اگه با کس دیگه باشه ویا شما رو دوست نداشته باشه که کلا" ازدواج باایشونم به ضررتون.
عزیزجان زندگی تو یه نفر خلاصه نمی شه اگه واقعا" قسمت هم باشین 5 سال نه 10 سال بعد هم به هم میرسین و اگرم نه باید قبول کنید که رفته وشما بدون اون باید زندگی کنید:47:
نمایش نسخه قابل چاپ
شروین این چه حرفیه میزنی داغ دل ادم تازه میشه جای من نیستی که بدونی چقدردلتنگم ودلم داره میترکه
اگه پنج سال دیگه هم شرایطت جور نشد چی؟! اگه عمر یکی رو 5 سال هدر دادی چی؟! (عمری که بهترین وقته واسه ازدواج یه دختر) - اگه یکی بهتر از تو که می تونست خوش بختش کنه و تو رو دیده کنار رفته چی؟! اگه بعد یه مدت نظرش در موردت عوض شد و ترکت کرد چی؟! یا اصلا نظر تو عوض شد چی؟! اصلا گیرم با شرایط حداقل ازدواج کردی و زیر فشار مسئولیت کم آوردی چی؟! در ضمن من هیچ وقتم نگفتم بهش قول بدی که 5 سال دیگه برمیگردم و این حرفا...! اینو گفتم که بری واسه خودت تلاش کنی!
قبل ازدواج جای عشق و احساس و این چیزا نیست! ازدواج بیشتر معامله اس که تو این معامله ضریب عشق و احساس 0.001 هست یا شایدم کمتر!، اینو درک کن!
خلاصه سری که درد نمی کنه رو دستمال نبند خواهشا! الان غیرتت گل کرده ولی باید بپذیری که تو نباشی هم اون حق زندگی داره!
من الان دردم اینه که حرف نمیزینه باهام... قهره، ازم دلخوره، هرچی هست بازم نباید اینجوری منو توی خماری این همه سوال بی جواب بزاره
من نمیتونم هیچ کاری نکنم ... آدم باید برای بدست آوردن اونچیزی که آرزوشه تمام تلاشش رو بکنه... هیچ کاری هم الان از دستم ساخته نیست... آه اگر دیروز برگردد.... ! :315:
سلام
نمی خوام مشاوره بدم، می خوام دوستانه برات بنویسم.
درست ترین کار رو اون خانم داره انجام میده که به پیام ها جواب نمیده
شما تا بخوای به خودت بیای و توان ازدواج داشته باشی حداقل 7 سال طول می کشه، خودت رو درگیر روابط نکن، نذار در بهترین دوران زندگیت درگیر مسائلی بشی که آخرش به جای نمی رسه، واقعا" غیر منطقیه به خاطر یک رابطه یک ماهه اینطوری در حق خودت بد کنی
دقیقا" 11 سال پیش یکی از دوستام وارد یه رابطه شد، رابطه ای که هر چی می گذشت ما به آینده اون خوش بین بودیم، گذشته تا یک سال پیش، یعنی 10 سال از رابطه گذشت، رابطه ای که تمام حد و مرز ها رو رعایت کرده بود؛ چند سال اجبار خانواده برای ازدواج دختر و مقاومت اون، اما در این دوران توان مالی پایین جوابگو نیست، آخرش هر چی دختره گفت بیا خواستگاریم، پسره گفت، نمی خوام زندگی رو شروع کنم که بگن آقا مهندس چی داره؟ هیچی نداره و سگ دو زدن برای خرج و مخارج بشه کارم، خلاصه تموم شد و اون خانم هم ازدواج کرد.
به ندرت پیش میاد در این فاصله زمانی طولانی ازدواجی سر بگیره؛ هنوز سنت به جای نرسیده که بخوای راجب به این مسائل صحبت کنی
زندگی فقط علاقه و دوست داشتن نیست، مهیا کردن شرایط یک زندگی شرط اوله
دوست جوان من:
طعم تلخ شکستن را خیلی زود و در آهنگ نوجوانی ام چشیدم.تازیانه های آن بر روانم و احساسم آنچنان کوبنده بود که از به زبان آوردنش در دلم آشوب بپا می شود چه برسد به اینکه آن را در دیگری ببینم؛ در تو
به فکر آینده ای خوب باش، شرایط رو فراهم کن و اجازه بده هر چیزی در زمان خوش اتفاق بیافته، دل بستن و وابستگی طبعیه، اما معیار و ملاک در این اینجا چه نقشی داره؟ فقط احساس؟! اصلا" به تصمیمی که سرچشمه آن احساسات است نمی توان تیکه کرد.
همه چی رو فراموش کن، به زندگی خوب فکر کن، به آینده خوب، خودت رو در اوج جوانی پیر روابط نکن
:315:نقل قول:
اگه پنج سال دیگه هم شرایطت جور نشد چی؟!
کوهو میذارم رو دوشم رخت هر جنگو می پوشم
موجواز دریا میگیرم شیره ی سنگو می دوشم
میارم ماهو تو خونه میگیرم بادو نشونه
همه ی خاک زمینو میشمرم دونه به دونه
اگه چشمات بگن آره
هیچ کدوم کاری نداره...
دنیا رو کولم می گیرم روزی صد دفعه میمیرم
میکَنم ستاره ها رو،جلویِ چشات می گیرم
چشات حرمتِ زمینه،یه قشنگِ نازنینه
تو اگه میخوای نذارم هیچ کسی تو رو ببینه
اگه چشمات بگن آره
هیچ کدوم کاری نداره...
چشم ماهو در میارم،یه نَوَردبون میارم
عکسِ چشمتو می گیرم جای چشم اون میذارم
آفتابو ورش می دارم واسه چشمات در میذارم
از چشات آینه میسازم با خودم برات میارم
اگه چشمات بگن آره
هیچ کدوم کاری نداره...
cib تا حالا تو عمرت واسه پول کار کردی؟! چقدر؟!
دست نگه دار. تا همین جا کافیه
دامن زدن به احساسات ، بدون اینکه متوجه بشی داری با طناب احساسات وارد چاه میشی.
اگه یک سال باهم بودید شاید بهت حق می دادم؛ ولی آخه یک ماه؟!
به خودت بیا، نذار چند سال دیگه پشت دست رو گاز بگیری و بگی عجب اشتباهی