محكم و منطقي باشيد خانومها تكيه گاه و حامي ميخوان .
نمایش نسخه قابل چاپ
محكم و منطقي باشيد خانومها تكيه گاه و حامي ميخوان .
من دوستی دارم که هرگزنمیخواداحساساتش روبروزبده یعنی گاهی اوقات فکرمیکنم که ازیه مردهم خشک تره اما چون خیلی بهش نزدیک هستم می بینم که بخاطراین ذاتش هروقت تنهامیشه باخودش درگیره دوست داره ارتباط برقرارکنه اماانگارکه غرورش اجازه نمیده
ببینیدمن پدری دارم که خیلی به مادرم ابرازاحساسات میکنه گاهاپیش خودم فکرمیکنم که شایدتوی همچین خانواده ای بزرگ شده ام که همیشه ازشوهرم انتظاردارم که منوتحویل بگیره برام کادوبخره منوببوسه بامن بیادقدم بزنیم جلوخانواده اش بهم احترام بزاره اماهیچ کدوم ازاین کارهاروهنوزم بعدازگذشت 4سال انجام نداده شایدخانم شماهم تویه شرایط خانوادگی بزرگ شده که اخلاقش اینطورباآمده،اگه هم اینطورشما بهش کمک کنیدکه اونطوری که شمادوست داریدبشه بالاخره زناانعطاف پذیرهستن
یعنی میشه یه آقا انقد احساساتی باشه ؟ من که ندیدم اصلا. خوش به حال خانمتون!
سلام
اینم یکی از مشکلات ازدواج سنتی زیر نظر خانواده ها که خیلیا سنگشو به سینه میزنن!
دوست عزیز وقتی خودتون دلیل رفتارش رو میدونید چرا یکم رفتارتون رو تغییر نمیدین؟ اصلا مرد و زن نداره.. هر کسی وقتی ببینه تا قهر کنه و داد و بیداد کنه طرف مقابلش بازم میادو نازشو میکشه خب به کارش ادامه میده! یکم جدی تر و مردانه تر برخورد کنید. هیچ زندگی ای در نهایت اونقدر عاشقانه و احساساتی که شما توی ذهنتون ساخته بودین ادامه پیدا نمیکنه! حقیقتیه که حالا شما یکم زودتر بهش رسیدین همین...
بعنوان يه متاهل بايد بگم مشكلي كه براي شما پيش اومده براي خيلي هاي ديگه هم اوايل زندگي مشترك پيش مياد. اولين دعواها و اولين بگو مگوها ادم رو به اين فكر مي اندازه كه اشتباه كرده و انتخابش غلط بوده . در صورتي كه در ماهاي اول پايه هاي زندگي گذاشته ميشه حالا اگر خداي ناكرده اين پايه رو كج بگذاريد درست كردنش در مراحل بعدي سخت ميشه.
توصيه من به شما اينه كه شما هم سعي كنيد منطقي و معقول برخورد كنيد دست از احساسات زيادي كه باعث سوء تفاهم ميشه برداريد وقتي هر بار با هر اشتباهي كه چه از طرف ايشون چه از طرف شما شده اين شمائيد كه پا جلو مي گذاريد چه جوري توقع داريد همسرتون شرايط شما رو درك كنه؟
عموما خانم ها به مردايي كه محكم و قدرتمند هستن بيشتر جذب ميشن و احساس مي كنن تكيه گاه مناسبي هستن. علاقه و احساس شما با ارزشه ولي سعي كنيد اون رو بجا استفاده كنيد .
حتي عسل زياد هم دل رو مي زنه.
سلام :72:
من پست هارو نخوندم اما بنظر میاد شما خیلی احساساتی هستید که برا جذب محبت همسرتون شاید خوب نباشه من به عنوان یدختر میگم عاشق مردای مقتدر و منطقی هستم
مردی که یکم هم خودشو بگیره اما محبتش بجا باشه ...
زن ها عاشق اقتدار مرد میشن.
یکم سیاست داشته باشین و سر هر چیزی بحث نکنید شناختتون رو هم اگه درباره روحیه زن ها بالا ببرید شاید بد نباشه.
موفق و شاد باشی
- - - Updated - - -
m- eros من به این نمیگم خوش بحال بودن هرچند سلیقه ها متفاوته ...البته همه احساسات دارن اما بنظر این دوستمون ساده برخورد می کنن.
