من اونو در جواب اینکه نوشته بودی اینا قراردادهای اجتماعی هستن نوشتم.ما خواه ناخواه با همین قراردادها زندگی میکنیم.
ببین تو همه سالهای بعد ازدواج بحث هست.ممکنه خصوصیات تازه ای از همسرت کشف کنی اما بطور کل(دقت کن بطور کل) بنا رو میذاریم بر تلاش برای بقا و ادامه زندگی.مشاوره هایی که میشه تلاش میکنن تا ایرادا برطرف بشه و مشکلات حل و فصل بشه.
اما توی نامزدی کسی اینو نمیگه.همه میگن خوب چشماتو باز کن نامزدتو بشناس.ببین مناسب هم هستین؟
من قصدم این نیست سرزنشت کنم چرا رسما ازدواج نکردین؟به هرحال اتفاقیه که افتاده و نتایجشو داری میبینی،من فقط به عنوان یه بیننده بر اساس چیزایی که خودت نوشتی میخوام کمک کنم مسائلو باز کنی و علتشو درک کنی.
سیاست یه بام و دوهوایی به رابطتون اسیب زده.تو پست قبلیمم گفتم،وقتی نامزدت ازت انتظار حمایت داره میگی دوره نامزدیه،داشتم میشناختمت.اما درمقابل همون انتظارو از نامزدت داری.چون با هم ارتباط نزدیک داشتین،خوب بدنبالش احساس نزدیکی و نیاز به حمایت بوجود میاد.یعنی مثه یه اونگ بین دو نقطه نامزدی و تاهل در رفت و امد بودین.
غر زدن و بلند فکر کردن و از اونطرف هم نامزدت خودشو غرق کار کرده و... همه موثر بودن.
اول ببین خودت واقعا تمایل داری این رابطه ادامه پیدا کنه یا نه؟
اگه جوابت نه بود که هیچی؟اگه اره یه کارایی باید انجام بدی.
اول به معایب و مزایای جدایی و ادامه و ازدواج خوب فکر کن و اینجا بنویس.تا حداقل تکلیفت برای خودت معلوم بشه.منم سعی میکنم یه جوری به کارشناسا خبر بدم تا بیان کمکت کنن بهترین تصمیمو بگیری و کمکت کنن ادامه بدی.