چطور باید با طرفم حرف بزنم که بتونم بیشتر به سمت خودم جذبش کنم و میزان علاقشو بفهمم؟

عزیزم. من می خواهم یک سری سوال از شما بپرسم و بعد راه حل بدهم :
1-برای پایدار ماندن ازدواج یک سری آمادگی ها را هم دختر و هم پسر باید داشته باشند. شما از آمادگی های لازم برای ازدواج چه قدر اطلاع داری ؟
2- برای ازدواج در جامعه امروز ایران چند روش رایج است. آیا شما مطالعه ای روی این روش ها داشته ای و ضعف ها و نقاط قوت آنها را می دانی ؟
3- برای ازدواج پسر و دختر باید همسانی های خاصی داشته باشند که کاملا تعریف شده و مشخص است. شما چه قدر اطلاع داری ؟ آیا به طور جدی مطالعه ای در این زمینه داشته ای ؟
4- در جامعه امروز ایران مشکلات خاصی بین زوج ها و حتی خانواده هایشان وجود دارد؟ آیا از این مشکلات ، علل آنها ، بسترهای این مشکلات ، عوارض این مشکلات و راه حل های آنها اطلاع داری. یعنی بررسی و مطالعه ای در این زمینه داشته ای ؟
5- برای ازدواج هم پسر و هم دختر باید اطلاعات خاصی راجع به جنس مخالف داشته باشند. شما مطالعه ای در این زمینه داشته ای؟
6- هنگام ازدواج با یک مرد شما اختیاراتی را به او واگذار می کنی و تعهد می دهی برای کارهای خاصی از او اجازه قانونی کسب کنی. آیا در این مورد اطلاعات کامل داری ؟
7- آیا از قوانین حقوقی مربوط به ازدواج (اختیارات و وظایف زن و شوهر ، قوانین طلاق ، قوانین نفقه و مهریه و ...) اطلاع داری و مطالعه ای داشته ای ؟
8- آیا مطالعه ای راجع به عوامل موفقیت در زندگی زناشویی داشته اید و از نتیجه تحقیقات علمی که انجام شده و منتشر شده است اطلاع لازم را دارید؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط نوپو

عزیزم. من می خواهم یک سری سوال از شما بپرسم و بعد راه حل بدهم :
1-برای پایدار ماندن ازدواج یک سری آمادگی ها را هم دختر و هم پسر باید داشته باشند. شما از آمادگی های لازم برای ازدواج چه قدر اطلاع داری ؟
2- برای ازدواج در جامعه امروز ایران چند روش رایج است. آیا شما مطالعه ای روی این روش ها داشته ای و ضعف ها و نقاط قوت آنها را می دانی ؟
3- برای ازدواج پسر و دختر باید همسانی های خاصی داشته باشند که کاملا تعریف شده و مشخص است. شما چه قدر اطلاع داری ؟ آیا به طور جدی مطالعه ای در این زمینه داشته ای ؟
4- در جامعه امروز ایران مشکلات خاصی بین زوج ها و حتی خانواده هایشان وجود دارد؟ آیا از این مشکلات ، علل آنها ، بسترهای این مشکلات ، عوارض این مشکلات و راه حل های آنها اطلاع داری. یعنی بررسی و مطالعه ای در این زمینه داشته ای ؟
5- برای ازدواج هم پسر و هم دختر باید اطلاعات خاصی راجع به جنس مخالف داشته باشند. شما مطالعه ای در این زمینه داشته ای؟
6- هنگام ازدواج با یک مرد شما اختیاراتی را به او واگذار می کنی و تعهد می دهی برای کارهای خاصی از او اجازه قانونی کسب کنی. آیا در این مورد اطلاعات کامل داری ؟
7- آیا از قوانین حقوقی مربوط به ازدواج (اختیارات و وظایف زن و شوهر ، قوانین طلاق ، قوانین نفقه و مهریه و ...) اطلاع داری و مطالعه ای داشته ای ؟
8- آیا مطالعه ای راجع به عوامل موفقیت در زندگی زناشویی داشته اید و از نتیجه تحقیقات علمی که انجام شده و منتشر شده است اطلاع لازم را دارید؟

