اینجا، خیلی شمارش معنی نداره، قبول داشتن یا قبول نداشتن یک رفتار مهم هست :305:نقل قول:
نوشته اصلی توسط ts3
شما در ظاهر با روابط قبل از ازدواج مشکلی نداری و ایشون هم همینطور، البته در ظاهر! :305:
نمایش نسخه قابل چاپ
اینجا، خیلی شمارش معنی نداره، قبول داشتن یا قبول نداشتن یک رفتار مهم هست :305:نقل قول:
نوشته اصلی توسط ts3
شما در ظاهر با روابط قبل از ازدواج مشکلی نداری و ایشون هم همینطور، البته در ظاهر! :305:
سلام
برادرم. من فردی رو می شناسم که دقیقا مساله شما رو داشتند.
اجازه بدین که براتون تعریف کنم.
* خانمی بودند 25 ساله که دو مورد دوس پسر (کیس ازدواج) داشتند مورد اول مربوط به سن 20 سالگی ایشون می شد که دوس پسر اولشون بعد از شش ماه فوت می کنه. مورد دوم مربوط به سن 23 سالگی ایشون میشه که روابط آشناییش با اون آقا به نتیجه نمی رسه و کیس دوم برای همیشه میره خارج.
* خانم در سن 25 سالگی خواستگار مناسبی پیدا می کنند. و دوران آشناییشون شروع میشه. البته قابل ذکر هست که خانم همچنان دوشیزه بودن. بعد از حدود 5 ماه به نتیجه رسیده و عقد انجام میشه. بعد از مدتی همسر خانم (که از دید خود آقا روشن فکر بوده)ب ه صورت کاملا اتفاقی متوجه میشه که خانم قبلا دوس پسر داشتن. حدود چند روز بعد موضوع رو به صورتی حرفه ای با دختر خانم مطرح می کنند. دختر خانم فقط به آقا نگاه کرده و می گه مربوط به گذشته بوده و کاملا تمام شده است و من به زندگی حالا فکر می کنم. آقا خانم رو مجبور می کنه که تمام جزییات رو بگه/ آقا متوجه میشه که خانمش روابطی داشته ولی محدود/ روز بعدش خانم رو پیش یه فوق تخصص زنان برای تشخیص بکارت می برن./ خانم دکتر بکارت خانم رو تایید می کنن/ ولی آقا دست بردار نبوده و تشخیص دکتر رو اشتباه می داند/ مثل خوره تمام فکرش به این بود که خانمش پاکدامن نیس/ و خانمش را هزار نوع بازخواست می کرد/ خانمش را دائم به طلاق تهدید می کرد/ خانمش رو کتک می زد/ چرا؟ چون وسواس فکری گرفته بود.
کار وسواس فکری آقا به جایی می کشد. که موضوع را به برادرش انتقال می دهد.
کار بیخ پیدا می کند موضوع را به پدر مادر خانم اطلاع می دهند.
کار به جایی می کشد که والدین خانم به دخترشان بحث را انتقال میدهند/ دختر شوکه میشود/ می ترسد/ چون موضوع حیثیتی میشود/ تهدیدهای مداوم پسر برای طلاق و قهرهای مداوم پسر و بی تفاوتی خانواده پسر به عروسشان کار خودش را می کند/ بعد از بارها طلاق و طلاق کشی و دادگاه رفتن های بسیار طلاق با بخشش مهریه انجام می گیرد/ ولی دختر خانم چون گواهی بکارت پزشکی قانونی را داشتند اسم آقا از شناسنامه اش پاک میشود/
می خواهم بگویم امیدوارم شما بتوانید وسواس فکری تان رو از بین ببرید. بعدا عقد و ازدواج کنید.
* برادرم طلاق بار روانی بسیار زیادی دارد. خواهش می کنم به خاطر خودتان و دختری که قرار است همسرتان باشد خیلی خیلی دقت کنید. باور کنید اگر الان یک میلیون تومن هم خرج کنید. بهتر از این هستش که اونور میلیون ها تومن برای وکیل خرج کنید.
