-
مشکل من اینا نیستن . نه من اونو درک میکنم نه اون منو. ولی چون منو دوست داره منو تحمل میکنه. ولی من با این خیانت دیکه نمیتونم بهش نکاه کنم حقش این نیست چی کارکنم؟ دارم دق میکنم...
- - - Updated - - -
مشکل من اینا نیستن . نه من اونو درک میکنم نه اون منو. ولی چون منو دوست داره منو تحمل میکنه. ولی من با این خیانت دیکه نمیتونم بهش نکاه کنم حقش این نیست چی کارکنم؟ دارم دق میکنم...
-
اگر خیانتتون فقط یک دوستی ساده بوده از درگاه خدا توبه کنید و دیگه هیچ وقت این کار رو نکنید اگر هم کار با جاهای باریک کشیده شده باتز هم از خدا طلب بخشش کنید و زندگیتونو دودستی بچسبید که جز شوهرتون دلتونو دست کسی نسپرید،خدا به دادمون برسه،من دیگه به چشمامم اعتماد ندارم،اونقدر بدبین شدم که حد نداره
http://www.hamdardi.net/images/smilies/302.gif
-
شما واقعا بخاطر خیانت به شوهرتون ناراحت هستید؟
یا بخاطر خودتون ناراحتید و به دنبال راهی هستید که از همسرتون جدا بشید و احیانا به اون کسی که باهاش وارد رابطه شده اید برسید؟
-
خوب الان چرا ادامه تحصیل نمیدید خیلی این حرفتون برای من عجیب آخه من آدمی ندیدم دنبال علم باشه و علم دوست داشته باشه به فکر این کارا باشه حتی دیدم بگه بخنده با همه حالا هر کسی بنا به اعتقاداتش چهار چوب داره ولی خیانت ندیدم اون کسی که علم دوست داره درس خوندن دوست داره یه کتاب میگره جلوش یا از نت سرچ میکنه توی دنیای خودش غرق میشهآخه حالا که چی خیانت بکنه ؟؟؟خیانت یه نوع بیماری به نظر من بیمار فجیع روحی که باید سریع درمانش کنه و اوناهایی که با سواد هستند از نظر مقدی چه جور هستید ؟؟؟ ظاهرتون چهه شکلی هست ؟؟
-
با سلام و احترام
قابل درک هست ، تا چه اندازه از این تعارض و خطایی که کرده اید آشفته و از هم گسیخته شده اید. و شاید همین عذاب وجدان بالاترین سرمایه ای باشد که هم اکنون اگر بخواهید می توانید با آن مسائل را سرو سامان دهید.
اکنون شما باید برای خود 2 مسئله را کاملا تفکیک کنید، تا بتوانید درست تصمیم بگیرید.
1 - اینکه واقعا از خیانت خود پشیمان هستید و به خاطر این مسئله عذاب وجدان دارید و قصد جبران و برگشت دارید؟
2 - یا اینکه مسئله خیانت برایتان اگرچه آزارنده است، ولی دغدغه اصلی شما طلاق هست، چون فکر می کنید به او علاقمند نیستید؟
لطفا با دقت فکر کنید. و اولویت و اهمیت هر یک از موارد بالا را جداگانه برایمان بگویید.
البته ممکن است بفرمایید هر دو مهم هستند. اما برای اینکه کمکتان کنیم ، حتما و حتما باید آنکه مهمتر هست را برای ما انتخاب کنید و بگویید تا ما بتوانیم شما را درک و به شما کمک کنیم.