---

سلام دوست عزیزم فک کنم اینطوری که شما از من پرسیدی باید کل زندگیمو ول کنم برم سراغ تحقیق و پژوهش راجع به ازدواج :303::18::wink:
من شاید از همه چیز اطلاع کافی و تجربه نداشته باشم ولی خیلی وقتها اوقات بیکاریم تو اینترنت یا مجله راجع بهشون مطلب خوندم . دور و برم هم دیدم دوستام ازدواج کردن حتی بعضی هاشون طلاق گرفتن باهاشون صحبت کردم..اما اطلاعاتم کامل نیست ... منظور من هم دقیقا ازدواج با این آقا نیست منظورم اینه که رابطه ی ما طوری بشه که ازشون شناخت بیشتری پیدا کنم و همچنین ملاک های اونم بدونم چون از بعضی جهات فک می کنم ایشون ملاک های منو داره ، اینم بگم که من مطمئن نیستم ولی نمیخوام وقتمو انرژیو فکرمو هدر بدم ، اگه رابطه حداقل واسه 2 3 ماه جدی باشه و فکر ایشونم ازدواج باشه و حتی خونواده ها هم تا حدی در جریان باشن هر دومون به این نتیجه برسیم که اصلا به درد هم نمیخوریم . با اینکه بهش علاقمند شدم ولی اگه در نهایت بفهمم مناسبم نیست احساساتمو ندید میگیرم. همچنین مطمئن نیستم که ایشون حتما آدم متعهدی هست یا نه...
همچنین اگر شما اطلاعاتی دارین که در این زمینه کامله خوشحال میشم در اختیار منم بذارین و بدونم اون همسانی هایی که گفتین تعریف شده اند و اون آمادگی های لازم که گفتین دقیقا چه چیزهایی هستن ... یه چیزم راجع به خودم بگم من گاهی اوقات خیلی زود دچار استرس و اضطراب میشم و راجع به مشکلاتم خیلی فکر میکنم و غصه میخورم و این یه جور افسردگی در من ایجاد کرده البته مشکل من بیشتر زمینه ارثی داره ، راجع به این مشکل هم به پزشک مراجعه کردم و درمان دارویی دارم. فعلا خیلی حاد نیست و روال عادی داره زندگیم ولی زمان هایی که این آقا خیلی باهام خوبه و شادیم خیلی ازش انرژی میگیرم و روحیم عوض میشه ، حس میکنم اگه یه رابطه خوب داشته باشم خیلی تو روحیم تاثیر داره
ممنونم ازتون

خوب دوست عزیز. ببینید در این تاپیک خیلی ها به شما گفتند رابطه را ادامه بده و خیلی ها گفتند نده. من هم طبعا نظر خودم را دارم. اما آیا این کار مشکل شما را حل می کند؟ خیر. اینکه در این مقطع رابطه را ادامه بدهید و چه به این آقا بگویید مشکلی حل نمی کند. شما خودتان باید به نتیجه برسید که چه کار کنید. چون ما داشته ایم دخترخانم هایی را که در این تالار به توصیه ها عمل کرده اند و رابطه را قطع کرده اند. اما مدت ها دو دل بودند ، حسرت خوردند و حتی بعد از مدتی دوام نیاوردند و دوباره رابطه را شروع کردند و هیچ نتیجه ای هم عایدشان نشد.

- - - Updated - - -


خانم هایی هم برعکس عمل کردند و رابطه ای را ادامه دادند و ضرر کردند. چرا این مشکلات پیش می آید ؟ چون اولا هر کس باید بتواند تصمیم بگیرد و دیکته کردن و نسخه پیچیدن دردی دوا نمی کند. دوما حتی بهترین راه حل های دنیا هم پیش نیازهایی دارند که ضروری است و تا نباشند راه حل بی اثر است و حداکثرش مقطی است.
حالا چرا من این سوال ها را از شما پرسیدم؟ من قبل از اینکه بپرسم تا حدودی می دانستم چه جوابی داده می شود.
سلام دوست عزیزم فک کنم اینطوری که شما از من پرسیدی باید کل زندگیمو ول کنم برم سراغ تحقیق و پژوهش راجع به ازدواج :303::18::wink:
من شاید از همه چیز اطلاع کافی و تجربه نداشته باشم ولی خیلی وقتها اوقات بیکاریم تو اینترنت یا مجله راجع بهشون مطلب خوندم .

- - - Updated - - -

اما برای اینکه به صورت عملی منظورم را نشان دهم و هم اینکه بتوانم ادامه بحث را بکنم این سوال ها را مطرح کردم.
حالا اصل حرفم این است : شما وارد هر عرصه ای که بخواهید شوید در عصر حاضر باید کاملا مطلع باشید. الان کسی برنده است که بهترین اطلاعات را دارد و بر اساس آن عمل می کند. کسانی که قبل از اقدام به کاری و قبل از شروع امری وقت صرف مطالعاتی نظیر آنچه من در پست قبل مطرح کردم می روند چند امتیاز به دست می آورند :
1- آنها قبل از قضاوت و قبل از هر فکر و نتیجه ای با یک ذهن باز و آزاد با واقعیات پیرامون آن موضوع یا کار یا وضعیت آشنا می شوند. درست مثل فرماندهانی که قبل از عملیات جنگی نقشه را بررسی می کنند و اطلاعات از منطقه جمع می کنند و ... . چنین آدم هایی به جای آزمون و خطا ، به جای گمان کردن و به جای احساسی عمل کردن می توانند براساس یک نقشه مناسب عمل کنند و موفق شوند.