سلام. دوست من 3ماه فرصت بسایر کوتاهیست واسه قضاوت! انقدر زود خسته نشین. اگه همه بخان از ازدواج انقدر زود خسته بشن که در کل به تعداد انگشتای دست و پا هم زوج باقی نمی مونه!!! در کل جایی می خوندم که معمولا ادمها بعد از یک سال و نیم به بعد تفاوتهای یکدیگر رو می پذیرن و به هم عادت می کنن!
تو همین یه دونه پستتون خیلی نکته هست:
- توقع زیاد شما از ازدواج:
قبل ازدواج زندگی مشترک رو بهترین زندگی و تولد دوباره ی میدونستم!!!!! چرا؟
باید بگم خیلی ازمشکلاتتون منشاش این توقع زیاد شماست! که با همین یه جمله شما اون رو خوب نشون دادین!
ازدواج هم قسمتی از زندگی ادمهاس با مشکلات خاصه خودش. نه کسی که ازدواج کرده خوشبخته نه کسی که نکرده بدبخت!
- احساس طلبی زیاد شما:
من توقع ام توی عشق و دوست داشتن زیاده آدمی با روحیه حساس و احساساتی هستم
..... مثل من به پام عشق بریزه!
خب دوست نازنین من ادمها با هم متفاوتن. همون طور که همسر شما از دید شما عجیبه شما هم از دید اون احتمالن عجیبین! مطمین باشین همون قدر که شما تو دوقتون خورده ایشونم خورده! چون احتمالن ایشون هم به دنبال ادم بیشتر عقل محوری بوده تا احساس محور j
معمولا وقتی یکی از زوجین طلب عشق زیادی داره در طرف دیگه حالت انزجار رخ می ده! یه جورایی بدش م یآد!
هر چیزی تعادلش خوبه! محبت بیش از حد دوتا اثر بد داره:1) توقع جبران ایجاد می کنه و آغازگر محبت رو سرخورده می کنه 2) در طرف مقابل حس وظیفه بودن رو ایجاد می کنه! یه جورایی دیگه محبته دیده نمیشه و از قالب لطف در می اد تبدیل میشه به حق و وظیفه
- احساس محور بودن بیش از حد شما
بخدا اگه خودکشی گناه نبود خودکشی میکردم که از این زندگی تلخ و سیاه راحت شم!
اون از اون طرف که ازدواج رو کاخ امال و ارزوهاتون می دید این از این طرف که می خاین خودکشی کنین! این عینک رو بردارین تا بهتر ببینین!
دوست نازنین یک کمس فرصت بده تازه سه ماه گدشته! شما واسه هر چیزی تو این دنیا باید هزینه کنیحالا واسه خوشبخت شدن هم باید زحمت بکشی! و چون خوشبختی خ هم گرانقیمته پس باید هزینه زیاد کنی: صبورتر باشی توقعت رو کمتر کنی تفاوتهاتون رو بپذیرین
- زندگی در گدشته
منظورم مورد قبلیتونه! به هر حال داستان تلخی بوده که تمام شده! اصلا معلوم نیست با اون خانم بودین چه مشکلاتی الان داشتین! جایی م یخوندم شباهت داشتن زوجین به هم دلیل تداوم بهتر زندگیشون نیست! بلکه خ مواقع خستگی دو طرف رو همراه داره!
- عدم قاطعیت شما:
دلم گرفته با اینکه دوسش دارم اما همیشه مقصر بوده و نبوده من رفتم وسط و آشتی کردیم حالا این کار من به جایی رسوندش که تبدیل به وظیفه شده
چرا وقتی مقصر نیستین شما عذرخاهی می کنین؟ چرا منفعلانه رفتار می کنین؟ چرا با کنترل نکردن احساساتتون
حقتون رو پایمال می کنین؟ رفتار ایشون انعکاسی از رفتار شماس. شما خودت داری اعتراف می کنی که این رو تبدیل به وظیفه کردی! یک یدوستان درست گفتن واقعا خانومها از مردانی که قاطعیت دارن خوششون می آد!
به ایشون خطوط قرمزتون رو یاد اوری کنین : مثلا احترام و فحاشی نکردن. ودر صورت تکرا قاطعانه برخورد کنین و رقتارتون رو سرسنگین کنین تا بفهمن که شما به هر قیمتی کوتاه نمی ای!
