خدایی عجب صاحب خونه خوبی دارین! قدرش را بدونید.
راستی فقط همین خواهر را دارین.برادر ندارین؟یا یک دوستی و همکاری مثل برادر بزرگتر با شه براتون.
چند ساله با صاحب خونتون زندگی می کنید؟ تنهایی ؟البته فکر کنم صاحب خونتون هم خوب باشه.
نمایش نسخه قابل چاپ
خدایی عجب صاحب خونه خوبی دارین! قدرش را بدونید.
راستی فقط همین خواهر را دارین.برادر ندارین؟یا یک دوستی و همکاری مثل برادر بزرگتر با شه براتون.
چند ساله با صاحب خونتون زندگی می کنید؟ تنهایی ؟البته فکر کنم صاحب خونتون هم خوب باشه.
بلی واقعا صاحب خونه خوبی دارم.امروز هم غذاخوری افطار داده بود مهمونش بودم.برادر نه ندارم.دوست آنچنانی هم که بتونم حرف دلم رو بهش بزنم ندارم.یه نصیحت به همه اینکه حرف دلتون رو به هیچ یک از دوستاتون نگین چون عوارض داره.دو سال و نیمه که با این صاحب خونمم.
آره من خیلی وقته که تنها زندگی میکنم.
سلام دوست عزیز نظر من خ ربطی به مورد شما نداره فقط چون شرایطتون خاصه و ممکنه خ احساس تنهایی کنین که حق دارین. ااین فشار ناشی از احساس تنهایی و همین طور تمایلتون به اون خانم ممکنه که شما رو در انتخاب همسر شتابزده کنه. سعی کنین که حتما چند جلسه رو با خانم نامزد باشین و با چشمانی باز انتخاب کنین.نقل قول:
نوشته اصلی توسط achilis
یه مورد دیگه هم که من جای شما باشم حتما اول دنبال یه کار خوب می گردم ( خودتون فرمودین این کارتون موقتی) و همزمان ارشد رو ادامه می دم. کار خ خ خ مهم و به خاطر ارشد به تعویقش نندازین. این طوری هم شرایطت بهتر میشه و می تونی فشار مالی ناشی از ازدواج رو کمتر کنی. البته خوددانی دوست من. ولی من احساس می کنم خوب که یه مقدار شرایط مالی تثبیت باشه و فشار کمتر باشه زندگی راحت تر خاهد بود. براتون ارزوی خوشبختی دارم
به نطر من برای خاستگاری هم با خاهرتون برین هم با صاحبخونتون
ممنونم مهراد جان مرسی از نظرت دوست گلم.منم برات بهترین ها رو آرزو میکنم.
کار اصلی که میگم حله.فقط یه آپارتمان گرفتم که کارش یه مدت طول میکشه وقتی تموم شد دیگه این کار رو ول میکنم