2- آنها می توانند در مقابل موانع و مشکلاتی که سد راه آنها می شود بسیار حساب شده تر ، قاطع تر ، مستقل تر و البته با آرامش بیشتر واکنش نشان دهند. موانع و پیشامدهایی که دیگران را بلاتکلیف و سردرگم می کند برای آنها هیچ است. مثل کسی که قبل از سفر به منطقه ای به پیش بینی وضعیت آب و هوای آن منطقه گوش می کند و با آمدگی کامل می رود. مثلا زنجیر چرخ می برد و در گردنه ای که همه ماشین ها لیز می خورند به راحتی حرکت می کند و می رود. اما دیگران به احتمال زیاد مجبور به برگشت و تحمل ناراحتی هستند.
3- چنین افرادی حتی اگر به مقصود خود نرسند هیچ وقت حسرت و افسوس نمی خورند و خود را سرزنش نمی کنند. اعتماد به نفسشان را از دست نمی دهند و سربلند هستند.
ازدواج مهمترین تصمیم زندگی شما است که بیشترین ریسک ، بیشترین خطر و بیشترین استرس را دارد. پس روا است قبل از شروع یک رابطه و بررسی یک فرد خاص اول مواردی که را که در پست قبل لیست کردم با صرف وقت کافی ، حوصله کافی ، تفکر فعال و از منابع معتبر و دارای بیشترین ضریب اطمینان به دست آورید. آن وقت خودتان می دانید که چه رابطه ای برقرار کنید و با چه کسی و چگونه آن را به ازدواج ختم کنید. اما شما فقط اوقات بیکاری را به این کار اختصاص داده اید و به تجربه های فردی که در اطراف دیده اید اکتفا کرده اید. و حتی فکر می کنید این کار سخت و زمان بر است. در حالی که کاملا ضروری است ، باید وقت خاصی فقط به آن اختصاص داشته باشد و با برنامه ریزی می شود در یک زمان معین آماده شد.
در ثانی من در حرف های شما نکاتی دیدم و متوجه اشتباهاتی شدم که اگر اطلاعات فوق را داشتید هرگز اتفاق نمی افتاد.
پس شما باید به طور جدی ، با حوصله ، با صرف وقت اختصاصی و حتی هزینه ، و از منابع خوب و قابل اعتماد اطلاعات مورد نیاز برای ازدواج را به دست آورید و پس از این مرحله عملی برای ازدواج انجام دهید و وارد گود شوید نه قبل از این مرحله . پس مشکل شما این آقا نیست به هیچ وجه. هر اقدامی هم راجع به او انجام دهید و حتی اگر ازدواج هم بکنید مشکل شما پابرجا است. حتی اگر بهترین مرد روی زمین هم باشد سودی عاید شما نمی شود و شما خودتان باید زندگی کنید.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط نوپو

پس شما باید به طور جدی ، با حوصله ، با صرف وقت اختصاصی و حتی هزینه ، و از منابع خوب و قابل اعتماد اطلاعات مورد نیاز برای ازدواج را به دست آورید و پس از این مرحله عملی برای ازدواج انجام دهید و وارد گود شوید نه قبل از این مرحله . پس مشکل شما این آقا نیست به هیچ وجه. هر اقدامی هم راجع به او انجام دهید و حتی اگر ازدواج هم بکنید مشکل شما پابرجا است. حتی اگر بهترین مرد روی زمین هم باشد سودی عاید شما نمی شود و شما خودتان باید زندگی کنید.

