چرا کسه دیگه نظرشو نمیده یعنی کسی مشکلی مثل من نداشته یا من بد بیان کردم؟
نمایش نسخه قابل چاپ
چرا کسه دیگه نظرشو نمیده یعنی کسی مشکلی مثل من نداشته یا من بد بیان کردم؟
با سلام
فشارهایی که شما هم اکنون حس می کنید ، قابل درک هست.
تصور کنید شما حتی یک ماشین هم داشته باشید وقتی مثلا چرخش صدا می کند، یا شیشه آن می شکند، آنرا رها نمی کنید بروید سراغ یک ماشین دیگه.
اگر برای مشکلاتی که شما دارید و قصد دارید همسرتان را طلاق دهید، دیگران هم همین کار را می کردند به جرات می توانستم بگویم شاد در ایران هزارتا خانواده هم باقی نمی ماند.
هر زندگی و خانواده ای مشکلات معمولی یا سنگین دارد. ولی هر مشکلی هم راه حل دارد. پاک کردن مسئله که حل مشکل نیست.
اگر می خواهید از تصمیم خود بعدا پیشمیان نشوید. همانطور که الان از تصمیم خود در ازدواج پشیمان شده اید. باید با چشم باز تصمیم بگیرید. با اطلاع کافی، با خونسردی و با آرامش.
ابتدا باید جلسات حضوری با متخصص خانواده و مشاور داشته باشید و مشکلات خود را به تدریج بیان کنید و راهکارهایی که برای برون رفت از مشکلات هست را با تلاش و پشت کار حل کنید.
اینکه کلی لیستی از ضعفهای همسرتان را رو کنید و فکر کنید با طلاق مسئله خاتمه می یابد اشتباه هست.
هر همسری می تواند لیستی از ضعفهای همسرش را داشته باشد.
البته همیشه لیستی از نقاط قوت هم هست که عمدا یا سهوا مورد چشم پوشی قرار می گیرد.
شما حداقل یک مسئله بسیار مهم که برای شما زیاد مشکل ایجاد کرده است را بیان کنید. تا در این تاپیک بتوانیم به کمک هم بررسی کنیم. و همین روش را برای سایر مشکلات هم پیش خواهیم گرفت.
یه کمی صبر کنید، آروم باشید و از یک نقطه ای شروع کنید.
پیشنهادم اینست که بحث طلاق را مسکوت بگذارید. و در تاپیکی جدید فقط یک مشکل مهم زندگیتون را بیان کنید و پیگیری کنید تا متوجه شوید ما متاهل چگونه باید مسائل زندگیمون را حل کنیم. هنر اینه
سلام ممنون ازمدیر همدردی
ببینید من عاشق زنم بودم در حدی که چشممو روی همه چیز بستم ! عاشقش بودم که خوشحالیشو میدیدم کلی ذوق میکردم 30 روز بعد عقد همین شکلی بود تا من اون چیزها رو
دیدم ازش { نگهداری فایل های ضبط تلفن شده با دوست پسرش - دورغ - لجبازی - زدن سیلی تو گوشم من به خاطر خرید لباس !!!! }
خوب من به سراغ مشاوره رفتم و گفتم مشکلمو حتی گفتم من از ازدواجم پشیمون شدم همش چشمم به بقیه زن ها هست و میگم کاش..... گفت خانمت باید بیاد خانممو بردم
برمیگره میگه این مشاوره ها فلانند .....
بابا من عاشقش بودم اما بس که با هم بودیم هر شب کنار هم میخوابیدیم بس که حرص منو در اورد
حالا هم مثل سگ از ازدواج پشیمونم ! من ادمی هستم اگه این مشکلات نبود طلاق نمیخواستم الان بعضی وقت ها میخوام ببخشمش اما به گذشته نگاه میکنم .....
تازه این مدت دعوایی بودم این زنم میخواسته بهم خیانت کنه ! به من زنگ زد گفت میخوایی طلاقم بدی؟ گفتم اره من مشکوک شدم دوباره همه چتشو در اوردم دیدم قرار گذاشته !!
من خودم اره منم خیانت کردم تو این مدت اما بعد حالم از خودم به هم خورد و ادامش ندادم چون احساس گناه میکردم !
سلام
جناب احسان وقتی بهتون میگن فعلا دست نگهدارید پس یه مدت بیخیال طلاق شین..
جناب احسان بیاید وجدان خودتونو در نظر بگیرید اگ خانوم دوس پسر داشته خب شما هم دوس دختر داشتین..
اگ ایشون پیشنهاد ازدواج دادن شما هم دلتون میخاسته..
اگه جاهایی اشتباه کردن شما هم جاهایی اشتباه داشتین....
.
.خانمتون بخاطر مشکلاتی ک داشتن اینطور شدن بعد از طلاق وضعشون خدای نکرده بدتر هم شاید بشه نه تنها ایشون بلکه شماهم در معرض خطرات آسیبهای روحی و اجتماعی جدی خواهید بود..
شما الان دلیل برنگشتن رو قرار گذاشتن ایشون گذاشتی..اگه واقع بینانه نگاه کنید میبینید ایشون به شما خیانت نکرده چون ازتون پرسید طلاق شما راه رو براش بستین..درصورتی ک شما قبل طلاق قطعی خیانت کردین هرچند احساس گناه کردین شاید اون خانوم هم پشیمون شه هرچندهمین الان هم پشیمونه از درد چاله داره خودشو میندازه تو چاه..
اگه مهارتهای زندگی و روابط رو ندارن یا ندارین خب یادبگیرین..کنکاش و جستجو ومقایسه و وسواس شما هردوتون رو داغون میکنه به هم دیگه اعتماد کنید و خط قرمزهای زندگیتون رو رعایت کنید..
جناب مدیر حرفهای خوبی به شما گفتن اگه به حرفاشون گوش کنید مطمئنا خیلی به نفعتونه..
من به طرفداری خانمتون یا مقابله با شما این حرفها رو نزدم خاستم بگم همه چی رو در نظر بگیرید..قرار نی به این آسونی دو نفر از هم جدا شن.. خوب فکر کنید و به خانمتون هم بگید بیا دوباره زندگیمونو بسازیم باهم دیگه به یاری خدای مهربون..
دلتونو بسپارین به خدا و تو جاده ی زندگی دوباره باهم همسفر شین تا ابد..
تنها خداست ک میداند بهترین در زندگانیتان چگونه معنا میشود من آن بهترین را برای هر دوی شما آرزو دارم.