شیدا
این هم فکر خوبیه اگر مجبور شدم دوباره پسرم رو شرکت ببرم این کار رو انجام میدم
deljoo_deltang
محل کار من به مهد نزدیکتر هست اما پسرم مهد نمی ایسته اذیت میکنه
نمایش نسخه قابل چاپ
شیدا
این هم فکر خوبیه اگر مجبور شدم دوباره پسرم رو شرکت ببرم این کار رو انجام میدم
deljoo_deltang
محل کار من به مهد نزدیکتر هست اما پسرم مهد نمی ایسته اذیت میکنه
بچه ها خیلی زودتر از اونچه که فکرش رو بکنید خودشون رو به شرایط جدید وفق می دن. اما برای اینکه اسیبی در این سازگاری سریع به اونها نرسه شما باید نکاتی رو رعایت کنید. شما به پسرتون باید به طور همزمان حس حمایتگری، قاطعیت، مهرورزی و عشق و ثبات رو منتقل کنید. در مورد ثبات: اینکه سعی کنید همیشه به یک نحوه در برابر رفتارهای پسرتون واکنش داشته باشید و مدام این واکنش رو تغییر ندید چون باعث میشه فرزندتون برای سازگاری دچار مشکل شدید بشه. یعنی اینطور نباشه که یکبار که در مهد گریه کرد ببریدش محل کار دفعه بعد بمونبد خونه دفعه بعد ببریدش پیش مادربزرگش دفعه بعد بی خیال گریه هاش بشید و مدام رفتارتون رو تغییر بدید. همچنین در مورد رفتارهای روزمره خودتون و تعاملتون با اطرافیان هم پسرتون باید ثبات رو در شما ببینه. در مورد حمایتگری: پسرتون حمایتگری شما رو زمانی درک می کنه که احساس کنه شما به راحتی از کوره در نمی رید و زود دچار ترس و نگرانی نمی شید. مثلا اگر هر روز صبح ببینه که شما از اینکه بچتون گریه می کنه مستاصل هستید و نگرانی رو در چهره شما در زمان ترک کردنش ببینه احساس می کنه شما نمی تونید به خوبی از اون مراقبت کنید. قاطعیت هم به نوعی ثبات داشتن بر می گرده و اصلا منظور خشن بودن نیست. مهرورزی و عشق رو هم به فرزندتون می تونید منتقل کنید به این طریق که هر وقت اون نیاز به محبت شما داره اونو در اغوش بگیرید و بهش اطمینان بدید که هیچ چیز و هیچ کس نمی تونه رابطه شما (به عنوان پدر و مادر) و فرزندتون رو پایان بده و شما تا اخر دنیا پدر و فرزند خواهید بود. همچنین زمانهایی هم که به محبتتون نیاز نداره باز به اون محبت کنید و در محبت کردن شرط نگذارید. مثلا نگویید اگر فلان کار رو بکنی و یا اگر پسر خوبی باشی من دوستت دارم و .... یک راهکار خیلی موثر برای سازگاری بهتر بچه ها استفاده از بازی هستش. یعنی زمانی که شما خونه هستید عروسک های پسرتون رو دور هم جمع کنید و دقیقا سناریویی که برای مهد رفتن وجود داره رو با عروسک ها اجرا کنید و به فرزندتون هم فرصت بدید که اون هم عکس العمل های متفاوتی برای عروسک ها در نظر بگیره و بهش حق انتخاب بدید که ببینه کدوم بیشتر براش جذابتر خواهد بود و اونچه می خواهید به طور مستقیم بهش منتقل کنید رو در قالب عروسک بازی بهش منتقل کنید. همچنین می تونید نقاشی مهد رو بکشید و در صفحه بعد اینکه مادر ها و پدر ها دنبال بچه ها میان رو بکشید و با نقاشی توی ذهن فرزندتون دیوار امنیتی رو حک کنید. این ها تجربه من بود. امیدوارم بتونید از اونها استفاده کنید.
deljoo_deltang
سلام
یک دنیا ممنونم شش سطر آخری که نوشتین بسیار جالب بودن تا الان به ذهن من نرسیده بود صد درصد راهکاها رو به کار می بندم.مهمترین سرمایه و دارایی من پسرم هستش چیزی برا راحتی و آسایش اون کم نمیگذارم.
با بچه ها باید با زبان خودشون صحبت کرد . منظور این نیست که مثل اونها غلط حرف بزنیم یعنی باید با زبان بازی با اونها حرف بزنیم. بازی شامل داستان خوندن، عروسک بازی، نقاشی، شعر کودکانه و هر چه که اون ازش لذت می بره می باشد. البته این روش صبر زیادی می خواهد که چون شما و همسرتون جوان و پر انرژی هستید و همچنین گفتید که پسرتون سرمایه زندگیتون هستند مطمئنم که موفق می شید. خیلی این جملتون رو دوست داشتم "مهمترین سرمایه و دارایی من پسرمه". امیدوارم خدا هم بهتون کمک کنه که بهترین پدر دنیا باشید.