---

حرفاتون کاملا درسته اما راستش من دقیقا متوجه منظورتون نمیشم ، من جدا از این آقا که بهش علاقه دارم خواستگار هم دارم و میتونم متوجه بشم که فرد مناسبی واسم هستن یا نه(خواستگارامو میگم) ؛ چون بحث ازدواجه باهاشون ، من ملاکهام مشخصه اما میخوام راجع به طرف مقابلم شناخت پیدا کنم که بتونم تصمیم بگیرم آیا مناسب من هست یا نه ، شما از کجا میدونی که من چقدر اطلاعات راجع به ازدواج دارم ، منم میدونم که تصمیمو خودم باید بگیرم و درست و نادرست رو تشخیص بدم ولی اومدم اینجا که نظر کارشناسارو بدونم بعد شما میگی برو دنبال کتاب بگرد ، من همون اول هم گفتم مشکل من رفتار این آقاست و همون توضیحاتی که اول دادم والا اگه رابطم باهاشون خیلی جدی بشه شاید خودم به این نتیجه برسم که مناسب ازدواج با من نیست ، اون سوالاتی که از من پرسیدین رو من به طور کامل میتونم جواب بدم اما بحث خیلی طولانی داره ، و اصلا مشکل منو حل نمیکنه ،
الان برداشت من از حرفای شما اینه که شما اصلا راجع به این اقا فکر نکن ، اما من میخوام بدونم چرا کسی که از نظرش دختر خیلی خوب و مناسبی هستم برای زندگی خودش مایل نیست به نظر شما واسه فهمیدن این موضوع راهی وجود نداره ؟ لطفا واضحتر راه حل بدین ازون اشتباهاتی بگین که گفتین اگه اطلاع داشتی هرگز اتفاق نمی افتاد. من هنوز کاری نکردم کدوم اشتباه ؟ و الان چه کاری درسته انجام بدم راجع به این موضوع

بسیار خوب حالا من با استفاده از همون اطلاعاتی که می گویم جواب شما را می دهم. اما جواب من متعلق به خودم است و ممکن است شما با همین اطلاعاتی که من دارم راه متفاوتی انتخاب کنید. در ضمن حرف های من براساس جواب خودتان است و به معنی قضاوت راجع به میزان اطلاعات شما نیست. اصلا در حرف های من سرزنش یا انتقاد وجود ندارد و منظور من هم اصلا این نیست. اما شما الان در یک حالت دفاعی هستی که در تاپیک های دوستان زیاد دیده ام . خواهش می کنم حرف های من را حمله به خودتان و قضاوت درباره خودتان تلقی نکنید و یک بار دیگر با این دیدی که من می گویم پستم را بخوانید. انتقاد و سرزنش و قضاوت یکی از آفات مشاوره است و من اصلا این کار را نمی کنم.
خوب حالا ادامه مطلب. اگر براساس ملاک همسانی بخواهم بگویم :

مدتیه با آقا پسری آشنا شدم و خیلی ازشون خوشم اومده با توجه به اینکه دختری نیستم که به هر پسری علاقمند شم.
اینم میدونم قبلا با دخترای زیادی در ارتباط بوده،

از نظر تحصیلات از من پایینتره چون دنبال شغل آزاد رفته ادامه تحصیل نداده
دوجمله اول نشان می دهد شما از نظر اعتقادی با هم تفاوت دارید. یکی از مهمترین شباهت های اعتقادی که پسر و دختر باید داشته باشند این است : هر دو درباره رابطه با جنس مخالف یکسان فکر کنند. من می توانم تاپیک به شما معرفی کنم که خانم و آقا از این نظر تفاوت داشته اند و الان مشکل جدی پیش آمده و بلاتکلیف هستند. چون عین جمله خودتان را آورده ام این تفاوت کاملا واضح است. این نوع اعتقاد که گفتم پایه رفتار زوج ها در رابطه با مقوله مهم وفاداری و خیانت است. پس باید از این نظر یکسان باشند.

- - - Updated - - -

جمله دوم یک تفاوت دیگر را نشان می دهد. از نظر تحصیلات ترجیح این است که شوهر از زن کمی بالاتر باشد یا حداقل هر دو نظر یکسانی داشته باشند. این آقا به شغل آزاد معتقد بوده و لزومی نمی دیده است به دنبال تحصیل برود. شما می توانستی مثل خیلی از جوان های دیگر از اول دنبال شغل بروی و ادامه تحصیل ندهی. اما دیدگاه شما تفاوت دارد. خانمی که به تحصیلات اهمیت می دهد طرز تفکرش هم همین طور است و گرایش به همین سمت دارد . پس ممکن است دیدگاه های او و نظراتش برای آقایی که به دنبال شغل آزاد یا به عبارت بهتر پول درآوردن است قابل درک نباشد. به هر حال در این مورد مهم همسان نیستید و باید دقیقا و با جزئیات خودتان بررسی کرده و تصمیم بگیرید.

