زن زیبا ولی کثیف و سرد مزاج

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط deljoo_deltang

1- شما و خانمتون چند سال دارید؟ 2-فرزندتون چندسالشه؟ 3-آیا غیر از نامرتب بودن همسرتون با همسرتون مشکل دیگه ای هم دارید؟ 4-اون چندباری که با همسرتون صحبت کردید به چه نحوی صحبت کردید که به دعوا کشیده شده؟ 5-آیا همسرتون از زندگیش راضیه؟ آ6-یا همسرتون شاغله؟

---

اول نارضایتیم رو خیلی بروز نمیدادم و چند بار بهش ایمیل زدم و ازش خواستم که یکم بخودش برسه اگه تنها بود به خودش مربوط بود ولی حالا که اردواج کرده باید من رو هم در نظر بگیره کم کم دیگه اعصابم بهم ریخت و هربار که میرفتم پیشش و میدیدم نظافت نکرده و تو ارتباط سرده همون موقع دعوامون میشد و چند روز باهم گاهی بد اخلاقیم آخرش اون میاد عذر خواهی میکنه و میگه باشه دیگه تکرار نمیشه بعدش یکبار خوبه و باز چند روز بعدش روز از نو روزی از نو.........

من بارها ازش پرسیدم که اگه با من مشکلی داری و یا میخوای طوری باشم یا رفتاری دارم که دوست نداری بهم بگو ولی اون هیچ شکایتی نداره و همیشه میگه نه تو خوبی تا حالا نشده ازم ایراد بگیره چون خودش میدونه اگر واقعا عیب و ایرادی داشته باشم سریع رسیدگی میکنم و در درجه اول میخوام زنم راظی باشه و مشکلی نداشته باشه یکبار بهم گفت که شکمت داره میاد بیرون خودم متوجه بودم ولی اون که گفت رفتم عضو باشگاه شدم همزمان پرهیز میکردم و 2 ماهه شکمم صاف شد طوری که خودش اومد گفت بسه زیادی لاغر داری میشی دلم میخواست همونطور که من به اون اهمیت میدم اون هم به من اهمیت میداد.


همسرم شاغل نیست و تو خونه بچه رو نگه میداره البته روزی 7-8 ساعت مشغول به شغل شریف چت و اینترنت گردی هستن همش تو این سایت نیک صالحی میگرده متنفرم از این سایت

سلام
من میگم یک بار گلی که دوست داره رو با کادویی که دوست داره براش بخرید و با عشق و محبت باهاش صحبت کنید و بهش بگید که دوسش دارید و از اون انتظار دارید نیازهاتون رو چه عاطفی چه جسمی برآورده کنه . آرزوهاشو ازش بپرسید آرزوهای خودتون رو بهش بگید
من فکر میکنم این روش خیلی جواب میده
و چیزی که خیلی مهمه اینه که اگه دلخوری از شما داره ازش بخواهید که بیان کنه و کدورت های قبلی رو حل و فصل کنید و تمومش کنید اگه ازتون دلخوری داره از دلش دربیارید شاید از چیزی ناراحته
از محبت خارها گل میشود

- - - Updated - - -

دوران بارداری و شیردهی برای خانوم ها دوران سختیه سعی کن تو این شرایط کمکش کنی و مهمتر درکش کنی

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط meinoush

اینکه به خودشون نمی رسن اگه توی همه ی موارد باشه مثلا حال کار کردن نداشته باشن و حتی کارایی رو هم که برای خودشون مهم بوده انجام نمی دن الان می تونه یه دلیلش افسردگی باشه.
اگه کلا حال و نا ندارن که ازمایش خون و هرمونو این چیزا رو بدن که مشخص شه مشکل جسمی نیست. احتمالا دکتر زنان یا دکتر غدد می تونه کمک کنه. بگن که میل جنسی شون هم کمه.
ولی در هر حال احتمالا نیاز به مشاوره هم دارین. که اگه به یکنواختی رسیدن توی زندگیشون کمک شه بهشون تا حالشون بهتر شه.
راستی می دونین که با لیزر موهای زاید می تونن دایمی از دست موها خلاص شن و شما هم راحت باشین.
اینکه حتی حموم هم به وقت نمی رن از قبل از ازدواج بوده ؟ این دیگه تنبلی نیست قاعدتا. بیشتر حالت بی انگیزگی و افسردگی داره.
اندامشون چی ورزش می کنن؟

