نوشته اصلی توسط
فرشته مهربان
عزیز
اگر می توانی شارژ انجمن آزاد را پرداخت کن و در قسمت مشاوره خصوصی وارد شو تا من این تاپیک را به آنجا منتقل می کنم ( شرط از دست رس خارج شدن تاپیک همین است )که آنجا بطور خصوصی پی گیری می شود و جز خودت و مشاورین سایت کس دیگری نمی تواند تاپیک شما را مطالعه کند .
تا قبل از اقدام شما هم بگم ... روحیه فاجعه بینی را تعدیل کنید و وسواس را ....
گفتی ترسو بودی ... برای سن و سال آنوقت شما طبیعی بوده ترس و غافلگیری بار اول این ترس را بیشتر کرده و متأسفانه روند رفتاری خانواده ها گاه به گونه ای هست که بچه ها می ترسند از متهم شدن و مسائل اینچنینی را بیان نمی کنند . می ترسند از مقصر شدن چون به نوعی این احساس در وجود خود آنها هست و پیش آگاهی هم داده نمی شود ، فرزندان در موقع نامناسب با جنسیت و حریمها آشنا نمی شوند و به آنها هشدار داده نمی شود که وقتی کسی به حریمت نزدیک شد برخورد کن و اجازه نده ، به نوعی به شیوه غلط چشم و گوش بسته بار می آیند که این گونه مواقع ترس مهمانشان می شود و گرفتار می شوند ... و در واقع مقصر اصلی جهالت هست لذا شما باید خود را از این حالت مقصر بودن و احساس گناه خلاص کنی و خود را ببخشی و بپذیری . با شخص مورد نظر هم به گونه ای رفتار کنی که او تصور کند به واسطه بچه سال بودنت چیزی یادت نیست و به عنوان یک فرد جدید به او نگاه کن . او را در همان سن و سال نادانی اش دفن کن و امروز اورا فرد دیگری ببین . وقتی ذهن خودت را مرتب کردی ، نظم دادی و از این وسواس و گرفتاری خلاص کردی وقتی با او مواجه می شوی یادت نمیآید .
از آن واقعه فقط درس آن یادت باشد آن هم حفظ حریمها و فاصله منطقی حتی با محارم هست و در عین اعتماد احتیاط را