- - - Updated - - -

این پست نباید زیاد طولانی شود. پس تا همین جا کافی است. چیزهایی که من گفتم همه اش براساس اطلاعاتی است که از آن ها مطمئن شده ام و توافق نسبی درباره آنها وجود دارد. اینها فقط نکاتی است که به نظر من رسید. اگر خواستی در یک پست دیگر بیشتر توضیح می دهم.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط نوپو

بسیار خوب حالا من با استفاده از همون اطلاعاتی که می گویم جواب شما را می دهم. اما جواب من متعلق به خودم است و ممکن است شما با همین اطلاعاتی که من دارم راه متفاوتی انتخاب کنید. در ضمن حرف های من براساس جواب خودتان است و به معنی قضاوت راجع به میزان اطلاعات شما نیست. اصلا در حرف های من سرزنش یا انتقاد وجود ندارد و منظور من هم اصلا این نیست. اما شما الان در یک حالت دفاعی هستی که در تاپیک های دوستان زیاد دیده ام . خواهش می کنم حرف های من را حمله به خودتان و قضاوت درباره خودتان تلقی نکنید و یک بار دیگر با این دیدی که من می گویم پستم را بخوانید. انتقاد و سرزنش و قضاوت یکی از آفات مشاوره است و من اصلا این کار را نمی کنم.
خوب حالا ادامه مطلب. اگر براساس ملاک همسانی بخواهم بگویم :

مدتیه با آقا پسری آشنا شدم و خیلی ازشون خوشم اومده با توجه به اینکه دختری نیستم که به هر پسری علاقمند شم.
اینم میدونم قبلا با دخترای زیادی در ارتباط بوده،

از نظر تحصیلات از من پایینتره چون دنبال شغل آزاد رفته ادامه تحصیل نداده
دوجمله اول نشان می دهد شما از نظر اعتقادی با هم تفاوت دارید. یکی از مهمترین شباهت های اعتقادی که پسر و دختر باید داشته باشند این است : هر دو درباره رابطه با جنس مخالف یکسان فکر کنند. من می توانم تاپیک به شما معرفی کنم که خانم و آقا از این نظر تفاوت داشته اند و الان مشکل جدی پیش آمده و بلاتکلیف هستند. چون عین جمله خودتان را آورده ام این تفاوت کاملا واضح است. این نوع اعتقاد که گفتم پایه رفتار زوج ها در رابطه با مقوله مهم وفاداری و خیانت است. پس باید از این نظر یکسان باشند.

- - - Updated - - -

جمله دوم یک تفاوت دیگر را نشان می دهد. از نظر تحصیلات ترجیح این است که شوهر از زن کمی بالاتر باشد یا حداقل هر دو نظر یکسانی داشته باشند. این آقا به شغل آزاد معتقد بوده و لزومی نمی دیده است به دنبال تحصیل برود. شما می توانستی مثل خیلی از جوان های دیگر از اول دنبال شغل بروی و ادامه تحصیل ندهی. اما دیدگاه شما تفاوت دارد. خانمی که به تحصیلات اهمیت می دهد طرز تفکرش هم همین طور است و گرایش به همین سمت دارد . پس ممکن است دیدگاه های او و نظراتش برای آقایی که به دنبال شغل آزاد یا به عبارت بهتر پول درآوردن است قابل درک نباشد. به هر حال در این مورد مهم همسان نیستید و باید دقیقا و با جزئیات خودتان بررسی کرده و تصمیم بگیرید.

- - - Updated - - -

این پست نباید زیاد طولانی شود. پس تا همین جا کافی است. چیزهایی که من گفتم همه اش براساس اطلاعاتی است که از آن ها مطمئن شده ام و توافق نسبی درباره آنها وجود دارد. اینها فقط نکاتی است که به نظر من رسید. اگر خواستی در یک پست دیگر بیشتر توضیح می دهم.

---

قبل از همه چیز ممنونم از اینکه وققت میذارین . منم قصد ندارم الان از چیزی دفاع کنم فقط میخوام راجع بهش صحبت کنم ... دو موردی که اشاره کردین درسته تفاوته
راجع به مورد اول بگم من هم قبل از ایشون با چند پسر رابطه داشتم و اینکه گفتم به هر کسی علاقمند نمیشم یعنی به هر پیشنهادی جواب مثبت نمیدم و از هر پسری خوشم نمیاد حتی دوستام میگن تو خیلی سخت پسندی ، از اینکه این پسر قبلا با دخترا در ارتباط بوده من مشکلی ندارم چون خودم هم داشتم همونطور که الانم به خاطر موقعیت شغلی دورو بر هردومون جنس مخالف زیاده امااگر رابطه جدی باشه خیلی قضیه متفاوته واسه همینم میخوام این شناختو پیدا کنم که تو رابطه وفادار هست یا نه ولی تا الان چیزی که دیدم آدم رکی بوده و صادق بوده...
مورد دوم هم که تحصیلاته درسته که اهمیت داره اما از طرفی چون خونواده ای نداره که تحصیلاتشون پایین باشه و اینو میدونم و خودم هم هیچ وقت بدم نمیومد که طرفم شغل آزاد داشته باشه چون از کارمندی به تنهایی چیزی در نمیاد بدم نمیاد از اینکه دنبال پول باشه اما به اینم فک میکنم که خونواده خودم شاید ایراد بگیرن ،چه بسا تو محیط کار خودم دکتر مهندسایی که هیجی بارشون نیست میبینم یا اوضاشون خرابه، اوایل که باهاش آشنا شده بودم یه بار ازم نظر خواست که چطوره ادامه تحصیل بدم منم تشویقش کردم بعد گفت من که شغلم آزاده چه فرقی به حالم میکنه بعد گفت یعنی اگه بیام خواستگاریت مدرک انقد مهمه واسه خونوادت ؟! اما این حرفو تو اس ام اس گفت من هیچ وقت نفهمیدم جدی گفت یا شوخی کرد. ولی دیگه هیچ وقت اشاره ای نکرد.