---

راستش داستان ازدواج من یکم پیچ و خم داره و نمیخوام که الان مطرح کنم فقط اینو بگم که ایشون حاضر نبوده و نیست که قبول کنه مشکل داره و پیش مشاور بره . من از قبل عقد کاملا متوجه سرد بودن ایشون شدم البته اون موقه به لحاظ عاطفی متوجه شدم که سرده وفکر نمیکردم که بعد از ازدواج ببینم که به لحاظ جنسی تا این حد سرده . قبل از عقد ازش خواستم که پیش مشاور بریم و باهاش حرف بزنیم و قبول نکرد گفت که من هیچ مشکلی ندارم و خیلی هم گرمم و الان چون نا محرم هستیم باید سرو سنگین باشم و نمیتون ابراز محبتی بکنم . من از یکطرف وقتم کم بود و عجله داشتم برا ازدواج و از طرف دیگه دیدم ایشون مشکل داره با مشورت مشاور خواستم عقد رو عقب بندازم که ایشون قول محکم و بقولی مردونه داد که بعد از عقد بهترین و شادترین زندگی و برام بسازه ولی از اونجایی که منه احمق یادم نبود که یک زن هیچوقت نمیتونه قول مردونه بده زیر بار رفتم و الان مثل خیلی ببخشید مثل خر تو گل موندم که با این زندگی سردو پر از دعوا چیکار کنم.


در مورد لیزر بله میدونم و بهش هم گفتم که برو و هر کاری لازمه انجام بده ولی گوش نمیکنه من دیگه حالم داره بهم میخوره از بس گفتم به خودت برس اندامش خوبه ولی اگر بخواد میتونه با ورزش خیلی بهتر هم بشه بارها گفتم تو که صورت زیبا داری به اندامت رسیدگی کن ورزش کن که همه چی تموم بشی باشگاه میخوای بری من حرفی ندارم حاضرم پول لیزر بدم پول لباس و باشگاه بدم ایشون غیر از چت و خواهراش و سایت نیک صالحی به چیز دیگه اهمیت نمیده.

در مورد حموم رفتن که پرسیدید من از کجا بدونم قبل از ازدواج چند وقت به چند وقت حموم میرفته ولی قبل از عقد هر بار بیرون میرفتیم خیلی شیک و با وقار و تمیز بود از این دختر ها نیود که با آرایش خودشون رو زیباتر میکنن چون زیباییش کم و کسری نداشت خیلی ملایم آرایش میکرد و من دوست داشتم ولی الان.........10 روز یا یکهفته یکبار میره حموم تا میخواد بره حموم از 2 روز قبلش هی میگه الان میخوام برم حموم انگاری که حموم تو یه شهر دیگس و کیلومترها فاصله داره !!!!!!!!!!!!!!! من تا از سر کار میام اولین کاری که میکنم دوش میگیرم اصلا خودم نمیتونم کثیفی رو تحمل کنم چه برسه که بخوام با تن کثیف پیش همسرم هم برم

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط zendegiye movafagh

سلام
من میگم یک بار گلی که دوست داره رو با کادویی که دوست داره براش بخرید و با عشق و محبت باهاش صحبت کنید و بهش بگید که دوسش دارید و از اون انتظار دارید نیازهاتون رو چه عاطفی چه جسمی برآورده کنه . آرزوهاشو ازش بپرسید آرزوهای خودتون رو بهش بگید
من فکر میکنم این روش خیلی جواب میده
و چیزی که خیلی مهمه اینه که اگه دلخوری از شما داره ازش بخواهید که بیان کنه و کدورت های قبلی رو حل و فصل کنید و تمومش کنید اگه ازتون دلخوری داره از دلش دربیارید شاید از چیزی ناراحته
از محبت خارها گل میشود

- - - Updated - - -

دوران بارداری و شیردهی برای خانوم ها دوران سختیه سعی کن تو این شرایط کمکش کنی و مهمتر درکش کنی

---

زندگی موفق جان فکر میکنید که اینکار رو نکردم؟ من از هر حرکتی که تو زندگی عشقو محبت بیاره کوتاهی نمیکنم ولی همسر بنده هیچ اعتقادی به عشق و محبت نداره و خودش صریحا اعلام میکنه که زن و شوهر بعد از 10 سال زندگی با هم کم کم تازه عاشق هم میشن و نسبت به هم محبت میکنن و نباید اول زندگی چنین انتظاراتی داشت حالا بنظرتون من باید 10 سال بپای ایشون بسوزم تا بلکه یکم محبتی در وجودش ظاهر بشه؟!!

