میگم حضور یه عضو عادی توی این پست انقدر عجیبه یکی میگه وای مگه عادی ها هم میتونن جواب بدن اون یکی میگه شاید با انجمن خواستگاری اشتباه گرفته!!!!!!!
یعنی واقعا عادی بودن انقدر تعجب داره.........
نمایش نسخه قابل چاپ
میگم حضور یه عضو عادی توی این پست انقدر عجیبه یکی میگه وای مگه عادی ها هم میتونن جواب بدن اون یکی میگه شاید با انجمن خواستگاری اشتباه گرفته!!!!!!!
یعنی واقعا عادی بودن انقدر تعجب داره.........
ستاره جون ناراحت نشو آخه یه زمانی واسه اعضاء عادی این پست قفل بود و فقط میتونست ناظر باشه و یه تشکری و like ی چیزی بزاره حالا واسه بعضی افراد این قضیه عجیبه نه چیز دیگه ....
قصه نخور شاپرک تو هم یه روز میپری
خانم -setareh 1390ببخشید که توی تاپیک حال و احوال، حال شما رو خراب کردیم. من هم خیلی وقتها عضو عادی هستم و اکثر اوقات برای مدت کوتاهی شارژ می کنم. به نظر من خیلی هم خوب است که اعضای عادی بتوانند در تاپیک حال و احوال پست بگذارند. البته سیاست تالار تا حالا این نبوده است. امیدوارم همه اعضاء خوب باشند. من هم این روزها ی پاییزی خیلی اوقات دلم می گیره چون بادهای سرد پاییزی اینجا نوید یک زمستون خیلی سرد رو میده اما باز دلم باز میشه چون توی این سرما خونه کوجکمون به رحمت وجود دخترم خیلی گرمه.
سلام و احترام خسته نباشید اعضای خوب تالار خیلی دلم برای تالارهمدردی خیلی تنگ شده است خیلی دلم برای مدیرخوب همدردی خیلی تنگ شده است هیچ کس چند وقتی من تو تالار نبودم از من یادی نکرد منتظر باشید به زودی با قدرت به تالارهمدردی بر می گردم
باتشکر
تا خواهرزاده یه کارابلهانه انجام میده همه پدرومادرو عمه وخاله عموشو ول میکنن صاف یقه دایی رومیگیرن حلالزاده به داییش رفته.هرچی فکرمیکنم یادم نمیاد رب گوجه رو با آب قاطی کرده باشم به جای دیزی خورده باشم!!!:81:
یه چرخی تو تالار زدم دیدم خدا رو شکر دیگه اون شلوغی های قدیم نیست انگار به غیر از چند مورد که شرایط ویژه دارن بقیه اعضا مسائل قابل حلی دارن
خدا رو شکر امیدوارم که روز به روز بهتر از این هم بشه
آماده سازی دوباره از سر گرفته شده . دیگه خیلی وقت بود از فرم عادی خارج شده بودم .
احساس خوبی اصلا نداشتم . اما احساس می کردم تعهد یعنی فدا شدن !
فدا کردن وجودم تنها کاری بود که خالصانه انجام می دادم .
اما وقتی دیدم هر روز بدتر از دیروزه ... ترسیدم !
فهمیدم نباید اینطوری ادامه داد !!!
یک کشور در حال توسعه شدم !:305:
سلام. نمیدونم من هم جزء یاران همدردی به حساب میام یا نه؟ فعلا زوده که خودمو عضو اینجا بدونم. آخه معمولا پهلونا و قهرمونا و پیشکسوتا اینجا مینویسن. ما که جزء نوچه ها و نوخاسته ها هم محسوب نمیشیم.
بگذریم. اگه از حالم بخاید باید بگم درب و داغونم. تمام تلاش چندین و چند ساعته من برای طراحی پروزه جدید کاریم با هنگ کردن کامپیوترم به باد فنا رفت. :102:
اگه زنم قهر میکرد میرفت خونه باباش مهرش رو اجرا میذاشت انقدر دمق نمیشدم.:311:
سلام
واقعاً
ما که همگی این حرفتو نشنیده می گیریم. :158:
امیدواریم همسرتون هم این را نشنیده باشه و اینجا هم هیچ وقت نبینه. حتی به شوخی!!!
============
پاورقی:
من خودم معمولا یک صفحه ورد که چند خط می نویسم. تا آخرش چندین بار کارم رو ذخیره می کنم.
البته تجربه گاهی گرون به دست می آد.
آقای مدیر ایشون زن ندارند وگرنه .... به هر حال امیدوارم از تجربه شما استفاده کنند برای زمانی که مزدوج شدند.
اقای lord. hamed امیدوارم زودتر از حالت در حال توسعه به توسعه یافته تبدیل بشوید.