من الان میدونم که دنبال رابطه نیست حالا به هر دلیلی اما میخوام دلیلشو بدونم چون بعضی از اخلاقا و رفتاراش دقیقا همون چیزیه که میخوام دوس ندارم راحت از این دوستی بگذرم

شما اعتقاد دارید که او رک و صادق است. من هم قبول می کنم. حالا حرف های این آقا را مرور می کنم :
.به قول خودش اهل تریپ لاو نیست واقعا هم نیست من چندین بار امتحان کردم.
دلم میخواد رابطم باهاش طوری باشه که به قصد ازدواج همدیگرو بشناسیم. حتی راجع بهش صحبت هم شد. اما اون غیر مستقیم امتناع می کنه .
حتی گاهی اشاره کرده که خودتو درگیر من نکن .
2 ، 3 بارم کم شد دوباره بیشتر شد.








- - - Updated - - -

رابطموناگه یه پسر خوب بهت پیشنهاد بدم قبول میکنی ؟

- - - Updated - - -

فک نکن دارم امتحانت میکنم حرفم جدیه!

- - - Updated - - -

خوب. با توجه به حرف شما ( رک و صادق بودن ) می توان گفت حرفش را اول به صورت غیر مستقیم گفته است. و حالا دارد به صورت مستقیم می گوید. به گفته خودتان از اول هم هدف خاصی ( حتی رابطه دوست دختر دوست پسری ) از رابطه با شما بیان نکرد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که نه اصراری به ماندن با شما دارد و نه می خواهد ازدواج کند. شما دوتا فقط مدتی با هم بوده اید. پس از اول نه دروغی گفته است و نه سیاست بازی کرده است. با توجه به خصوصیات دیگرش می توانی اطمینان زیادی به حرف هایش داشته باشی. این آقا از رابطه با خانم ها نه قصد سوءاستفاده دارد و نه ازدواج. با خانم های زیادی رابطه داشته است صرفا مثل یک دوست گذری که می توان گاهی با او به تفریح رفت و نقش دیگری ندارد.
البته این خودش در مبحث همسانی و تفاوت هم می تواند باشد.

- - - Updated - - -

در پست بعد راجع به خود شما صحبت می کنیم با توجه به حرف های خودتان.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط نوپو

.به قول خودش اهل تریپ لاو نیست واقعا هم نیست من چندین بار امتحان کردم.
دلم میخواد رابطم باهاش طوری باشه که به قصد ازدواج همدیگرو بشناسیم. حتی راجع بهش صحبت هم شد. اما اون غیر مستقیم امتناع می کنه .
حتی گاهی اشاره کرده که خودتو درگیر من نکن .
2 ، 3 بارم کم شد دوباره بیشتر شد.

- - - Updated - - -

رابطموناگه یه پسر خوب بهت پیشنهاد بدم قبول میکنی ؟

- - - Updated - - -

فک نکن دارم امتحانت میکنم حرفم جدیه!

- - - Updated - - -

.

---

با نتیجه گیری پست قبلتون کاملا موافقم ، تو رفتارشم حس میکنم که براش فرقی نداره ، اصلا داره واسه خودش زندگی میکنه هیچی روش تاثیر نداره ، به نظرتون چرا واسش مهم نیس؟
تجربه ی خودم میگه امکان داره قبلا شکست خورده باشه و به کسی فکر میکنه اما روحیاتش به هیچ وجه اینو نشون نمیده ، انگار هیچ خلاء عاطفی هم حس نمیکنه ،
الانم گاهی فقط خبر همو میگیریم ، یه نکته دیگم هست محل کارش نزدیک کوچه ی ماست و گاهی بیرون میبینمش
میدونم که باید به یه رابطه گذری بهش نگاه کنم ولی نمیدونم چرا نمیتونم بگذرم ، باور کنین از بهمن پارسال تا تیر امسال رابطم باهاش خیلی کم بود خیلی تقریبا رابطه نداشتیم ولی اصلا فراموشش نکردم حتی ذره ای ، خیلی سعی کردم خودمو راضی کنم که به این رابطه یه جور دیگه نگاه کن مثل خودش باش اما نشد، به خودم میگم تو که همه چیت خوبه اونه که باید آرزوش باشه ، ولی متاسفانه آدمای دیگه اصلا به دلم نمیشینن ، به نظرتون اگه یه آدمی از ابتدا هم دنبال رابطه جدی نباشه امکان نداره طوری بشه که حسش عوض شه؟