من اصل تو کار خدا موندم که همه زنها از خداشونه که شوهرشون حواسش به زن و زندگی و گرمی و عشق و محبت بینشون باشه ولی زن من کاملا برعکس آفریده شده!!

خب اینکه تو اینترنت هستن را می تونید به نفع خودتون استفاده کنید.
مثلا بگید که توی این سایت نیک صالحی چه نکات خوبی برای آرایش و لباس نوشته!

می تونید پیشنهاد بدین بیان این سایت را بخونن. و بگید که بیا با هم قسمت انجمن(شوهران و زنان از یکدیگر چه انتظاراتی دارند) را مطالعه کنیم.به نظرم اول خودتون این قسمت را مطالعه کنید.

این تاپیک طرز تهيه ي منوي عاشقانه پیشنهادات خوبی داره . برگرفته از کتاب های زیره:

1-چراغ دل شوهرت را روشن كن اثر خانم الن كريدمن
2-چراغ دل زنت را روشن كن اثر خانم الن كريدمن
101 راز عاشقانه اثر مايكل وب


می تونید شمره 1 را برای خانمتون بخرید و شماره 2 را برای خودتون.

البته می تونید از یکی مثل خواهرتون یا .... بخواهید که این دو کتاب را به خانمتون هدیه بدهد.مثلا سالگرد ازدواج.

راستی نگفتین که خانمتون از نظر عاطفی چه جورین؟
اهل مسافرت و تفریح هستن؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مهرااد

سلام دوست عزیز. خ وقتها خانمها به خاطر کمبود اهن معمولا عصبی هستن و حوصله ندارن. شاید به قول دوستان یه چکاپ بتونه کمک کنه.

چون بچتون هم کوچولو هستش شاید این مسولیت جدید برای خانمتون یه مقدار سخت باشه.


اگه بخای که به نتیجه برسی باید:
1) اطلاعات بیشتری بدی. مثلا پاسخ به سوالات خانم دلجو

2) امیدوار باشی. و مطمین باشی با تغییر روش شما زندگیت خ تغییر خواهد کرد. بله تعجب نکنین با تغییر روش خودتون. تو همین تالار خیلیها بودن که اثبات کردن این رو

حالا خیلی خوبه که توضیح بدی چجوری ازش میخای که این رفتارش رو ترک کنه!
1) با انتقاد شدید
2) با مقایسه با خانمهای فامیلتون.... که اگه این کارو بکنین معمولا باعث لج بازی شدید می شین
3) بهش اعتماد بنفس می دی و اول نکات مثبتش رو م یگی بعد ارو م اروم بهش پیشنهاد می دی

م یتونی یه مثال بزنی از برخوردت با خانمت.

در ضمن سردی خانمت هم با رفتن پیش متخصص مطمینا بهتر خاهد شد.( تا الان به نظر می اد این کارو نکردین درسته؟)

رابطه بین شما چجوری؟ چطوری با هم اشنا شدین! ایشون با علاقه خانم شما شدن؟

مادرشون چطوری هستن ؟ ادم منطمی هستن؟

خانمت به چه چیزایی علاقه داره؟ ایا ازدواج با شما باعث شده خ از هدفاش دور بشه!

---

من خیلی سعس کردم که با خانمهای دیگه مقایسش نکنم ولی گاهی تا میمدم خونه و میدیدم که همه چیز نامرتیه و کثیفه از ته دلم ناراحت میشدم و فکر میکردم که تا مجرد بودم زندگیم از اینی که الان هست تروتمیزتر بود و اعصابم هم راحت تر , گاهی بی اختیار مقایسه کردم ولی اون پوست کلفت تر از این حرفهاست که به خودش بیاد.

