کلا نمیتونم بفهمم چحوری توی یک هفته تصمیم به ازدواج گرفتید؟ تاپیک سرکاریه؟
نمایش نسخه قابل چاپ
کلا نمیتونم بفهمم چحوری توی یک هفته تصمیم به ازدواج گرفتید؟ تاپیک سرکاریه؟
باید بشینی باهاش حرف بزنی و بهش بگی از بعضی رفتاراش دلخوری و بهش بگو تو قبل از ازدواج میدونستی من رو چه چیزایی حساسم و دوست ندارم تو زندگیم باشه پس لطفا از این نظر بیشتر توجه کن و از این حرفا بعد اگر قبول کرد که رفتارشو درست میکنه بهش فرصت بده و ببین رفتارش عوض میشه یا نه ولی اگه قبول نکرد و گفت منم همینی هستم که میبینی و نمیتونم تغییر بدم خودمو ،به نظرم خودتو تو زندگی ای که تهش از الان مشخصه علاف نکن .. ببخشید انقد صریح گفتم چون فک میکنم رابطه ای که از الان سرد باشه معلومه تهش به کجا میرسه
شما باید یک شب شرایط مناسب و آرام فراهم کنید. بعد سر فرصت بنیشینید و با او صحبت کنید. طوری صحبت کنید که او را متهم نکنید و موضع گیری نکند. مثلا نگویید من فکر می کنم تو به من خیانت کرده ای و چرا دخترها نگاهت می کنند. بلکه راجع به رابطه دو نفره خودتان صحبت کنید. مثلا بگویید چند وقتی هست که دلم خیلی برایت تنگ شده است. تو برایم مهمی و تنها مرد زندگی ام هستی. صحبت را ادامه دهید و سعی کنید این مطلب را درآورید که آیا تمایل به ادامه زندگی با شما دارد یا نه؟ طوری صحبت نکنید که او عصبی شود و از سر لج یا به اجبار جواب دهد. اول از همه اگر می خواهید در این زندگی بمانید باید مطمئن باشید که همسر شما هم می خواهد این ازدواج ادامه پیدا کند. باید مطمئن باشید که همسرتان از شما سیر شده است که سردی می کند یا فقط دلخور شده است ؟
سلام
گفتید که در گذشته اهل این روابط بوده و در زمان ازدواج چون زن پاکی نصیبش شده توبه کرده .
شما باید تمام تلاشت رو برای زندگیت بکنی که بعدها پشیمون نشی . پس فعلا فکر طلاق رو از سرت دور کن و نیروت رو بذار روی درست کردن زندگیت .
همین توبه ای که در زمان ازدواج بوده رو به همسرت یادآوری کن و بهش بگو دوست نداری توبه اش رو بشکنه یا تعهدی که نسبت به زنش داره رو نادیده بگیره حتی اگر در حقش بدی کرده باشید نباید با چنین چیزی شما رو تنبیه کنه و بی تعهدی به زندگی مشترک هیچ توجیهی نداره . بهش بگو که از اینکه الان وضعیت رابطه تون اینطور هست ناراحت هستی اما خیلی زندگیت رو دوست داری و همینطور ایشون رو خیلی دوست داری و پای زندگیت ایستادی .
بعد از این حرف ها دیگه تکرار نکن و حتی کار هاش رو نادیده بگیر . فقط محبت کن . مصنوعی نه کاملا طبیعی و انتظار پاسخ نداشته باش. یک طرفه محبت کن و ناراحتیت رو تو چهره ات نیار و مبادا آه و ناله کنی یا اشک بریزی . یک زن شاداب باش ، به کار خونه ات برس ، غذای خوب درست کن ، آراسته باش ، وقتی میاد به استقبالش برو و بغلش کن ، براش چیزی بیار و کنارش بشین و دستهاش رو بگیر ، گاهی بدون مقدمه ببوسش . حتی اگر بی اعتنایی کرد باز هم تو کار خودت رو بگن ، به روی خودت نیار که داره بی محلی می کنه و ازهمیشه گرم تر برخورد کن .
تمام مهارت های زنانه ات رو به کار بگیر .
ببین اگه یکی بهت بگه چرا باهام سرد شدی؟ جوابت چیه؟ میگی مگه من چمه یا داری فکرای بیخود می کنی و از این جور حرفا.... من می گم محیط خونه رو شاد و شوخ و شنگ کن خودتم شاد باش شوخی کن اگه می خوای زندگیتو نجات بدی به این فکر نکن که اگه سلام نکنم اونم نمی کنه یا من حرف نزنم اونم نمی زنه شروع کننده باش اصلا توجه نکن که اون چرا با من حرف می زنه یا نه.... به سرعت هم درست نمی شه ماه ها طول می کشه...رو اعصابش نرو که منو واسه روابط زناشویی می خوای توام سعی کن از شوهرت لذت ببری و بعدش به هیچی فکر نکنی خودتو جذاب کن که اون بیاد طرفت نه اینکه باهاش حرف بزنی که چرا باهام سردی..به نظر من یاداوری قول های گذشته و توبه های گذشته چیزی و دوا نمی کنه....خیلی راحت می تونه بگه اشتباه کردم قول دادم اونوقت روتون بیشتر باز می شه به هم... در کل دستور نده که دوست داشته باشه دوست داشتنی باش براش ...البته من منکر این نمی شم که ایشون بابت ازدواج یه سری قول ها به همسرشون دادن که زیر اون قولا زدن نابخشودنیه..