عزیزم باید اعتراف کنم اول که این سوال را می پرسیدی حس خاصی نداشتم. شاید یک جواب سردستی داشتم مثل ( همه پسرها همین اند ) . اما وقتی الان ، بعد از پست خودم ( بررسی رفتار این آقا ) دوباره سوالت را تکرار کردی باید بگویم انگار شوکه شدم! ناگهان حس کردم چه قدر این مرد و این نوع رفتار برایم آشناست! بله من حس می کنم انگار مدت ها با چنین مردانی زندگی کرده ام ! حقیقت هم همین است. اما نمی دانم چرا فراموش کرده بودم. اگر خصوصیاتی که گفتی این آقا دارد درست فرض کنیم می توانم جواب سوالت را بدهم.

حالا بگذار جواب سوال شما را بدهم. این طور مردها نه خود را کاملا مقید می کنند و نه کاملا بی قید هستند. مردان مقید و مذهبی رابطه کاملا حساب شده و تعریف شده با زن ها دارند و نوع رابطه و کیفیت آن کاملا برایشان مشخص است و شرایط یا کسی که با او طرف هستند تغییری در این قیود و قوانین نمی دهد. نمونه این مردان را از نزدیک می شناسم . و مردانی که کاملا بی قید هستند کاملا بی قاعده رفتار می کنند و با هر کس باشند تا آنجا که امکان دارد پیش می روند یعنی ممکن است با یک دختر فقط دست بدهند و با دختر دیگر مدت ها رابطه جنسی داشته باشند. حالا چه مشکلاتی برای دختر پیش می آید برایشان مهم نیست. معمولا هم هدفشان را بروز نمی دهند و دروغ می گویند.
اما کسانی که در پست قبل حرفش را زدم بین این دو گروه هستند. آنها می توانند با زن دلخواهشان رابطه کاری یا دوستی یا احوالپرسی داشته باشند با دختران تفریح کنند . اما درباره هدف رابطه دروغ نمی گویند و بیش از حد ( مثلا رابطه جنسی ) به دختر نزدیک نمی شوند.
این نوع مردان معمولا محکم و پر غرور هستند. خصوصیت دیگرشان اهل کار بودن آنها و استقلال است.
اما معمولا ترجیح می دهند مدت های زیادی درگیر ازدواج نشوند و زندگی خاص خودشان را داشته باشند. مثلا ممکن است مدت ها به تنهایی در خارج کشور زندگی و کار کنند. ممکن است تا آنجا که می توانند خود را درگیر ازدواج و حتی خانواده خودشان نکنند و به فعالیت های دلخواه بپردازند و فقط در حدی که ضروری می دانند با خانواده خود همراهی کنند. می بینی یک نوع حالت بنابین مقید بودن و بی قیدی در زندگی آنها وجود دارد. در مورد عقاید مذهبی و رسوم اجتماعی هم همین حالت را دارند. آنها از مذهب و رسوم اجتماعی آنچه را که می خواهند انتخاب می کنند. مثلا ممکن است مشروب بخورند اما از پوشش های فشن و جلف پرهیز کنند.
آنها معمولا وقتی خودشان بخواهند و به نتیجه برسند کاری را می کنند. یعنی کسی نمی تواند آنها را وادار به ازدواج کند اما اگر بخواهند ازدواج کنند واقعا این کار را می کنند و رابطه جدی دارند. مثلا یکی از آنها که من دیدم و تقریبا خصوصیاتی که نام بردم داشت ، وقتی دختری را برای ازدواج انتخاب کرد او را سه بار به یک جایی برد و گفت می خواهم با این مسایل آشنا باشی و چشم و گوشت بسته نباشد. حالا این را مقایسه کن با پسری که دختر مورد علاقه اش را مدت ها به کافی شاپ و پارک می برد.
آنها نسبت به زنان از موضع اقتدار رفتار می کنند. این خصوصیت هم معمولا بینابین است. یعنی نه همسر را کاملا محدود می کنند و نه می گذارند کاملا به میل خودش باشد. انتظار دارند همسرشان آنان را مدیر خانه بداند و اطاعت کند. اما آزادی هایی هم به او می دهند و می گذارند فکرش آزاد باشد و مطابق عقایدش رفتار کند. اهل احساسات و رمانتیک بازی و دوستت دارم گفتن نیستند اما زن خود را دوست دارند.
مثلا انتظار ندارند همسرشان چادر بپوشد اما اجازه هم نمی دهند آرایش غلیظ کند و لباس کوتاه بپوشد. می گذارند همسر با خانواده اش رفت و آمد کند اما اگر بگویند کس خاصی نباید با آنها ارتباط داشته باشد این حرف باید عملی شود. ممکن است اجازه دهند زن شاغل باشد اما دوست نداشته باشند زن بدون اطلاع دادن به آنها جایی برود.