خدا میدونه که همه جوره ازش حمایت کردم و میکنم و دلم میخواد که پیشرفت کنه ولی اون حتی به خودش هم اهمیت نمیده خیلی جالبه!! !!
شما از متن تاپیک من میتونید متوجه بشی که من به نکات مثبتش هم حواسم هست . بارها بهش گفتم که اگه تو باهام همراه بشی و دل به دل هم بدیم میتونیم بهترین زندگی رو داشته باشیم ولی ایشون همش تو فکره و حواسش به همه چیز هست بجز پیشرفت زندگیمون.

یکی از فامیلهلی بنده که با ایشون دوست بود ما رو باهم آشنا کرد و خیلی سنتی ازدواج کردیم . هم خانواده من هم خوانواده خانمم اینطوری هستن و پدر و مادر تحصیلکرده و محترمی داره . خودش هم از یکی از بهترین دانشگاهای دولتی فارق التحصیل شده منم به همین چیزها نگاه کردم و اصلا باورم نمیشه یه دختر با یه همچین خانواده محترمی اینقدر بیخیال و بی توجه باشه.

خانم من تجملات علاقه داره و مادرش هم همینطوره تو فرهنگ خانوادشون اینطوره که مرد باید پولدار باشه و هرچی که زن میخواد براش فراهم کنه زن هم فقط بخوره و بخوابه ! حالا کاش یادش داده بودن که در کنار اینها به شوهرش هم اهمیت بده و به خودش هم برسه . البته خانم من تا حالا ازم پول و تجملات نخواسته ولی میدونم که ته دلش چی هست .

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مصباح الهدی

خب اینکه تو اینترنت هستن را می تونید به نفع خودتون استفاده کنید.
مثلا بگید که توی این سایت نیک صالحی چه نکات خوبی برای آرایش و لباس نوشته!

می تونید پیشنهاد بدین بیان این سایت را بخونن. و بگید که بیا با هم قسمت انجمن(شوهران و زنان از یکدیگر چه انتظاراتی دارند) را مطالعه کنیم.به نظرم اول خودتون این قسمت را مطالعه کنید.

این تاپیک طرز تهيه ي منوي عاشقانه پیشنهادات خوبی داره . برگرفته از کتاب های زیره:

1-چراغ دل شوهرت را روشن كن اثر خانم الن كريدمن
2-چراغ دل زنت را روشن كن اثر خانم الن كريدمن
101 راز عاشقانه اثر مايكل وب


می تونید شمره 1 را برای خانمتون بخرید و شماره 2 را برای خودتون.

البته می تونید از یکی مثل خواهرتون یا .... بخواهید که این دو کتاب را به خانمتون هدیه بدهد.مثلا سالگرد ازدواج.

راستی نگفتین که خانمتون از نظر عاطفی چه جورین؟
اهل مسافرت و تفریح هستن؟

---

همیشه بهش گفتم که دلم میخواد یکبار بیام ببینم یک مطلبی در مورد زندگی بخونی و حتی اگر ببینم داری سعی میکنی که خودت رو بهتر کنی برام کافیه ا. اصلا تو این مایه ها فکر نمیکنه , فکر کردید تو اون سایت دنباله چیه؟ دنبال مزخرفاتی که در مورد بازیگزا نوشتن و عکساشون و زیرو رو میکنه

به لحاظ عاطفی نسبت به پدرو مادر و خواهراش خیلی گرمه و دایم قربون صدقه هم میرن ولی چیزیش به من نرسیده تا حالا , البته گاهی اس ام اس میزنه که دوستت دارم ولی من بهش گفتم که این دوست داشتن رو عملا نشون بده نه با چندتا کلمه تو اس ام اس

یکی از اختلافامون همینه که من خیلی با طبیعت و مسافرت جورم ولی اون خیلی معمولیه البته مشکل اصلیمون همونیه که در ابتدای تاپیک گفتم.

دوست عزیز درک می کنم چقدر الان باید ناراحت باشی. ولی هیچ مشکلی با غصه خوردن حل نشده.

شما خیلی به همسرتون محبت م یکنین؟ چون می دونین که محبت بیش از حد تبعات خودش رو داره!

من حس م یکنم مشکل جای دیگه است. ایا ایشون مطابق میل خودش با شما ازدواج کرده یا اینکه.... آخه من حس م یکنم خ متمایل به زندکی نیست

به نظر م یاد ایشون معتاد به نت هستن. که گفته میشه معمولا یکی از نشونه های افسردگیه.

