نمایش نسخه قابل چاپ
من خودم قبلا با کسی دوست بودم، اما رابطه نداشتم. ایشان چون عاشق اون طرف شدند، با اون رابطه داشتند. قبلا به من گفته بودند که عاشق اون طرف هستند، اما نگفته بودند که رابطه داشته اند و هفته قبل به من گفتند. بعد از اون روز همدیگر را ندیده ایم و من سعی کردم همه چیز عادی باشد، چیزی به نامزدم نگفتم و امروز قرار است که ایشان را ببینم. در این چند روز بسیار فکر کرده ام، اما متاسفانه به نتیجه نرسیده ام و مردد مانده ام که امروز چه برخوردی کنم یا ناراحتی را اظهار دارم یا خیر.
از همفکری دوستان ممنونم
اينكه اين خانم كاملا با صداقت با شما برخورد كرده و مثل بعضي ها نخواسته از علاقه شما سوء استفاده كنه، جزو نكات و خصايص مثبت اون خانمه كه خيلي هم مهمه. ايشون تا زماني كه كاملا به شما علاقمند نشده علاقه اش رو عنوان نكرده و زماني كه متوجه اون علاقه شده خيلي صادقانه مشكلي رو كه داشته (داشتن رابطه جنسي) رو بيان كرده و نخواسته با هزار ترفند پزشكي كه بسيار مرسومه (لااقل تو تهران كه ما هستيم) خدايي نكرده سر شما كلاه بگذاره.
به نظر من به خودتون و ايشون يه مدت وقت بديد بگذاريد تا همين مرحله كه هستيد بمونيد و ديگر نكات مثبت و منفي هم رو ارزيابي بكنيد و بعد تصميم بگيريد. داشتن يه رابطه اونقدرها هم نمي تونه در زندگي تاثير گذار باشه. خيلي ها هم بودن كه رابطه نداشتن يا به دروغ اون رو كتمان كردن اما در زندگي هم موفق نبودن يا چه از طرف مرد و يا چه از طرف زن به هم خيانت كردن.
سلام
بهتره اشتباهات خودمونو به زن يا مرد بودن افراد نسبت نديم.
ميبينيد كه تو اين سايت هم دخترا وهم پسرا از اين روابط ضربه خوردن.
بعضی از نظرات دوستان رو خوندم ولی نظر شخصی خودم رو میدم
اولا رابطه داشتن قبل از اشنایی با شما اصلا از نظر من مهم نیست هرچقدر هم این رابطه وجود داشته بوده قبلا، چه رابطه عاطفی چه جنسی
و بالعکس رابطه های قبلی شما هم مهم نیست
ولی چیزی که مهم هست تعلق خاطر احساسی هست که در این خانوم با کسی دیگر وجود داره در حال حاظر
باید ببینید واقعا این تعلق خاطر به دیگری که حتی بعد از گذشت چند ماه از اشنایی با شما بازم در ایشون وجود داشته واقعا به گفته ایشون از بین رفته و به سمت شما تمایل پیدا کرده یا خیر
چون حرف ایشون اصلا نمیتونه سند درستی باشه و چندیدن احتمال میشه داد که حرفشون به واقعیت نزدیک نباشه
مثلا حرفشون در این لحظه درست باشه و واقعا احساسشون به سمت شما میل میکنه ولی شاید دوری از اون اقا و دردسترس بودن شما ممکنه دلیلی این احساسشون باشه ولی باید پرسید ایا اگر روزی بازم اون اقا دردسترس قرار بگیرن چه اتفاقی میفته؟
یا ممکنه هنوز واقعا به اون اقا احساس دارن و با خودشون فکر میکنن اگر با شما ازدواج کنن دیگه اون اقا رو فراموش خواهند کرد...در اصل از شما به عنوان ابزار استفاده میکنن
یا ممکنه حرفشون کاملا درست باشه و احساس به اون اقا فقط یک احساس زودگذر بوده و تمام شده و حالا با شناخت شما ارتباط عاطفی با شما بر قرار کردن
در هر حال به نظر من به گفته هیچ کس نمیشه اطمینان کرد و باید در رفتار و افکار فرد رسوخ کرد و دید ایا حرفش با واقعیت چقدر سازگاری داره
بازم میگم رابطه جنسی داشتن اصلا هیچ اهمیتی نداره در مقابل ارتباط عاطفی که وجود داشته و یا ممکنه هنوز وجود داشته باشه پس روی رابطه جنسی داشتن زوم نکنین بلکه احساس درون این رابطه باید مهم باشه
سلام استف جون
می فههم چی م یگی! اما نمیشه این بیان شما رو تعمیم داد. اونم برای کشور ما و فرهنگ ما! تو اینجا اقایونی که خودشون رابطه دارن م یخان خانوماشون رابطه نداشته باشن:97::97::97:
یعنی خودخاه ی د رحد تیم ملی!