- - - Updated - - -

حالا بگذار جواب سوال شما را بدهم. این طور مردها نه خود را کاملا مقید می کنند و نه کاملا بی قید هستند. مردان مقید و مذهبی رابطه کاملا حساب شده و تعریف شده با زن ها دارند و نوع رابطه و کیفیت آن کاملا برایشان مشخص است و شرایط یا کسی که با او طرف هستند تغییری در این قیود و قوانین نمی دهد. نمونه این مردان را از نزدیک می شناسم . و مردانی که کاملا بی قید هستند کاملا بی قاعده رفتار می کنند و با هر کس باشند تا آنجا که امکان دارد پیش می روند یعنی ممکن است با یک دختر فقط دست بدهند و با دختر دیگر مدت ها رابطه جنسی داشته باشند. حالا چه مشکلاتی برای دختر پیش می آید برایشان مهم نیست. معمولا هم هدفشان را بروز نمی دهند و دروغ می گویند.
اما کسانی که در پست قبل حرفش را زدم بین این دو گروه هستند. آنها می توانند با زن دلخواهشان رابطه کاری یا دوستی یا احوالپرسی داشته باشند با دختران تفریح کنند . اما درباره هدف رابطه دروغ نمی گویند و بیش از حد ( مثلا رابطه جنسی ) به دختر نزدیک نمی شوند.
این نوع مردان معمولا محکم و پر غرور هستند. خصوصیت دیگرشان اهل کار بودن آنها و استقلال است.
اما معمولا ترجیح می دهند مدت های زیادی درگیر ازدواج نشوند و زندگی خاص خودشان را داشته باشند. مثلا ممکن است مدت ها به تنهایی در خارج کشور زندگی و کار کنند. ممکن است تا آنجا که می توانند خود را درگیر ازدواج و حتی خانواده خودشان نکنند و به فعالیت های دلخواه بپردازند و فقط در حدی که ضروری می دانند با خانواده خود همراهی کنند. می بینی یک نوع حالت بنابین مقید بودن و بی قیدی در زندگی آنها وجود دارد. در مورد عقاید مذهبی و رسوم اجتماعی هم همین حالت را دارند. آنها از مذهب و رسوم اجتماعی آنچه را که می خواهند انتخاب می کنند. مثلا ممکن است مشروب بخورند اما از پوشش های فشن و جلف پرهیز کنند.
آنها معمولا وقتی خودشان بخواهند و به نتیجه برسند کاری را می کنند. یعنی کسی نمی تواند آنها را وادار به ازدواج کند اما اگر بخواهند ازدواج کنند واقعا این کار را می کنند و رابطه جدی دارند. مثلا یکی از آنها که من دیدم و تقریبا خصوصیاتی که نام بردم داشت ، وقتی دختری را برای ازدواج انتخاب کرد او را سه بار به یک جایی برد و گفت می خواهم با این مسایل آشنا باشی و چشم و گوشت بسته نباشد. حالا این را مقایسه کن با پسری که دختر مورد علاقه اش را مدت ها به کافی شاپ و پارک می برد.
آنها نسبت به زنان از موضع اقتدار رفتار می کنند. این خصوصیت هم معمولا بینابین است. یعنی نه همسر را کاملا محدود می کنند و نه می گذارند کاملا به میل خودش باشد. انتظار دارند همسرشان آنان را مدیر خانه بداند و اطاعت کند. اما آزادی هایی هم به او می دهند و می گذارند فکرش آزاد باشد و مطابق عقایدش رفتار کند. اهل احساسات و رمانتیک بازی و دوستت دارم گفتن نیستند اما زن خود را دوست دارند.
مثلا انتظار ندارند همسرشان چادر بپوشد اما اجازه هم نمی دهند آرایش غلیظ کند و لباس کوتاه بپوشد. می گذارند همسر با خانواده اش رفت و آمد کند اما اگر بگویند کس خاصی نباید با آنها ارتباط داشته باشد این حرف باید عملی شود. ممکن است اجازه دهند زن شاغل باشد اما دوست نداشته باشند زن بدون اطلاع دادن به آنها جایی برود.