پس اول خوبه یه فکری به حال نت بکنین. یه کار خارج از منزل براشون جور کنین. شاید با برخورد با مردم یکمی رفتارشون بهبود پیدا کنه. من فکرم یکنم خ انگیزه نداره. ذوق نداره. هدف نداره!


م یدونین انجام چه کارایی ایشون رو خوشحال م یکنه؟ یه تغییر اساسی تو شیوه زندگیشون بدین.

سلام جناب نارگیل!

قبل از اینکه نظرم رو بنویسم باید بگم که من طلاق گرفتم حالا خودت تصمیم بگیر که نظر من میتونه بدردت بخوره یا نه.

به نظر من زنها و به طور کلی آدمها برای چیزهایی که دارند دیگه تلاشی نمیکنند. خانم شما احساس میکنه که تمام و کمال در هر شرایطی

شما رو داره. به همین دلیل دیگه تلاشی نمیکنه. و شما اونرو تمام و کمال نداری و میخوای که داشته باشی به همین خاطر داری تلاش میکنی.

به نظر من راه حل این مشکل نباید زیاد پیچیده باشه. یک برخورد مقتدرانه و به نظر من حتی کمی دور از انصاف. طوریکه برای بدست آوردن اون

همسر قبلی حاضر باشه کمی به خودش حرکت بده. منتهی این حرکت باید آروم آروم شروع بشه به طوریکه شک نکنه که شما برای اینکه به ظاهرش

نمیرسه داری فیلم بازی میکنی. باید با تمام وجودش برای یکبار شک کنه که داره همسرش رو از دست میده.

- - - Updated - - -

سلام جناب نارگیل!

قبل از اینکه نظرم رو بنویسم باید بگم که من طلاق گرفتم حالا خودت تصمیم بگیر که نظر من میتونه بدردت بخوره یا نه.

به نظر من زنها و به طور کلی آدمها برای چیزهایی که دارند دیگه تلاشی نمیکنند. خانم شما احساس میکنه که تمام و کمال در هر شرایطی

شما رو داره. به همین دلیل دیگه تلاشی نمیکنه. و شما اونرو تمام و کمال نداری و میخوای که داشته باشی به همین خاطر داری تلاش میکنی.

به نظر من راه حل این مشکل نباید زیاد پیچیده باشه. یک برخورد مقتدرانه و به نظر من حتی کمی دور از انصاف. طوریکه برای بدست آوردن اون

همسر قبلی حاضر باشه کمی به خودش حرکت بده. منتهی این حرکت باید آروم آروم شروع بشه به طوریکه شک نکنه که شما برای اینکه به ظاهرش

نمیرسه داری فیلم بازی میکنی. باید با تمام وجودش برای یکبار شک کنه که داره همسرش رو از دست میده.

