از شوهرم خیلی کینه به دل گرفتم مشکلات جنسی هم بدترش کرده

سلام ادم سر به زیر و مودبی هست هر کی از مذهب یه دیدی داره از دید من همین که سر به زیر هست یعنی مذهبی . هر دو مون از لحاظ مذهبی بودن در یه سطحیم.
2-مهندسی گرفته
3-خیلی کینه ای هست لجباز نیست میگه واسم مهم نیست که چی بگی.منظقی حرف میرنه ولی در عمل اینجوری نیست
4-نه زیاد اهل تفریح و بگو بخند نیست ورزش نمیره
5-خیلی دیر عصبانی میشه اون موقع که نامزد بودیم مثل نامزد نبودیم حتی هدیه هم برام نمیخرید گفت خونوادم گفتن اکه براش هدیه بخری توقعش میره بالا از لحاظ عاطفی خنثی بوده ولی همیشه میگه درسته اینجوری نشون نمیدم ولی خیلی دوست دارم

مشکل من نداشتن رابطه ی جنسی نیست چون دیگه منم سرد شدم مشکل من وابستگی شدیدش به خانوادشه جوری که حتی چیزی میخوریم میگه برا اونا ببریم در حالیکه از لحاظ مالی مشکلی ندارن و با این وجود شوهرم کوچکترین وسیله ی خونه رو واسشون خریده مثلا از شنبه تا چهارشنبه خونه ی باباش بوده پنجشنبه و جمعه من گفتم منو ببر یه پارک دیگه نتونست بره خونه ی باباش میگفت چیه همش میوفتی دنبال من ,من کارای مهمی دارم خلاصه دیشب نمیدونست چه جوری روز بشه تا بره خونه ی باباش دیروزم که نرفت خواهرش سریع زنگ زد و بهش حرف زد که چرا نیومده نمیتونم ازش جدا بشم چون موقعیتشو ندارم که جدا بشم وگرنه اقدام میکردم

ببیند شما الن دوت مشکل دارید که هردوش باید با رفتن همسرتون پیش روانشناس و مکاری شما با ایشون و رفتار صحیح شما حل بشه.معلومه همسرتون وابستگی شدیدی به خانودش داره.و یه ترسی هم در وجودش هست که دو حالت داره:1. واقعا از پدرو مادرش میترسه 2. از جدایی از خانودش میترسه و اونها از ین وایستگی ایشون دارند سوء استفاده میکنند.
اما مشکل جنسی ایشون باید بهتون بگم مشکل جنسی ایشون خیلی مهمتر از اون یی مشکل هست. چون مردها فقط برای شهوت ای کار انجام نمیدهند(در مورد همسرشون) بلکه اگر رابطه جنسی سالم باشه از گاهی برای ابراز علاقه،تخلیه روحی و روانی و رسیدن به ارامش و برای اینکه احساس کنن همسرشون بهشون تعلق داره رابطه برقرار میکنن. به خاطر همین هم وقتی روابط جنسی مشکل پیدا می کنه زن و شوهر از هم یرد میشن. شما باید اول مشکل جنسی ایشون را حل کنید بعد کم کم وابستگی ایشون به خانوادش را کم کنید.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط zdl1367

ببیند شما الن دوت مشکل دارید که هردوش باید با رفتن همسرتون پیش روانشناس و مکاری شما با ایشون و رفتار صحیح شما حل بشه.معلومه همسرتون وابستگی شدیدی به خانودش داره.و یه ترسی هم در وجودش هست که دو حالت داره:1. واقعا از پدرو مادرش میترسه 2. از جدایی از خانودش میترسه و اونها از ین وایستگی ایشون دارند سوء استفاده میکنند.
اما مشکل جنسی ایشون باید بهتون بگم مشکل جنسی ایشون خیلی مهمتر از اون یی مشکل هست. چون مردها فقط برای شهوت ای کار انجام نمیدهند(در مورد همسرشون) بلکه اگر رابطه جنسی سالم باشه از گاهی برای ابراز علاقه،تخلیه روحی و روانی و رسیدن به ارامش و برای اینکه احساس کنن همسرشون بهشون تعلق داره رابطه برقرار میکنن. به خاطر همین هم وقتی روابط جنسی مشکل پیدا می کنه زن و شوهر از هم یرد میشن. شما باید اول مشکل جنسی ایشون را حل کنید بعد کم کم وابستگی ایشون به خانوادش را کم کنید.

---

ممنون از راهنماییتون من دیگه قید همه چی رو زدم دیگه کاری بهش ندارم نه خیر میگم نه شر اگه مشکلی داره دیگه خودش بره حلش کنه