودم هم همینو میگه اما مشکلم از اینه که دوباره میرم سراغش و بهش زنگ میزنم اصلا طاقت نمیارم.من بهش پیام زدم که اگه منو میخوای خانوادتو راضی میکنی و رسمی اقدام میکنی اگه هم نه که میری و پشت سرتم نگاه نمیکنی.چکار کنم که دوباره از هیچ طریقی سراغش نرم چه تلفنی چه پیامی و چه ایمیلی؟خواهش میکنم کمکم کنید

دوست عزیز شما خودتون هم جواب سئوالتون رو میدونید و کاملا هم به رابطه اتون و عواقبش و راه حل مشکلتون واقفید. فقط خواستم بگم رابطه ای که بین شما ایجاد شده فقط یه عادته نه چیزی بیشتر. من این آقا رو نمیشناسم ولی از کجا معلوم که اصلا به خانواده اش گفته باشه که حالا اونا مخالفت کنن؟؟؟ مطمئنی گریه هاش اشک تمساح نیست؟؟؟ مراقب خودت و آینده ات باش و به اونی فکر کن که اسمش میره تو شناسنامه ات که معلوم نیست کیه؟؟؟ چرا ما خانمها اینقدر احساسی برخورد میکنیم با اینجور مسائل؟؟؟؟

به خدا خسته شدم از دیشب تا حالا تا بیدار میشم گریه میکنم .همش میگم خدایا قدرتی بهم بده که بشم مثل قبل و احساسات رو کنار بزنم و دیگه سراغش نرم .اما نمیتونم به هیچ کس از اعضای خانواده هام یا دوستانم بگم چون هیچ کس حتی باور نمیکنه من بدون اجازه خانوادم با کسی تلفنی در ارتباطم.کمک کنید که دیگه سراغش نرم و همه چی رو فراموش کنم و اگه خواست رسمی اقدام کنه.من خیلی تنهام .........حس مینم همه ی انرژی هام تموم شده

- - - Updated - - -

اره دوست عزیز من فقط میخوام فراموش اش کنم.عقلم هم میگه از کجا معلومه که به خانوادش گفته باشه .ولی نمیخوام دیگه سراغش برم.چکار کنم که همه راه های ارتباطی ام تموم بشه؟

- - - Updated - - -

kamr عزیز خواهش میکنم کمک ام کن که دیگه سراغش نرم .اگه چند روزی بتونم تحمل کنم حداقل واسم عادی میشه.فقط نمیدونم چطوری؟

سلام خواهر گلم شما در عرض 3 ماه این همه وابسته شدید وای به روزی که این زمان بیشتر بشه معلومه خیلی دختر احساساتی هستید من یه رابطه 3 ساله رو تموم کردم که عاشق هم بودیم ولی این دوستی از طرف من به ازدواج ختم نشد یعنی مشکل از من بود. ولی هنوز زندم و دارم نفس می کشم... عزیزم اگر قصدش ازدواج باشه حتما خوانوادش رو راضی می کنه پس بهتره ازشش فاصله بگیری تا اقدام جدی بکنه. خانواده شمام حتما باید در جریان باشه. اینا رو گفتم تا در آینده ضربه نخوری چون مطمئن باش اگر بیشتر ادامه بدید ایشون دیرتر واسه ازدواج با شما اقدام خواهد کرد

- - - Updated - - -

با اراده خودت رو کنترل کن که بهش زنگ یا اس ام اس ندی همه چیز دست خود ماست منم شده شبایی از دلتنگی نخوابیدم ولی این اراده رو داشتم که خطایی نکنم پس ما می تونیم

تلفن ام رو خاموش کردم و ایمیل زدم بهش که همه چی تمومه فقط اگه خواست باید رسمی اقدام کنه.دوست عزیز من از روی بی تجربگی وارد شدم چون اگه همون اول زمان واسه شناخت تعیین کرده بودم اینقدر وابسته اش نمیشدم.نمیدونم چطوری خودمو سرگرم کنم که دیگه بهش فکر نکنم.خیلی خسته ام حوصله هیچ چیزی رو ندارم....

- - - Updated - - -

دوستان بهم کمک کنید من خیلی احساس بدی دارم

ما همسنیم. من متنفرم از خاموش کردن گوشی این یعنی من یه آدم بی اراده ام که نمی تونم خودم رو کنترل کنم این یعنی بچه بازی. این یعنی بی احترامی به طرف مقابل مگه ایشون مزاحم شما می شن یا دست از سرتون بر نمی دارن که گوشی خاموش می کنید یه بار خواستتون رو به آقا پسر گفتید دیگه نیازی به تکرار نیست. بهش می گفتید تا این رابطه رسمی نشه با من تماس نگیرید همین فقط!!!!! مثل یه دختر خانم خوب و قوی به زندگیتون برسید این کارا و این احساستی شدن ها برا سن های نوجونیه شما یه دختر خانم تحصیل کرده هستید. ایشون وقتی این اراده و جدیت شما رو ببینند بیشتر از شما خوششون خواهد اومد