سلام دوست عزیزم..:72: به نظر من اون خانم چون بکارت نداشتن مجبور بودن روابط قبلیشون رو واسه شما توضیح بدن...پس این نشونه صداقت نیستش بلکه ایشون مجبور بودن واسه باکره نبودن دلیل بیارن...من فکر میکنم با این شرایط و با این ذهن حساسی که شما دارین بهتره با این خانم ازدواج نکنین:81:...مبنای این حرف من درست یا غلط بودن رابطه قبل از ازدواج یا خدای ناکرده قضاوت در مورد گناهکار بودن اون خانم نیست..دخترا هم مثه پسرا حق زندگی و تصمیمگیری دارن..شما با این روحیاتتون داغون میشین و فکر نمیکنم ازدواج مناسبی باشه...فراموش کن این خانم رو...اگرچه میدونم سخته برات..
سلام یه کم حق با پسر ایرونی هست. ممکنه چون بکارت نداشتن مجبور به توضیح بودن. ولی یه کم هم حق با پسر ایرونی نیست چون می تونسته عمل کنه و اصلا هیچ وقت رو نشه.نقل قول:
نوشته اصلی توسط پسرایرونی
ازدواج کردن و نکردن شما بستگی به جمع بندی شما از صحبت های مشاور روان شناس بالینی داره. ولی خیلی خیلی دقت کنید چون این وسط فقط خود شما نیستین اون خانم هم هست. ولی واقعا خواهش می کنم منطقی و درست تصمیم بگیرید.
برادر گرامی سلام
دوستان بسیار خوب راهنماییتون کردن و پر واضحه که دچار وسواس فکری و استیصال شدین چون قانع نمیشین.
چند نکته که خالی از لطف نیست :
1- مبلغی که عرض کردین در مقابل هزینه های زندگی زیاد نیست و ارزشش رو داره که بهای این رو بپردازین!
2- شما الان دیگه باکره نیستین. چون بکارت دختر و پسر نمیشناسه و از لحاظ روحی هر دو گذشته داشتین
پس اگر این خانم رو هم بگذارین کنار ، دو حالت پیش میاد :
الف) به نفر بعدی چیزی از روابطتون نگین و خودتون رو اورجینال نشون بدین.
ب) با یکی که مثل خودتون گذشته داشته ازدواج کنین یا موضوع رو صادقانه بگین و تصمیم رو به عهده دختر خانم بذارین.
در پایان باید بهتون بگم ازدواج برای برچیده شدن فساد هست! پس اگر خانم در این یک سال حسن نیتش رو ثابت کرده سعی کنید بخشیدن رو یاد بگیرین و
با کمک یک روانشناس خوب (مراجعه به روانشناس الزامیست!!!) به یقین برسین و تبعات کاری رو که کردین بپذیرین.
شما اگر با یک باکره هم ازدواج کنین باز این وسواس فکری در شما هست و باید درمان بشه و دلیلش گذشته و رفتار غلط خودتونه نه عملکرد خانم.
پس صادقانه با خودتون سبک سنگین کنید و به نتیجه برسید.
باز هم تاکید می کنم که خداوند بخشیدن و برچیده شدن فساد با امر نیکوی ازدواج رو دوست داره.
انشالا که تصمیم درست رو بگیرین که هم خداوند راضی باشه و هم شما رستگار بشین.