نمیشه به این سوال انقدر راحت جواب داد این برم یگرده به فرهنگ و شخصیت این اقا که ایا م یپسنده یا نه !
در ضمن داشتن رابطه و انقدر احساسات زیاد قبل از ازدواج باعث ایجاد مقایسه میشه! یعنی شخص مدام مقایسه می کنه همسرش رو با عشقش و حت یکیفیت رابطه ها رو!!
جناب رهی تاپیک اقای ghayeghranرو بخونین . ایشون فقط همسرشون قانونا عقد شخص دیگه ای بودن.
اینجا نیومدیم بحث کنیم سر خوبی روابط قبل ازدواج. بحث سر اینکه این قضیه برای طرف دیگر این رابطه قابل هضمه! وگرنه به قول دوستمون این خانم خ هم صادق بودن!
امیدوارم منظورم رو رسونده باشم! هر چند میگم من انسانهای منطقی رو در هر صورت به احساسیها ترجیح م یدم. مثل استف جووونم رو به خیلیها :43:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط Estaf
جناب مهراد عزیز فرمایش شما درست هست ولی من تاکید کردم نظر شخص من این هست و تعمییم به کل ندادمنقل قول:
نوشته اصلی توسط مهرااد
در کلیت مورد پذیرش داشتن رابطه جنسی قبل ازدواج بستگی به موارد مثل شخصیت و تفکرات فرد داره که یا میپذیره یا نمیپذیره و فکر نمیکنم زیاد مسئله پیچیده ای باشه
هرچند ممکنه فرد مابین پذیرش و نپذیرفتن دچار شک و تردید بشه و حتی اشتباه عمل کنه و با خودش صادق نباشه مثلا با خودش بگه من میپذیرم ولی وارد زندگی که میشه سایه این موضوع باعث مشکلات عدیده بشه
ولی من فکر میکنم اصل موضوع به این برمیگرده که ما اطمینان رو از طرف مقابلمون از دست میدیدم و نمیتونیم به این درک برسیم که ایا زرف مقابلمون هنوز اون احساس گذشته در وجودش هست یا خیر و با ما صداقت داره یا نه، و یا اگر در حال حاظر صداقت داره و درست میگه ایا امکانش هست در اینده اتفاق دیگه ای بیفته و طرفمون به فرد گذشته در زندگیش تمایل دوباره پیدا کنه
در کل این مسائل و کلا زندگی یک ریسک هست و انسان باید همیشه احتمال از اتفاقی رو در زندگی بده
ولی در این نوع موارد احتمال اتفاقاتی که مورد پسند ما نیست بیشتر میشه و ادم باید تمام جوانب رو بسنجه و ببینه ایا ارزش این ریسک رو داره یا نه و تصمیم بگیره
در موردجامعه ما هم حرف زیاد میشه زد ولی من سوالم این هست چه چیزی درست چه چیزی غلط؟
ایا هرچیزی بر جامعه حاکم هست درست هست و ما باید بپذریم؟اگر تمام موارد حاکم بر جماعه رو قبول دارید که هیچ
ولی اگر مواردی رو قبول نداریم چرا باید به اشتباه تن بدیم؟و زندگی خودمون رو با اشتباهات تحمیلی از جامعه خراب کنیم
من اعتقاد دارم(وبازم تاککید که نظر شخصیم هست) بسیاری از موارد عرفهای جامعه کاملا غلط و اشتباه هست و من دلیلی نمیبینم اونها رو بپذیرم حتی اگر برام هزینه داشته باشه من این هزینه رو میدم ولی کار اشتباه رو انجام نمیدم
این مورد رابطه داشتن هم از همون موارد هست که جامعه کاملا اشتباه داره عمل میکنه و همین اشتباه عرفو جامعه باعث این همه مشکلات از انواع بیماری های روانی تا مشکلات اخلاقی شده تا مشکلات قبل و بعد از ازدواج و تشکیل خانواده و ...
