Quote]ارتباطتت با خانوادت چطوره ؟
تا به حال پیش اومده که با مامان و بابات و اعضای خانواده برین بیرون تفریح ؟
مهمونی و دوره های خانوادگی دارین ؟
رفت و آمد با عمو ، عمه ، خاله ، دایی ، دارین ؟
خواهر یا برادر داری ؟
حست نسبت به پدر و مادرت چطوره ؟ یعنی اون احساس بین مادر و فرزند و پدر و پسر رو داری یا اونا فقط واست یک همخونه هستن ؟
زمانی که از خونه میری بیرون مثلا دانشگاه ، سعی میکنی تا جای ممکن دیر برگردی خونه یا نه ؟
اولین تجربه دوستیت در چه سنی بود و چطور شروع شد ؟
[/quote]
اصلا از خانوادم خوشم منی یاد . جدیدا باشون بحث نمی کنم یا اگه چیزی بم بگند جوابشون رو نمی دم ولی قبلا خیلی باشون بحث می کردم .
نه خیلی کم پیش می یاد که با خانواده بریم برای تفریح بیرون و اگه هم بریم با هم دعوامون می شه .
نه من خودم دور فک و فامیلم رو به شخصه خط کشیدم . یک موقع هایی هم اگه بخوام با فامیل بیرون برم پدر و مادرم ناراحت می شوند و می گویند سلام با دوست و وصلت با بیگانه و با دوست های خودت بیرون برو نه فامیل
یک داداش دارم که حدود دو سال ازم کوچک تره
از پدر و مادرم خوشم نمی یاد . به عبارتی ازشون بدم می یاد ولی مجبورم باشون زندگی کنم . اون ها می خواهند من مثله خودشون زندگی کنم و کلا در همه ی مسائل بام مخالف هستند .
نه . اتاف خودم رو دوست دارم . بعدشم باشون بحث نمی کنم که دعوامون بشه .
نمی دونم ۱۹ یا ۲۰ سالم بود . توی یک بوستان با دوستام بودیم و یک دختره هم با چند تا از دوستاش اومدند طرف ما . من و دختره یک کمی چرت و پرت گفتیم . یعنی من که خودم جرات نداشتم بحث رو باش شروع کنم خودش شروع کرد و منم شماره ام رو بش گفتم و حدود یک سال و نیم باش دوست بودم و بعدش همه چیز تموم شد .