افرین. قوی باش. کوتاه نیا.
- - - Updated - - -
تازه یه خورده دقیق بشین می بینین که انچه افراد در واقعیت بدست می ارن دقیقا 180 درجه مخالف اون چیزی هست که در تخیلاتشون تصور می کردن. من مطمینم همسر شما نکات مثبتی داشتن که شما ایشون رو پسندیدین
چقدر دوستان راهنمایی های خوبی کردند!
حالا میشه از نکات مثبت همسرتون هم بفرمایید؟
یک پیشنهاد هم براتون دارم. هردوتون برای هم یک نامه بنویسید.با عنوان (انتظارات من از همسرم!).
و در اون تمام چیز ها را بنویسید حتی کلماتی که دوست دارید با آنها خطاب بشید.
همسرتون هم تمام انتظاراتش را بنویسد. این طوری یکدیگر را بهتر می شناسید و نیاز های هم را بیشتر درک می کنید.
ا
خب من تمام تاپیک ها رو از اول تا آخر خوندم.
اما هنوز حتی یک مورد پیدا نکردم که بدونم شما بالاخره سر چی با هم بحث و دعوا می کنید !!
دوستان فوق العاده خوب راهنمایی کردن.
خیلی خیلی تمایل دارم که می تونستم حرفهای همسر شما رو به عنوان زنی که داره با مردی احساساتی زندگی می کنه بشنوم. مسلما زندگی سختی داره !!!
امیدوارم از حرف من ناراحت نشید. اما کاملا جدی گفتم.
هیچ زنی ! و مسلما هیچ زنی و تاکید می کنم هیچ زنی هرگز ! تمایل نداره با مردی زندگی کنه که بعد از یه بحث پدرش کنارش بمونه که مبادا به خودش آسیب بزنه !!!!!!!!!
دوست عزیز دست از رفتارهای زنونه بردارید. جای شما و همسرتون تو زندگی عوض شده. دست از این همه احساس محور بودن بردارید. تا وقتی مرد نباشید ، انتظار نداشته باشید تو زندگیتون حضور یک زن رو ببینید.
هیچ چیزی برای یک زن تلخ تر از این نیست که به جای اینکه اون مظهر ناز باشه و ظریف باشه و .... ، شوهرش ظریف باشه .
زن ها همیشه از مردهایی که مقداری خشونت و غرور چاشنی رفتارشون باشه خوششون میاد. نه مردهای ضعیف و ناتوان .
دوستان عزیزم خیلی ممنون از کمک و راهنمایی هاتون. واقعا تمام حرفاتون برام ارزشمنده و همشون رو حتما در زندگی مشترکم بکار خواهم بست.
امروز همسرم با من آشتی کرده اما بسیار سرسنگینه و میگه خوشحالی اومدم منت کشیت! رابطه مون مثل قبل نیست و این منو نگران کرده البته قبول دارم چند روزی باید بگذره تا اون دوباره رفتارش برگرده چون من سریع ناراحتی فراموشم میشه و کینه ای نیستم. میخوام راهنماییم کنید که چطور باید با همسرم برخورد کنم موقعی که عصبانی و ناراحت میشم ازش.با اینکه الان اون اینطوری سرد برخورد میکنه اما من سعی میکنم که با عشق و محبت باهاش برخورد کنم. میخوام پنجشنبه که میبینمش با گل و شیرینی برم پیشش و براش کادو بگیرم آیا بنظر شما این جواب میده؟ با اینکه بازم من مقصرم بنظر همسرم امامیگم زندگی ارزششو نداره فقط امیدوارم باز همسرم به خود مغرور نشه و تلاش منو ببینه. با این رفتار بعد آشتی نمیدونم آیا رابطه شکرآب شده ما درست میشه واقعا مثل گذشته یا نه. من زود میتونم ناراحتی رو فراموش کنم اما همسرم نه. از این بابت خیلی نگرانم / نظر شما چیه؟ من حداقل از سمت خودم دیگه رفتارهای گذشته مو تکار نمیکنم و سعی میکنم احساساتمو کمتر کنم
در ربطه با این موضوع چه کنم؟
- - - Updated - - -
بنظرتون چه کادوی براش بگیرم؟!