با بررسی جامعه میشه براحتی دید از خشونت و مشکلات اخلاقی و ارتباطی جوانان تا مشکلات زناشویی و نداشتن قدرت جذب و رابطه سالم در زندگی باعث چه مشکلاتی در جامعه ما و زندگی ما شده که با یک سر زدن به دادگاه های خانواده و عمومی از امار طلاق تا امار قتل و جنایت همگی به همین مورد رابطه جنسی مرتبط هستن
من از جناب estaf تشکر می کنم. نظر خیلی خوبی دادید. از سایر دوستان هم تشکر می کنم. من فکر میکنم که نامزدم طرف قبلیشو حداقل به اندازه من یا شاید بیشتر دوست دارد. چون عاشق اون بوده و از طرفی با اون رابطه داشته است. اما از طرف دیگر اون شخص به درد نامزد من نمی خورده و با اون آینده ای نمی تونسته داشته باشه (بنا به گفته خودش و مشاوری که رفته بود) و گرنه با اون ادامه می داد. نامزدم با اینکه اونو دوست داره، اما کلا قطع رابطه کرده و گفته که به اون هم فکر نمی کنم. نامزدم تا وقتی که به من احساس نداشت، اصلا ابراز احساسات نمی کرد، اما از وقتی احساس پیدا کرد، نشان می دهد و حس می کنم که احساسش هم واقعی است، البته فکر می کنم که این احساسش بعضی اوقات کم و زیاد می شود، اما وجود داره و تا قبل از اینکه این احساس به وجود بیاد، حرفی از ازدواج نمی زد و می گفت فقط همو بشناسیم. با این وجود من دو تا نگرانی دارم که یکیش امکان وابستگی عاطفی نامزدم به طرف سابقش هست و دیگری رابطه ای که داشته است. من واقعا به ایشان علاقه دارم و برای این رابطه خیلی تلاش کردم، دوست دارم اگر خوب باشه ادامه بدم، اما اگر واقعا مشخص باشه که به جایی نمی رسه یا به جدایی کشیده می شود، از ابتدا جلویش را بگیرم. هر چند برای بسیار مشکل خواهد بود. از مشاوران هم خواهشمند که مرا یاری نمایند.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط rahi1
جناب راهی برادر من میدونی شما مشکل ت چیه !!!!
شما مشکل ت اینه که میخوای از زبان بچه ها و مشاورین این سایت بشنوی که با
ایشون ادامه بدییا نه !!!
این خانم را به همسری بپذیری یا نه !!!
عزیزم این موضوع 100 درصد بر میگیرده به شخص خود شما که میتونی این حقیقت را بپذیری یا نه !!!
ببخشید رک صحبت میکنم جواب شما در جمله من خوابیده :
آقا اصلا فرض مثال =
همسر آینده شما خوب - عالی - بی نظیر - اون مرد را برای همیشه فراموش کرده -
اگه اون را هر روز ببینه پاش نمی لغزه - تو را به عرش میرسونه و . . . .
