سلام يوسف گمگشته جان شما شاغل هستيد؟
- - - Updated - - -
من با اين موضوعي كه شما مطرح كرديدكاملا به مشكل خوردم نمي دونم چكار كنم.وقتي فكر مي كني داري درست برخورد ميكني نتايجي حاصل ميشه كه انتظارش رو نداري دقيقا خلاف اون چيزي كه انتظارشو داشتي.
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام يوسف گمگشته جان شما شاغل هستيد؟
- - - Updated - - -
من با اين موضوعي كه شما مطرح كرديدكاملا به مشكل خوردم نمي دونم چكار كنم.وقتي فكر مي كني داري درست برخورد ميكني نتايجي حاصل ميشه كه انتظارش رو نداري دقيقا خلاف اون چيزي كه انتظارشو داشتي.
سلام یوسف گم گشته.شخصیت دخترها باهم فرق میکنه واین باعث میشه درجات اعتمادبه نفس اونهادرمحیطهایی که مردباشه فرق کنه.مثلا یه دختراینقد اعتمادبه نفس داره اگه مردی زیادسربه سرش بذاره بتونه قاطعانه رفتارکنه به احتمال زیاد این دختر در روابطش راحتتربرخوردمیکنه چون برای بدترین شرایطی که ازش نگرانه میتونه یافکرمیکنه میتونه کاری انجام بده ومستاصل ودرمانده نیست.امابه نظرم یکی از دلایل بالارفتن استرس دختریاپسر،درجاهایی مثل محیط کارمندی که مشکلی ازنظرعرف وعقل نداره اینه که دختریاپسر قبلا در ذهنش ازجنس مخالف یه فرد رؤیایی ساخته یک بت یا الهه .تا اینجادیدگاهش ازیک انسان باید تعدیل بشه،اما اگه روابط کم کم شکل نامعمول وحرفهای نگفته گرفت که نشه جلو جمع بیان کرد ودراین صورت قبلش استرسی اومد این اضطراب کاملادرست وبجاست و همون حیاست.
- - - Updated - - -
بعضی از دختریازنها شاید فکرکنند نتونن احساسات خودشون رو حتی در روابط معمولی با پسریامرد کنترل ومدیریت کنند.وپیامهای محافظه کارانه تری از ضمیر خودشون دریافت میکنن که به نظرم اینم بجاودرسته.شاید اوایل دوره کارمندی اینجوری باشن امابعداپختگی بیشتری پیدامیکنن یعنی ناخودآگاه کنترل احساسات دراونها قویتر ودرمحیط معمولی مثل جلسات کارمندی وغیره باتمرکزبیشتری کارمحوله روانجام میدن.به نظرم اولین ومهمترین کاراینه که سطوح مختلف روابط در ذهن ،تعریف بشه وسعی نکردازاون تخطی کرد.همچنین وقتی مردی دراین محیطها رفتاراش نامعمول ،عجیب وزیادی شوخی میکنه به نظرم دخترنباید به خاطر ترس از بافرهنگ نبودن وبی کلاس به نظراومدن اجازه بده کسی دربرابرش اینجوری کش وقوس بیاد. الگوی دخترخوب وپسرخوب (طبق هرم آبراهام مازلو)اینجانبایدبه کاربرود چون دختربه خاطر "خوب بودن"ازنظرجمع که میتونه تعاریف مختلفی داشته باشه ممکنه زیاد ازحیای دخترانه کوتاه بیاد وتمرکزاون برخوب بودن حتی میتونه تمرکزکاریش رو ضعیف کنه.
سلام امين محترم
ممنونم به خاطر پاسخهاي خوبتون.