این شماهستیدکه نهایتاتصمیم میگیریدوبایداین رودرنظربگیریدکه وقتی باشخصی رابطه برقرارمیکنی دیگرمهم نیست اولین دومین یاسومین نفرباشداگرکاراشتباهی صورت گرفته که باتوجه به رسم جامعه ماصورت گرفته است هردونفراین کاراشتباه رومرتکب شده اید ولزومی نداردخودراتبرئه کنیدکه این خانم دومین نفری بودکه من باهاش ارتباط داشتم ولی برای این خانم من سومین نفرم
درابتدافرمودیدکه بدنمیدانیدولی گفته های شماخلاف این امرروثابت میکنه وچون ایشون باشمارابطه قبل ازازدواج داشته اند مشکوک وبدبین شده اید ومدام باخودتکرارکرده اصطلاحامیگن مثل خوره به جونتون افتاده ولی یه چیزی که مهمه اینه که اگراین خانم باشماصداقت نداشتندبه هیچ وجه ازرابطه های قبلیشون چیزی نمیگفتندمیدونیدچرا؟چون راههای زیادی برای پنهانکاری وجودداره
1)عمل کردن2)گرفتن گواهی پرده بکارت 3)افرادی که بطورمادرزادبدون پرده بکارت هستند4)نوع پرده بسیارمهمه وشمانمیتوانیدانراتشخیص دهیدفقط متخصص زنان وزایمان میتواندتشخیص دهدوبعدازرابطه میتوانستندشماروبه نزدمتخصص ببرندومتخصص تاییدمیکردکه بله اتفاقی افتاده است وپنهان میکردندومیگفتندنوع پرده اینچنین بوده است که شمامتوجه نشده ایدو....
ابتدابهتره باخودتون روراست باشیدوعلت تمام نگرانیهاتون رودرنظربگیریدسبک وسنگین کنیدازافرادمجرب کمک بگیریدوبعداقدام کنید چون اگرهمین فکرهاادامه یابدحتی اگرازدواج کنیدباعث بحث ودعوامیشودخدای نکرده طلاق درحالیکه اگراول کاری سبک وسنگین کرده وتصمیم بگیرید ازاتفاقات زیادی دراینده پیشگیری میکنید
دوست عزیز
میدونید که الان بیشتر دختر پسرها با دوستانشون رابطه جنسی دارند حالا بعضی رابطه جنسی کامل و بعضی رابطه جنسی بدون از دست دادن بکارت . خب من یک سوال دارم اگر نامزدتون قبلا با 10 نفر رابطه جنسی داشته بدون اینکه بکارتشو از دست بده بعد میومد از شما هم مخفی میکرد اتفاقی می افتاد ؟ واقعا وجود داشتن یا نداشتن یک پرده نازک چه تاثیری در خوشبختی آینده دارد ؟ بالاخره هر کس گذشته ای داشته اشتباهاتی مرتکب شده . همه ما اشتباهاتی داشتیم . مهم اینه که از اون اشتباهات درس بگیریم و در آینده تکرار نکنیم. شما نباید در مورد گذشته ایشون پرس و جو می کردید اما حالا که ایشون آمدن و با صداقت کامل جریان رو بهتون گفتند در صورتیکه می تونستند دروغی ببافند و شما را فریب دهند اما این کار رو نکردند و با صداقت جلو آمدند این خودش بزرگترین ارزش هست. چه چیزی از صداقت در زندگی مهم تر است ؟ من با جرات به شما می گویم هیچ چیز.
حالا توپ در زمین شماست بعد از ازدواج باید گذشته را کاملا فراموش کنید و به آینده چشم بدوزید اگر فکر می کنید که ممکن است در آینده این موضوع را به رخ او بکشید یا در دعوایی چیزی ( بالاخره اختلاف همیشه پیش می آید ) این مسئله را مطرح کنید پس همین الان کنار بکشید و ا و را ازار ندهید . اما اگر میبینید که تمام ملاکهای مورد نظر شما را دارد و میتوانید منطقی باشید و این مسئله را فراموش کنید. پس بسم الله
ضمنا مطمئن باشید این فکرها قبل از ازدواج به سراغ شما می آید اما بعد از ازدواج اینقدر مسائل مهمتری برای فکر کردن دارید و اینقدر به آینده می اندیشید که این مسائل کم اهمیت فراموش می شود.
واقعاً ازتون ممنونم دوستان!
همه جوره کمکم کردین
تصمیم گرفتم به خانومم یه فرصت دوباره بدم چون واقعاً دوسش دارم و تمام معیارهای دیگه ی همسر ایده آلمو داره
در اولین فرصت هم به روانشناس مراجعه می کنم
بازم ممنون از دلسوزیتون :43:
ش
نکته ی خاصی مد نظرتون بود که گفتین بعد ویرایشش کردین؟نقل قول:
نوشته اصلی توسط نوپو