==================================================:305: میتونی این موضوع را قبول کنی که همسر شما در دختری ش با یک مرد به گفته خودش
داداش من یک کلام :
سکس داشته ؟؟؟
همه جوره و همه حالته و .... با اون مرد سکس داشته و باهاش بوده ؟؟؟
اگه میتونی بپذیری و برات مهم نیست که بسم ا....
================================================== ==ببین دوست عزیز اوضاع اینقدر بد شده که امروزه ممکنه اون دختر یا پسری که به گذشته ش اعتراف
به نظر همیشه هم صداقت خوب نیست !!!
گاهی وقت ها انسان خیلی چیز هارا ندونه خیلی بهتر !!!
نمیکنه صد برابر نامزد شما سکس داشته باشه -- ولی اعتراف نمیکنه !!!!
خوب به هر حال گذشته ش بوده و ازدواج هم میکنند و زندگی خوبی هم پیدا میکنند
ولی موضوع شما اینه که شما حقیقت را فهمیدی
ببین میتونی به خودت بشکنی !!!!
==============================================
من یه مثال برات میزنم :
فرض کن میری یه رستوران غذا بخوری -- کباب سفارش میدی !!!
طرف برات کباب با گوشت خر می یاره !!
اگه بهت نگه با چه گوشتی هست - تا تهش را میخوری و یه نوشابه تگری هم روش :biggrin:
کلی هم تشکر میکنی و تعریف کبابش را میکنی
**********************************************
حالا اگه همین که کباب را برات اورد گفت آقا این کباب با گوشت خر درست شده ها !!
مردونه اون کباب را میخوری ؟؟؟؟ :huh:
در اون لحظه هم میگی ، چون طرف صداقت داشت و خودش گفت این کباب با گوشت خر
درست شده طوری نیست میخورم !!!
خداوکیلی به خاطر صداقت ش کباب با گوشت خر را میخوری ---- نمیخوری دیگه !!!
الان دقیقا همین موضوع ...
دیگه خودت میدونی :81:موفق باشی
به قول حضرت حافظ که میگه :
حافظ وظیفه تو دعا گفتن است و بس
در قید آن نباش که نشنید یا شنید .......
********************************
:324: ببخشید اگر کمی تند نوشتم !!!
من دوست ندارم شما هم جزء طلاقی های آینده باشی
الان از دست من ناراحت بشی بهتر از اینه که یه بچه طلاقی دیگه به
این جامعه اضافه بشه !!!
راهی عزیز درود به تو
حال و احوال چطوره؟؟؟؟
انشالله که پیروز و سربلند باشی
من یه 4 سالی از شما کوچکترم و با عرض پوزش خواستم نظرمو اعلام کنم نمی دونم تاپیک های منو در جهت خواستگاری های متعددم دنبال می کردی یا خیر به هر حال دوست داشتم نظری داده باشم
منو تو هم جنسیم و بهتر از یه خانوم و خواهر های تالار حرف همو می فهمیم درسته؟؟؟
من نمی تونم به خودم این اجازه و بدم کاملا با ازدواجت مخالف باشم یا موافق
بعضی ادما هستن این موضوع براشون بسیار سنگین تموم میشه مثل من یا هر شخص دیگه خلاصه مرد و غیرتش اون موقع در اون زمان ایجاب می کنه که حساس شه رو این موضوع
خوب کاری کردی اومدی داری مشاوره می گیری
بعضی ها هم هستند که براشون اب روانه و با نهایت تاسف برای این گونه افراد میان اینجا با افتخار میگن نه برای من مهم نیست و .....اینا
به نظر من خیلی ممهمه این موضوع
نزار دور شیم از موضوع
خوب مرد بزرگ خودت تمایل به ارتباط داری مثل اینکه اره؟
من بهت پیشنهاد می کنم اول از همه صاف و ساده با خودت عهد ببند و خودتم گول نزن
ایا قول میدی به خودت که بعد ازدواج بی دلیل به زنت شک نکنی؟
ایا قول میدی بعد ازدواج فکر رابطه زنت نباشی؟
ایا قول میدی 1% بهش سرد نشی؟
ایا قول میدی که 1% فکر ناجور نزنه به سرت؟
و...