باتوجه به مثالهايي كه زدم وخودم رفتارامو در اون لحظه قبول دارم چون اجازه ندادم حرفامون غير از چهارچوب كار مربوطه باشه (ودر اينمورد ضررنكردم.بلكه مورد احترام بيشتري قرارگرفتم)اما ميخوام بدونم چطور مانع از ايجاد استرس در اون زمان بشم؟
مجيد محترم گفتن وقتي ميري بانك يا نانوايي باز هم همينطوري؟
بايد بگم بانك هم با مردها وپسرها همينطورم مگر اينكه حس كنم اون شخص خيلي به ادب ونزاكت اهميت ميده ورفتار معمولي داره وچشم توچشم نميشه.
شايد اين نكته هم مهم باشه كه بگم پدرم اصلا اجازه نميداد ما بريم سوپر ماركت يا نانوايي يا هرجايي كه فروشنده مرد داره.ياخودش مارو ميبرد ويا با مامانم ميرفتيم.
اون آدم مومني نبود حتي نماز نميخوند وكارهاي ضد ارزشي انجام ميداد(قمار ومشروب وبودن با زنها)اما نميزاشت ما به مرد همسايه سلام كنيم.اما هميشه واسه مامانم بهترين لوازم آرايشو ميخريد ومجبورش ميكردبيرون آرايش كنه.مامانم خيلي زيباست.
منظورم از گفتن اين حرفا كارهاي ضدونقيض پدرم بود.
شايد به خاطر همين من اينطورم.اما ميخوام فقط وفقط اين حس عجيب وغريبم كمتر بشه واينقدر اذيت نشم.
سلام صبوري عزيز.نه من شاغل نيستم.
من مثال کارمندی رو فقط برای خلاصه نویسی و یک نمونه از محیط معقول گفتم. وقتی پسری به چشمت خیره بشه نگا چشماش نکن موقعی که مثلامجبوری حرف بزنی .اگه زیاد رفتارش عجیب بود اصلا لزومی نداره ازمغازش خرید کنی توی هرمرحله ازخرید پولتو بگیروبیابیرون نه تنها بی ادبی نیست که عین ادب هست...اماترسی که گفتی بواسطه حضوربیشتر دراجتماع کمترمیشه...
شما با حرفاتون باعث شديد من خيلي راحتتر بشم.
خيلي ممنونم.
مثالهاتون از نگاه يك پسر خيلي بهم كمك كرد.
سلام دوستاي خوبوهميشه همراهم:72:
انشاا...اين هفته ميرم كوهنوردي.
به نظرتون اگر پسرا بهم اون حرفاي قبلو زدن بايد چطور باهاشون رفتار كنم؟مثل دفعه پيش بهشون توجه نكنم يا بايد حرفي بزنم كه ديگه تكرار نكنن؟يا اينكه كلا فكر كنم وجود ندارن؟
سلام. اول از همه امیدوارم جمعه خوبی داشته باشی. هوا کم کم داره سرد میشه. اگر به ارتفاعات بالا میری به لوازم کوهت یه کاپشن پولار هم اضافه کن.
اگر کسی چیزی گفت کلا نشنیده بگیر. لازم نیست بنشونیش سر جاش. حتما نتیجه ، مطلوب نظر شما نمیشه و در نهایت دختر محجوب و با حیایی چون شما از دهان به دهان شدن با افراد سبک و بی شخصیت دچار رنجش خاطر میشه.
یک مسئله رو فراموش نکن. چه شما مایل باشید و چه نه، گاهی پیش میاد که مخاطب افرادی قرار میگیرید که انحرافات اخلاقی دارند. و البته در جامعه ما کم نیستند. خوب در این مواقع گناه شما چیه؟ بنابر این هیچ وقت خودتون رو ملامت نکنید. سعی کنید بی تفاوت از کنار این افراد به سرعت دور شید. و به همون سرعت اثر صحبت و عملش رو در فکرتون از بین ببرید. در رابطه با نگاه. اگر شما زیبا باشید ! ( که تصور میکنم هستید.) طبیعیه که برای افراد سالم ، جذابیت سالم داشته باشید. مورد توجه قرارگرفتن زن. و توجه کردن به زیبایی از طرف مرد چیزیه که خدا در نهاد هر فردی قرار داده.توجه داشته باشید، هر نگاه و توجه ای به گناه آلوده نیست. همونطور که یک تابلو نقاشی یا تصویری از طبیعت برای لحظه ای نگاه من و شما رو بر خودش قفل میکنه صورت زیبایی هم میتونه توجه و متعاقبش تحسین افراد رو به همراه داشته باشه.
