مهتاب جان
درکت می کنم . خوب می فهمم چی میگی و چه حسی داری . می دونم خیلی رنج می بری . می دونم احساس رضایت از
خودت نداری که همین هم به زندگی و شوهرت سرایت کرده .
نگران نباش ما بهت کمک می کنیم عزیزم که بتونی از این حال و روز بیرون بیایی اما لازمه اش اینه که خوب همکاری کنی و
راهکارها را به کار بگیری . بخصوص راهکارهای مربوط به تغییر نگرش .
مهتاب عزیزم !
این حال و احوالت نشانه ویژگیهای خوبی در تو هست و همون هم راحتت نمیگذاره و همون ابتدای رابطه با پسر عمه دچار این
سرزنشها شدی اما انگار خودتو در دام دیدی .
در تو صفت خوب پای بندی به ارزشها هست . وقتی میگی خلاف جهت آب شنا کردی و این لذت هم جهتی را ازت گرفته خوب
می فهمم چی می گی و این یعنی چی ، اما حتی خودت هم نمی دونی این خبر از چه چیزی در درون تو داره . خبر از چه
پتانسیل قوی ای در تو و حتی همسرت داره که اگر به اون تکیه کنید همه چیز درست میشه . در شما و خانواده شما ارزشها
خیلی مهم هست . ارزشهای اخلاقی ...
در واقع تو و همسرت شروع راه را اشتباه کردید . همدیگر را خواستید اما از راه غلط و اشتباه . تاونش را هم دادید .... اما
مشکل اینجاست که خودتونو نبخشیدید . مهم اینه که در احساس گناه مانده اید .... و این احساس گناه در ابتدای امر بسیار
خوبه برای اصلاح اما بسیار مخرب و خانمانسوز هست اگر در آن بمانی .
عزیزم بگذار بهت بگم که اتفاقاً شیطان میخواد که ما در مقابل اشتباهاتمان در احساس گناه بمانیم چون احساس گناه از ما
انرژی اصلاح و طی مسیر بعد از اشتباه را به شکل درست میگیرد . چون در احساس گناه ماندن یاس از رحمت خدا را به دنبال
دارد . فردی که در احساس گناه می ماند از نظر امیدبه خدا خود را نابود می کند چون همیشه فکر می کند جایگاهی پیش خدا
ندارد و همین هم باعث می شود گاه دست به خطاهای بعدی و بعدی بزند چون احساس غرق شده ای را دارد که راه نجاتی
براش نیست و خود را رها می کند تا تمام شود . اتفاقاً همین حالت باعث شده دست به خیانت بزنی .
به خاطر ماندن در احساس گناه دچار یاس مفرط شده ای که هم رنجی عمیق برات داره هم همش میخواهی یک طوری از دست
حال و احوال خودت فرار کنی و لذا به هرچیزی که ممکنه در کوتاه مدت لذتی بهت بده یا آرامت کنه پناه میاری . ..... در این
شرایط هست که بعضی به مصرف مخدرها رو میارند و معتاد می شوند . تو هم به رابطه ای با دیگری رو آوردی و وسوسه اش
همچنان در وجودت هست .
خوب حرفهایم را بخوان اگر این حالات را داری و تجربه می کنی . باید بهت بگم که نگران نباش و امیدوار باش که رهایی از آن
هم اگر همت کنی آسان هست چون پتانسیلی که نیاز هست برای رهایی در شما و همسرت هست و این جای شکر دارد
که بعد بهش دقیقتر اشاره خواهم کرد .
مهتاب گلم تا میتوانی آرامشت را حفظ کن و از این پستم بذر امید را در وجودت پرورش بده و بدان که در کنارت هستیم . خیالت
هم راحت باشه که این پستی که نگرانش هستی را از این تاپیک جدا کرده و منتقل می کنیم . یا موقتاً حذف می کنیم .
دلم میخواد اگر همین حال و احوال هست باز هم تاییدت را داشته باشم تا بهتر بتوانم کمکت کنم
نگران نباش
لطف خدا بیشتر از جرم ماست
مژده رحمت برساند سروش