-
"بخاطر خیانتم ازش جدا شم اون حقشه یه زن خوب داشته باشه وتنها راهی که طلاقم میده اینکه بهش بکم خیانت کردم"
از حرفتون این جوری برداشت میشه فقط برای طلاق از ایشون خیانت کردید
دلیلش این بوده یا دلیل دیگه ای داشته؟ چه کمبودی حس کردید؟
این که میگید همو درک نمیکنیم خیلی کلیه 10سال با هم زندگی میکنید و اون شمارو دوست داره یعنی چی همو درک نمیکنید؟؟
-
سلام مدیر همدردی
من واقعا از خودم متنفرم . همیشه میخواستم جدا بشم ولی نه با خیانت نه اینقدر کثیف. الان فقط به همسرم فکر میکنم که حقش این نبود ونیست . الان میخوام زندکی خوبی داشته باشه . فقط به اون فکر میکنم نه به خودم یا جدایی
-
جواب ندادید در چه حد بوده و به هیج عنوان با همسرتون مطرحش نکنید حتی خودتون هم با توکل به خدا خودتون را در یک زمان ببخشید طاقت سنگینی نگاها را نداریدو شاید به غیر از همسرت کس دیگه هم بداند اونوقت چند مسله برات مشکل ساز میشه
-
همیشه به این فکر میکردم که جدا شم ولی الان مهم برام همسرمه واقعا حقش اینهمه بدی نبود . ما قبلا پیش مشاور رفته بودیم وبعد از چند جلسه بهمون کفتن دوتا شخصیت متفاوتین وبهتره جدا شین ولی همسرم قبول نمی کرد ومشاورها را قبول نداشت ما خیلی با هم صحبت نمیکردیم وحدود دو سال بود که کاملا نسبت به هم بی تفاوت شده بودیم البته همسرم از رفتارهای من سرد شده بود
- - - Updated - - -
همیشه به این فکر میکردم که جدا شم ولی الان مهم برام همسرمه واقعا حقش اینهمه بدی نبود . ما قبلا پیش مشاور رفته بودیم وبعد از چند جلسه بهمون کفتن دوتا شخصیت متفاوتین وبهتره جدا شین ولی همسرم قبول نمی کرد ومشاورها را قبول نداشت ما خیلی با هم صحبت نمیکردیم وحدود دو سال بود که کاملا نسبت به هم بی تفاوت شده بودیم البته همسرم از رفتارهای من سرد شده بود
-
10 سال زندگی اونوقت بچه دارید یا خیر؟؟؟
آخه عزیز چه جوری زندگی که توش خیلی هم راحتید و شوهرتون دوستون داره با خیانت معامله کردید؟؟؟
این مشاوره هام عجب حرفی میزنن هااااااا اون تست قبل از ازدواج میگیرن نه بعدش اگر بعدش گرفتن یه کاری میکنن با راه حل که زن شوهر بهم بیشتر نزدیک تر بشن
لطفا مشاوره های درست مراجعه کنید
شما مشاوره میرفتید نسبت به همسرتون سرد برخورد میکردید ؟؟؟؟ آخه اون بیچاره چه گناهی داره شما دوسش ندارید ؟؟؟؟اونم بعد از ده سال زندگی واقعا به خاطره همسرتون چشام پر از اشک شد همچینین شما چون مثل یه بیمار رفتار میکنید
چرا آخه قبل از اینکه این عمل انجام بدید به عذاب وجدانش فکر نکردید ؟ به خانوادتون البته اگر داشته باشید؟ به اینکه اون همسری که انقدر شما ازش تعریف مکیند رو از دست بدید برای همیشه با خود خواهی هاتون با نگرفتن جلوی نفستون
ما یه دروغ میگیم یه غیبت میکنیم عذاب وجدان ولمون نمیکنه البته بماند که دیگران خیلی راحت تهمت میزنن به مردم مال حرام میخورن اصلا هم براشون مهم نیست خیلی خوبن و خیلی راحت چون وجدانی دیگه براشون باقی نمونده سراسر شیطان میشن و خودشون هم متاسفانه خبر ندارن که دارن سقوط میکنن در قعر جهنم .مثلا قال الامام علی - علیه السلام - : لا قحَةَ كَالبُهتِ.
«غرر الحكم، ح 4438»
امام علی - علیه السلام - فرمود: هیچ بی شرمی و وقاحتی چون بهتان زدن نیست.
ینی تهمت زدن از این کار شما هم قبیح تر هست.
پس خوشحال باشید به صفات پسندیدتون بنگیرد
ولی این عذاب وجدان نشانه پاک شدن شما از این پلیدی بردی به سمت خدا