موفق باشی خانم محترم.
این که در ارتباط با جنس مخالف هول میشی هیچ ربطی به چادر و مانتو و پوشش نداره .اعتماد به نفس از درون آدم ها میاد.در ضمن شما از قضاوت ونظر و دیدگاه مردم میترسی و احساس گناه میکنی که این هم به اعتماد به نفس پایینت برمیگرده و این برای من جالبه که مدام از دیگران میپرسی من چیکار کنم ؟چه حرفی بزنم ؟ چه رفتاری بکنم ؟هیچ کس نمیتونه به تو بگه چی برات خوبه یا بد. این جوابی که خودت باید بهش برسی و باید به رفتار و گفتار و اعمال خودت مطمئن باشی .اگر به خودت اطمینان داشتی حتی اگر تمام دنیا مخالف تو بودن به راهت ادامه می دادی. در ضمن از قضاوت کردن دیگران دست بکش و فکر نکن همه نظر و منظور دارن
بله درسته.من بايد در بيشتر موارد بيتفاوت باشم.نقل قول:
نوشته اصلی توسط majid_k
ممنونم به خاطر تحليل خوبي كه كرديد.
سلامبا توجه به مثالهايي كه گفتم به نظرتون منظورشون خير بوده؟نقل قول:
نوشته اصلی توسط خانوم
اگر بوده دوست دارم شما هم نظرتونو بگيد.:72:
خانمی مشکل شما کاملا طبیعی است و لازم نیست آن را خیلی بزرگ تلقی کنی. حالا به توضیحاتم خوب دقت کن :
اولین مردی که دختری با او برخورد می کند پدر دختر است. اگر رابطه پدر و دختر و در سطح وسیع تر پدر با مادر و دیگر اعضای خانواده خوب و مطلوب باشد دختر در رابطه با جنس مخالف و حتی ازدواج بسیار موفق خواهد بود.
متاسفانه پدر شما در این زمینه به هیچ وجه عملکرد خوبی نداشته است. کارهایی مثل مشروب و قمار و ... به شدت در کودکان احساس ناامنی ایجاد می کند و سلامت روان کودکان را به خطر می اندازد. همچنین ظاهرا پدر شما به نوعی مساله شخصی و زناشویی خود را به شما نشان داده است. ببین اینکه یک مرد دوست دارد همسرش زیبا باشد و ناز داشته باشد یک سطح پایین از مسایل جنسی بین زن و شوهر است. کودک نمی تواند به هیچ عنوان هیچ سطحی از این مسایل را درک و جذب کند و به شدت آسیب می بیند. حتی وقتی زن و شوهر حرف های عاشقانه به هم می زنند به اعصاب کودکانشان فشار می آید . برای همین بسیار تاکید می شود که این مسایل حتی در کوچکترین موردش باید کاملا از فرزندان پنهان باشد.
پس شما از ناحیه پدر ( حتی اگر خودتان متوجهش نباشید ) حس ناامنی شدیدی را تجربه کرده اید و به مردان بی اعتماد شده اید. در واقع الگویی احساسی که از پدرتان در فکر شما ترسیم شده است حالا تعمیم داده شده به تمام مردان و برای همین است که اضطراب می گیرید.
حالا از شما می خواهم توضیح مفصلی راجع به کودکی خودتان ، رابطه خودتان و پدرتان ، رابطه پدر و مادرتان و شرایط حال حاضر خانواده بدهید. شما با این تالار آشنا هستید و می دانید باید به چه نکاتی اشاره کنید.