اینا همشون از سوالاتی هستش که باید از خودت بپرسی
اگه قبولشون داری مطمئن باش تو زندگیت خوشبختی و کمی و کاستی نداری (اگر از خودت اطمیننان داریا)
من ادمی بودم اگه تاپیک هامو دنبال میکردی
برای خواستگاریم از زنم تمایلاتی داشتم که نگو(قلیونی و دودی نباشه/با پسری در ارتباط نباشه/خوش برو رو باشه اجتماعی باشه/و...)
حقم داشتم چون می خواستم بعد زندگی به ارامش مطلق برسم می دونی چیکار کردم؟؟؟؟؟
با چشم باز به موضوع و اون خانوم نگاه کردم با عقلم تصمیم می گرفتم نه احساسم به تو هم پیشنهاد می کنم همیشه با عقلت تصمیم بگیری
بیشتر افرادی که دچار خیانت و طلاق اینا میشن با عقلشون تصمیم نگرفتن از روی احساسشون به اون طرف تصمیم گرفتن
خانوم من یکیش بود و هست خدارو شکر من عیبی ندارم که بخوام گول بزنمش ولی از همون اولین جلسه خواستگاری دروغ نباشه دوسم داشت درست از یه برخورد شروع شد و تا امروز ولی من نه
تموم اینارو گفتم که فقط یه چی بگم بهت
ازدواج بچه بازی نیست که از روی ترحم من باید اینو بگیرم از روی احساس اینو بگیرم
ببخش طولانی کردم بحثو
برات بهترین هارو ارزومندم برادر
بهترین انتخاب رو انجام بده
یا علی
جناب بی وفا کاش اینقدر که با کالمات از مردانگی صحبت کردین در عمل اینو نشون میدادین و مستقیم با اسم بردن حرفتون رو میزندین نه گفتن بعضیا میگن ...
بله بنده حرف و عمل و تفکرم همین که گفتم هست و هیچ شکی هم بهش ندارم و مردانگی و غیرتی که شما ازش دم میزنین برای من یک شوخی و موضوع بی ارزش چیزی بیشتر نیست
مردانگی این نیست زن من قبل از من دست مردی رو نگرفته باشه بلکه مردانگی اون هست من انقدر مرد باشم حتی زنی که قبل از من نه دست بلکه تمام بدنش رو بارها به کسی دیگه داده ولی با بدون من در زندگیش اینقدر خودش رو تامین و پر ببینه از همه لحاظ فقط و فقط من رو بخواد و رغبت و تمایل به بهترین زیباترین ثروتمندترین و .... مردهای عالم نداشته باشه
نه اینکه مردانگی من این باشه زن من قبل از من نباید دست کسی رو حتی گرفته باشه ولی بعد من حتی برای حرف زدن محتاج چت اینترنتی و تلفن و اس ام اس بشه تا یک مقدار خلاء درونش رو پر کنه
بله اون نوع مردانگی و غیرت مورد نظر شما برای من از اب روان هم روانتر و بی ارزشتره و هیچ جایگاهی در زندگی و افکار من نداره
پس لطفا برای عقاید دیگران احترام قائل باشید تا برای شما احترام قائل شوند
و وقتی از مردانگی حرف میزنید حداقل در عمل هم چیزی نشون بدید و اگر نقد یا مخالفتی یا نظر کسی دارید مستقیم حرفتون در چشمش بزنید نه با گوشه و کنایه حرفتون رو بپرونید