سلام.وقت بخیر...
حقیقتش من مجردم و تنها تجربم وارد شدن به یه رابطه بود که قرار بود منتج به ازدواج بشه که بعلت رفتار کمابیش ناشیانه خودم و ایشون(دختر مورد نظرم) فعلا با شکست مواجه شده...بنابراین تجربه چندانی ندارم. و هم چنین تخصصی در این زمینه...
اما یک نکته ای هست که اگه بشه دوستانی که روانشناسی خواندند یا تجربیاتی دارن پاسخ بدن فکر کنم برای شما راهگشا باشه.اونم اعتیاد به نت و چت و ...هست.
شاید بد نباشه در مورد عوامل،علایم، و نتایج چنین اعتیادی بیشتر بخوانید.البت باید به یه نفر متخصص در خصوص طریقه و میزان استفاده همسرتون از نت بیشتر و واضح تر توضیح بدهید تا ببینید اصولا چنین وابستگی و اعتیادی وجود داره یا خیر...که اگر بود حتما باید یه جوری برطرف بشه چون میتونه عامل خیلی از همین مشکلات موجود در زندگیتون باشه.مطلقا هم پیشنهاد نمیدم که خودتون خودسرانه اقداماتی بکنید مثل به روی ایشان اوردن و یا مشکل ایجاد کردن در دسترسیشون به نت و این چیزها که ممکنه باعث لج بازی الکی و ...بشه...
ببینید من خودم وقتی اون مشکل ج منفی برام پیش اومد کمی افسردگی داشتم.تا چند ماه نمیتونستم برم سر کار.عملا عین بیکارها بودم.اولین چیزی که جذبش شدم نت بود و تو اتاقم ساعت ها پای نت بودم.از این سایل و بوتن خبری به اون سایت و بولتن خبری...فقط میچرخیدم...دایم رو تختم افتاده بودم.بشدت خوابم زیاد شده بود و حتی حس میکردم مغز و ذهنم هم دچار رکود شده.حتی همین مشکل عدم اهمیت به نظافت و اینا رو هم داشتم....
من نسخه براتون نپیچیدم...اصلا هم کار من نیست.شاید حتی دارم با یه زاویه اشتباه نگاه میکنم.شاید هم این شباهت ها بین شرایط اون روز خودم و خانم شما درست باشه.اما فکر میکنم یه حرکت...یه برنامه زندگی جدید یه کار حتی پارت تایم...یه چلنج مثبت و خوب تو زندگیشون بتونه رفعش کنه.این چیزی که من اسمش رو میخوام بگذارم رخوت...کسلی.که با اون نت درهم تنیده میشه و همدیگر رو دچار تشدید و رزونانس میکنه.یعنی هردو عامل تقویت هم میشه...
در اخر صحبت هام هم باز ارجاعتون میدم به جملات ابتداییم...اینکه شمایی که خانمتون رو این چنین ناب و عاشقانه دوست دارید حتما ارزشش رو داره که براشون تلاش کنید و وقتی رو براش اختصاص بدهید و برید خودتون پیش یه مشاور متخصص یا روانشناس یا هرچی... و رفتاراش و برخورداش و عاداتش رو منصفانه و دقیق توضیح بدین و ببینید نظر ایشان چیست....
امیدوارم موفق باشید...


- - - Updated - - -

پی نوشت:
البت من خودمم هنوز همون اعتیاد به نت رو دارم...که اگه نبود من الان اینجا نبودم.و رخوت و بی میلی رو...مغزمم مطمعنم تحلیل رفته...

آقای نارگیل من توصیه می کنم برای روحیه و میل جنسی خانمتون و همین طور کم مو شدنشون عرق رازیانه بخورن! میگن خیلی موثره!
لطفا لینک های زیر را مطالعه بفرمایید:

شیرین بانو - عرق رازیانه ، داروی گم شده ی زنان و دوشیزگان
وب سایت رسمی دکتر حسن اکبری

امیدوارم برای تقویت حس زنانگی همسرتون همونطور که در این سایت ها نوشته موثر باشه!
لطفا راهکارهایی که بهتون پیشنهاد میشه امتحان کنید و نگید که فایده نداره.امتحانش ضرری نداره.

موفق باشید.:72:

- - - Updated - - -

این وبلگ شیرین بانو واقعا خوبه! به همسرتون حتما توصیه کنید.
الان داشتم نکات خانه داریشو می خوندم چقدر جالب بود.سایر قسمتهاش هم خیلی خوبه!

لطفا لینک های زیر را مطالعه بفرمایید:
http://shirinzaboon.blogfa.com/post/126
http://shirinzaboon.blogfa.com/category/15
.

سلام اقای نارگیل شما چه شوهر خوب هستید چه اقای با وقاری حتما شما عالی هستید تمام ایرادها از همسرتون اره
!!نه اقای محترم حنما خانوم شما هم مشکلی داره که شما درک نمیکنید اگه حس میکنید افسرده است از کسی که هر دوتون قبول دارین بخواید که باهاش صحبت کنه چون اگه افسرده است هروز بدتر میشه بهتر نمیشه شما باید کمک کنید اقای محترم من یک دایی دارم دقیقا همین مشکل شما داره ولی خانوم ایشون کاملا افسرده است و داشت هرروز بدتر میشد چون دایم متوجه بیماریش نمیشد و فکر میکرد داره لجبازی میکنه و نمیونست که او.ن مریض اونم لعنت میکرد خودشو که ازدواج کرد میگفت شما ها استسنای که خوبید پس چرا زن من انقدر بد به خودش نمیرسه همش تو خودش نه به خودش میرسه نه خونه نه به بچه ولی اون بیمار بود نه خودش قبول داشتا که مریض نه داییم تا اینکه زندگیشون به اخر رسید تا فهمید